درس حدیث استاد محسن فقیهی
99/09/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مقام زهد
«یا جبرائیل فَمَا تَفْسِيرُ الزُّهْدِ؟ قَالَ الزَّاهِدُ يُحِبُّ مَنْ يُحِبُّ خَالِقُهُ وَ يُبْغِضُ مَنْ يُبْغِضُ خَالِقُهُ وَ يَتَحَرّجُ مِنْ حَلَالِ الدُّنْيَا وَ لَا يَلْتَفِتُ إِلَى حَرَامِهَا فَإِنَّ حَلَالَهَا حِسَابٌ وَ حَرَامَهَا عِقَابٌ وَ يَرْحَمُ جَمِيعَ الْمُسْلِمِينَ كَمَا يَرْحَمُ نَفْسَهُ وَ يَتَحَرَّجُ مِنَ الْكَلَامِ كَمَا يَتَحَرَّجُ مِنَ الْمَيْتَةِ الَّتِي قَدِ اشْتَدَّ نَتْنُهَا وَ يَتَحَرَّجُ عَنْ حُطَامِ الدُّنْيَا وَ زِينَتِهَا كَمَا يَتَجَنَّبُ النَّارَ أَنْ تَغْشَاهُ وَ أَنْ يُقَصِّرَ أَمَلَهُ وَ كَانَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ أَجَلُه».[1]
پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) از جبرائیل پرسید: تفسیر زهد چیست؟ جبرائیل عرضه داشت: انسان زاهد دوست دارد کسی را که خالقش را دوست دارد.
اگر کسی را دوست دارید که او خدا را دوست دارد، نشانه این است که زاهد هستید. محبتهایی که در میان مردم شکل میگیرد بهخاطر علاقههایی است که طرف مقابل دارد. وقتی با کسی دوست میشود او به شما محبت میکند، شما هم به او محبت میکنید. اگر کسی به شما بیاعتنایی کند، شما با او رفاقت نمیکنید. معمولاً اینگونه نیست که کسی را بهخاطر خدا محبت کنند بلکه غالباً به کسی محبت میکنند که او هم به آنها محبت کند؛ مبادله محبت است مانند معاملهای میان مردم است.
اما محبت بهخاطر خداوند ارزشمند است. حتی ممکن است او به شما محبت نکند و بدی کند اما شما بهخاطر خدا به او محبت میکنید. معمولاً محبتها برای خدا نیست و بسیاری از حزببازیهای سیاسی بر همین اساس شکل گرفته است. برخی افراد از وکیل مجلسی حمایت میکنند تا در آینده برای آنها کاری کند؛ اینها برای این است که محبتها برای خدا نیست بلکه برای این است که این حزب پیروز شود و افرادی بر سر کار بیایند که بعدها به درد ما بخورند. زاهد اینگونه نیست که معامله کند بلکه میگوید: چون خدا را دوست دارد من هم او را دوست دارم.
«وَ يُبْغِضُ مَنْ يُبْغِضُ خَالِقُهُ» ممکن است کسی به من زیاد محبت کند اما من هیچ اعتنایی به او نمیکنم؛ زیرا رابطهاش با خدای من قطع است و دشمن خداوند است. اگر دشمن خدا و حامی ظلم، طاغوت و استکبار است من با او بد هستم هرچند که با من خوب باشد. او با من خوب است اما من با او بد هستم. اگر کسی زاهد باشد به این مقام میرسد. اگر کسی با خالق میانهای ندارد و با خدا دشمنی میکند، من هم نباید به او ابراز علاقه کنم. محبت معاملهای را نمیگوییم حرام است؛ اگر کسی محبت میکند پاسخ محبت او را دادن حرام نیست ولی زاهد، مقام بالاتری دارد. معیار محبتها و دوستیهای زاهد، خداوند است نه خودش. اگر معیار خود انسان باشد و اگر کسی به او محبت کرد او هم محبت کند حرام نیست اما اگر محبت برای خدا باشد، فراتر از این است.
نمونهای از زهد
علما و بزرگان ما گاهی به این مقام میرسیدند. نشانهاش هم این بود که گاهی وجوهات را قبول نمیکردند. به عنوان نمونه علما، مرحوم وحید بهبهانی را بهعنوان مرجع بیان کردند و مردم وجوهات را به ایشان دادند. بعد از مدتی ایشان متوجه شد که برخی از کسانی که اطراف ایشان جمع شدهاند میخواهند از این اموال برای خود استفاده کنند و حق و باطل مخلوط میشود لذا فرمود که دیگر من هیچ وجوهاتی را قبول نمیکنم.
وجوهات متعلق به مستضعفین است لذا اگر میتوانی آن را به دستشان برسانی باید قبول کنی و اگر میبینی که اطرافیان سوء استفاده میکنند و آن را اتلاف میکنند نباید این مسئولیت را بپذیری. برخی از بزرگان معتقند که وجوهات را باید به کسی که احتیاج بیشتری دارد، داد. اگر چند محتاج هستند که یکی نان شب هم ندارد اما دیگری نان شب دارد اما محتاج قاتق است، کسی نان و پنیر دارد اما میوه ندارد، برخی فتوا دادهاند که باید وجوهات را به کسی داد که احتیاج بیشتری دارد؛ اینقدر باید احتیاط کرد.
انحراف از مسیر
باید به مقام زهد برسیم که کارمان برای خدا باشد و امام زمان را از خودمان راضی کنیم و شرمنده ایشان نباشیم. تا زمانی که در این مسیر قدم برمیدارید، خوشا بحالتان و خوش باشید اما اگر مسیر خدایی را کنار گذاشتید و نتوانستید آنچه خدا فرموده را عمل کنید، مشکلات زیاد میشود و انسان در مسیر انحراف قرار میگیرد.
انحراف به یکباره نمیآید بلکه آرامارام انسان به فساد کشیده میشود. کسانی که منحرف شدهاند از روز اول منحرف نبودند. متأسفانه آمار دادهاند که اخیراً دزدهای بیسابقه زیاد شده است. قبلاً دزدهای سابقهدار بیشتر بود اما اکنون بر اثر مشکلاتی که در جامعه بهخاطر بیماری کرونا و تورم به وجود آمده، باعث شده که عدهای به دزدی بیفتند. باعث تأسّف است که جمهوری اسلامی باشد و ما به دنبال عدالت باشیم ولی مستضعفین ما به دزدی بیفتند. وقتی میگویند بار اولش است یعنی دزد نبوده بلکه ناچار شده که دست به دزدی زده است.
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها)
آنگونه که برخی ذکر کردهاند وفات حضرت معصومه (علیهاسلام) در این ایام واقع شده است. ایشان مقام بزرگی دارد و یکی از بهترین فرزندنان حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) بود. حضرت معصومه (علیهاسلام) هم خواهر امام، هم عمه امام و هم فرزند امام است و از لحاظ علمی دارای ارزش ویژهای است.
عدهای از شیعیان برای پرسشهای دینی خود از حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) به مدینه رفتند اما حضرت تشریف نداشت. حضرت معصومه (علیهاسلام) پاسخ یرسشهای آنان را داد و وقتی شیعیان امام کاظم (علیهالسلام) را ملاقات کردند و ماجرا را نقل کردند حضرت فرمود: «فداها ابوها». از این روایت معلوم میشود که حضرت معصومه (علیهاسلام) از لحاظ علمی دارای مقام والایی است.
«یا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ»[2] که در زیارت حضرت معصومه (علیهاسلام) که امام رضا (علیهالسلام) آن را بیان کرده آمده است نشان از شأن والای حضرت معصومه (علیهاسلام) است.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُم وَ سَتُدْفَنُ فِيهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي تُسَمَّى فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ».[3] امام صادق (علیهالسلام) خبر از غیب و آینده میدهد که به زودی بانویی از فرزندان ایشان در قم دفن میشود که نامش فاطمه است. هر کس زیارت حضرت معصومه (علیهاسلام) را انجام دهد، بهشت بر او واجب میشود.
امام جواد (علیهالسلام) فرمود: «مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِي بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ».[4]
همه این روایات کاشف از این است که شخصیت حضرت فاطمه معصومه (علیهاسلام) از لحاظ علمی و تقوایی شخصیت والایی است.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ».[5] با وجود همه انبیاء و اولیاء امام صادق (علیهالسلام) میفرماید که با شفاعت حضرت فاطمه معصومه (علیهاسلام) همه شیعیان داخل بهشت میشوند.
مدافع حریم ولایت
این شخصیت بزرگ باید الگوی برای جامعه اسلامی باشد. یکی از صفاتی که باید در آن حضرت را الگو قرار داد، دفاع از حریم ولایت است. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مظلوم واقع شد و حضرت فاطمه زهرا (علیهاسلام) چگونه از حریم ولایت دفاع کرد؛ درِ خانهاش را آتش زدند، ضربت خورد، در به پهلویش زدند، شهیده شد و تمام مصیبتها را تحمل کرد تا از ولایت دفاع کند. حضرت زینب (علیهاسلام) تمام مصیبتها را تمحل کرد تا از ولایت آقا اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) دفاع کند. حضرت فاطمه معصومه (علیهاسلام) نیز به دعوت برادر بزرگوارش امام رضا (علیهالسلام) آمد و معارف را ترویج میکرد. این فداکاری حضرت که آمد تا از حریم ولایت دفاع کند و در خدمت برادر باشد باید اسوهای برای همه زنان و مردان باشد. اسوه و الگوی زنان ما باید حضرت زهرا، حضرت زینب و حضرت معصومه (علهنالسلام) باید باشد که در راه دفاع از ولایت حاضر بودند جانشان را هم بدهند، آن همه مصیبتها را تحمل کردند تا مقام ولایت محفوظ باشد. باید آنان را الگو قرار دهیم تا دینمان محفوظ باشد؛ زیرا ولایت امنیت را برایمان میآورد.