درس حدیث استاد محسن فقیهی
99/11/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: یقین
یکی از موضوعاتی که در سلوک و اخلاق تأثیر بسیار و ثمرات زیادی بر آن مترتب است، موضوع یقین است. یکی از خصوصیات مؤمن آن است که به یقین برسد. یقین بالاترین مرحلهای است که انسان در تکامل به آن میرسد. ممکن است شک به وجود خدا، معاد و ... در انسان وجود داشته باشد، با وجود این شکها هیچ اعتقادی محقق نخواهد شد.
رسیدن به مرحله یقین به زبان خیلی آسان است اما در عمل خیلی مشکل است. ممکن است افرادی هم این ادعا را داشته باشند درحالیکه یقین ندارند؛ زیرا یقین ملازم با اعتقاد است. معنای اعتقاد این نیست که معنایی به انسان تلقین شود و او هم بپذیرد بلکه یقین زمانی است که از مرحله شک عبور کنید.
برخی از علما گفتهاند که مرحوم آیتالله بروجردی به مرحله یقین رسیده بود. وقتی انسان به مرحله یقین برسد آثاری دارد. یکی از آثارش این است که به مظاهر دنیایی توجه نمیکند. در مرحله یقین، خمسدادن، زکات دادن، ایثار، شهادت و ... آسان میشود زیرا همه چیز مثل بهشت، جهنم و .. را به چشم میبیند. کسانی که آرزوی شهادت دارند و به شهادت میرسند، مراحلی را گذراندهاند. ممکن است ما از چیزهای کوچکی مثل حیوان درندهای بترسیم اما آنها در مقابل خطرهایی که بهایش جان است، نمیترسند. آنها به مراحل بالاتری رسیدهاند و شهود برای آنها حاصل شده است.
یک معنای شهادت این است که انسان جان خودش را در راه خداوند فدا کند اما معنای دیگر شهادت این است که انسان همهچیز را ببیند. وقتی یقین داشته باشید، برخی مسائل غیبی را میبینید. شما به پدر و مادرتان توجه میکنید زیرا یقین دارید که به شما محبت دارند اما درباره محبتهای دیگران شک دارید. شهود بعد از یقین حاصل میشود و مرحلهای قبل از شهادت است. شهید قبل از شهادت به مرحله شهود میرسد و همه چیز را میبیند. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: «بِالْيَقِينِ تُدْرَكُ الْغَايَةُ الْقُصْوَى».[1] بالاترین مقام یقین است.
یقین گاهی با علم و گاه با تجربه حاصل میشود. مثلا گاهی علم بالا میرود و یقین پیدا میکنید که این سم است و مصرف آن باعث مرگ است گاهی هم با تجربه است؛ میگویید فلانی خورد و مرد؛ این تجربه انسان را به یقین میرساند. مهم این است که انسان به مرحله یقین برسد.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «إِنَّ الْإِيمَانَ أَفْضَلُ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ إِنَّ الْيَقِينَ أَفْضَلُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ مَا مِنْ شَيْءٍ أَعَزَّ مِنَ الْيَقِينِ».[2] ایمان افضل از اسلام است و یقین از ایمان بالاتر است. هیچ چیزی در عالم بالاتر از یقین نیست.
انسان ممکن است مسلمان باشد اما به درجه ایمان نرسیده باشد، ممکن است مؤمن باشد اما به درجه یقین نرسیده باشد. انسانی که مرحله یقین میرسد آرامش دارد؛ در زندگی اتفاقات بدی زیادی ممکن است اتفاق بیفتد اما اعصابشان خورد نمیشود و با فکر و یقینشان، مشکلات را خنثی میکنند.
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يأْتِيكَ الْيقِينُ﴾؛[3] یعنی تمام عبادات مانند نماز، روزه، حج، خمس، زکات و ... برای این است که اعتقاد شما بالا برود و یقین حاصل شود؛ پس نماز مقدمه یقین است؛ گذشتن از مال برای پرداخت خمس و زکات، برای رسیدن به یقین است. یقین تقلیدی نیست، اینگونه نیست که از ارث پدر و مادر به آن برسید بلکه «يأْتِيكَ الْيقِينُ» یعنی خداوند در قلب شما یقین را به وجود بیاورد. یقین به سراغ شما میآید نه اینکه کسی به شما یقین را دیکته کند. باید اعمال، رفتار، علم، زندگی، تجربه و ... اینقدر بالا برود که به مرحله یقین برسید و اگر به مرحله یقین برسید، به «غایت قصوی» و بالاترین مقام میرسید.
نماز، روزه، عبادتها، ایثارها، شهادتها برای این است که به مرحله یقین برسید. هرچه یقین بالاتر برود، گذشت، انفاق و عبادت بیشتر میشود؛ زیرا رابطه تأثیر و تأثّر وجود دارد؛ عبادت در یقین تأثیر میگذارد و یقین در عادت تأثیر میگذارد.
در قرآن کریم، 25 مرتبه از مفهوم یقین استفاده شده است که از بالاترین نعمتهای پروردگار است.
«عَنْ يُونُسَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (علیهالسلام) عَنِ الْإِيمَانِ وَ الْإِسْلَامِ فَقَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَر(علیهالسلام)ٍ إِنَّمَا هُوَ الْإِسْلَامُ وَ الْإِيمَانُ فَوْقَهُ بِدَرَجَةٍ وَ التَّقْوَى فَوْقَ الْإِيمَانِ بِدَرَجَةٍ وَ الْيَقِينُ فَوْقَ التَّقْوَى بِدَرَجَةٍ وَ لَمْ يُقْسَمْ بَيْنَ النَّاسِ شَيْءٌ أَقَلُّ مِنَ الْيَقِينِ قَالَ قُلْتُ فَأَيُّ شَيْءٍ الْيَقِينُ قَالَ التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ وَ التَّسْلِيمُ لِلَّهِ وَ الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ التَّفْوِيضُ إِلَى اللَّهِ قُلْتُ فَمَا تَفْسِيرُ ذَلِكَ قَالَ هَكَذَا قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیهالسلام)».
یونس میگوید از امام رضا (علیهالسلام) درباره ایمان و اسلام پرسیده شد. امام رضا (علیهالسلام) فرمود: امام باقر (علیهالسلام) فرمود: ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است و تقوا یک درجه بالاتر از ایمان است و یقین یک درجه بالاتر از تقوا است. بین مردم خیلی کم هستند کسانی که به مرحله یقین رسیدهاند. سائل پرسید: از کجا بدانیم که یقین آمده است؟ حضرت فرمود: وقتی که همه چیز با توکل بر خداوند باشد، تسلیم خداوند شود، به قضای خداوند راضی باشد و امور را به خداوند واگذارد.
معنای توحید همین است؛ یعنی زید و بکر، خدا نیستند؛ پس خواستههایت را از خداوند بخواه و با خداوند کنار بیا زیرا همه چیز در اختیار خداوند است. توحید واقعی آن است که توجه فقط به ذات باری تعالی باشد.
«إِلَهِي أَغْنِنِي بِتَدْبِيرِكَ لِي عَنْ تَدْبِيرِي وَ بِاخْتِيَارِكَ عَنِ اخْتِيَارِي».[4]
خدایا! خودت برای من تدبیر کن. تدبیر من را کنار بگذار که فکر من ناقص است؛ پس با تدبیر خودت من را از تدبیر خودم بینیاز کن. انتخابهای من درست نیست پس خودت برای من انتخاب کن.