درس خارج اصول استاد محسن فقیهی
96/10/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: جمع به لحاظ قوّت دلالت/مرجّحات باب تعارض/تعارض ادلّه
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با جایی است که دو روایت تعارض کرده و کار به مرجّحات برسد. تا به حال فرض بر تعارض مرجّحات بود و صور مختلف تقدّم و تأخّر هر یک را بررسی نمودیم. عرض کردیم این مرجّحات و انواع ترجیح به سبب آنها پس از فرض تساوی دو دلیل معارض در دلالت بود. فلذا اگر یکی از دو دلیل اظهر و یا نص نسبت به دیگری بود، به هیچ مرجّحی نوبت نخواهد رسید و باید اظهر و نص را بر ظاهر مقدّم کنیم.
جمع میان متعارضین با لحاظ احتمال توریه
بحثی که امروز به آن میپردازیم، در رابطه با "توریه" است. آیا میتوان در روایات با حمل هر روایت معارض بر توریه، حلّ تعارض کرده و میان دو روایت را جمع کنیم؟
توریه یعنی شما لفظ را بر معنای غیر متبادر و غیر معروف آن حمل کنید؛ لفظ دارای یک معنای قریب است و یک معنای بعید و شما معنای بعید را اراده کنید، مثلاً وقتی کسی از شما بپرسد پدر شما در منزل است؟ شما دست خود را در جیب خود گذاشته و بگویید نه پدرم اینجا نیست؛ مراد شما از اینجا، جیب مبارک است، ولی آنچه شنونده فکر کرده، خانه و جایی است که در آن مشغول گفتگو هستید. در این فرض شما از یک لفظ معنایی را اراده کردید که کلام شما از دروغ درآمده و راه فراری برای شما باشد. ولی این معنی در رابطه با لفظ غریب است.
با این راهکار شما میتوانید در هر تعارضی هر دو طرف تعارض را حمل بر یک معنای بعید کرده و آن را از تعارض خارج کنید.
آیا چنین راهکاری را در قبال کلمات ائمه به کار گرفت؟ واقعاً میتوان این نوع مواجهه با روایات را پذیرفت؟ یعنی آیا قاعده "الجمع مهما امکن اولی من الطرح"در رابطه با جمع به توریه هم صدق میکند؟
بررسی کلام مرحوم آخوند و اشکال به آن
به نظر مرحوم آخوند اگر در فرض تعارض، یک روایت مخالف با عامّه باشد و طرف مقابل که موافق با عامّه است مشکوک به توریه باشد. بحث از ترجیح به مرجّحات بیرون میرود. چرا که باید روایتی که احتمال توریه در آن میرود را حمل بر روایت مقابل کرده و از باب حمل اظهر بر ظاهر بین آن دو را جمع کنیم. چرا که احتمال توریه در یک طرف تعارض، سبب ایجاد قوّتی برای دلالت روایت مقابل آن میشود و از همین روی باید بین این دو را به حمل اظهر بر ظاهر جمع کنیم.
البته مرحوم آخوند در نهایت، اینکه احتمال توریه سبب شکلگیری قوّتی در دلالت روایت معارض شود را مورد مناقشه قرار داده و نمیپذیرند. به نظر ایشان صرف وجود احتمال توریه در یک روایت سبب نمیشود که عرف این روایت را بر روایت مقابل آن حمل کرده و جمع میان آن دو صورت دهد.[1]
آیتالله مکارم شیرازی در ذیل این کلام مرحوم آخوند اشکالی را طرح میکنند. به نظر ایشان اگر منظور مرحوم آخوند از اینکه میفرمایند نمیتوان به راحتی در هر موردی که مظانّ تقیّه باشد کلام را حمل بر توریه کرده و این عنصر را در روایت اعمال کنیم، حرف صحیحی است؛ زیرا در هر موردی نمیتوان باب توریه را باز کرده و کلام را حمل بر توریه کرد.
اما اگر مراد ایشان عدم امکان تشخیص اظهر از ظاهر در مواردی است که باب توریه باز شده و حمل یک طرف بر توریه صحیح باشد، این کلام صحیح نیست. چرا که در فرض امکان حمل یکی از دو روایت معارض بر توریه، روایت مقابل و معارض با آن دلالتش قویتر شده و ظهورش-در نگاه عرف- در بیان حکم واقعی روشنتر میشود؛ فلذا باید کلام حامل توریه را بر روایت معارض و مخالف با عامّه حمل کرده و میان آن دو را جمع کنیم.
اما آیا در هر فرضی که احتمال تقیّه میرود و کلام موافق با عامّه است، میتوان باب توریه را باز کرد؟ به نظر آیتالله مکارم این مسأله تنها در جایی قابل تطبیق است که کلام دو معنی داشته باشد و تنها یک معنی در نزد سامع و شنونده مأنوس است، در این فرض شخص میتواند آن معنایی را اراده کند، که به ذهن سامع متبادر نبوده است. پس در هر موردی که احتمال تقیّه میرود، نمیتوان قائل به توریه شد.[2]