درس خارج اصول استاد محسن فقیهی
97/07/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تمایز علوم
تمایز علوم به چه چیزی است؟ آیا به موضوعات یا محمولات یا اغراض است؟ مثلاً اگر تمایز علوم به موضوعات دانسته شود، موضوع علم فقه، افعال مکلفین است، موضوع علم اصول، حجّت است، موضوع علم صرف کلمه است. اگر تمایز علوم به محمولات دانسته شود، گفته میشود: «الصلاة واجبة» محمول، حکم وجوب است؛ بنابراین نظر، احکام خمسه، ملاک تمایز علم فقه از سایر علوم است. در علم نحو گفته میشود: «المبتدا مرفوعٌ» محمول که «مرفوع» است عامل تمایز علم نحو از سایر علوم است.اکثر علما گفتهاند که تمایز علوم به موضوعات است. شیخ انصاری میفرماید: «إنّ تمايز العلوم بتمايز الموضوعات».[1]
محقق خراسانی، تمایز علوم به موضوعات را نمیپذیرد بلکه ملاک را در اغراض میداند «أن تمايَز العلوم إنّما هو باختلاف الاغراض الداعية إلى التدوين ، لا الموضوعاًت ولا المحمولات ، وإلاّ كان كلّ باب ، بل كلّ مسألة من كلّ علم ، علماً على حدة ... فلا يكون الاختلاف بحسب الموضوع أو المحمول موجباً للتعدد ، كما لا يكون وحدتهما سبباً لأن يكون من الواحد».[2]
تداخل علوم در کدام ملاک بیان شده (موضوعات، محمولات، اغراض) تحقق مییابد؟ موضوع علم صرف، نحو، معانی و لغت، کلمه است؛ بنابراین اگر تمایز علوم به موضوعات باشد تداخل علوم پیش میآید؛ در تمام علوم بیان شده موضوع، کلمه بود.اگر تمایز علوم را به اغراض بدانیم، مثلاً در علم فقه، غرض، استنباط احکام است برای این استنباط نیاز به صرف، نحو، معانی و بیان، لغت و ... است. استنباط احکام متوقف بر تمامی این علوم است؛ بنابراین باز هم مشکل تداخل علوم پیش میآید.راه حل در «حیثیات» است؛ یعنی موضوع علم صرف،کلمه من حیث الصحة و الاعتدال؛ موضوع علم نحو، کلمه من حیث الاعراب و البناء؛ موضوع علم معانی و بیان، کلمه من حیث الفصاحة و البلاغة و موضوع علم لغت را کلمه من حیث المعنی بدانیم. اغراض نیز همین حیثیات را دارند و به نظر ما تمایز علوم به اغراض همراه با حیثیات است. کسی که تمایز علوم را به محمولات میداند هم باید حیثیات را لحاظ کند.
در انتخاب ملاک باید دقت داشت که موضوعات و محمولات، امور اعتباریاند؛ بنابراین باید دقت داشت کدام ملاک به غرض مدوّن نزدیکتر است؛ مثلاً نویسنده برای تألیف کتاب، غرضی دارد، برای رسیدن به هدف، مسائلی را جمعآوری میکند؛ بنابراین ابتدا غرض است سپس حیثیات متفاوت حاصل میشود. موضوع زمانی تشکیل میشود که همه مسائل جمعآوری شده و جامع آنها انتزاع شود؛ به عبارت دیگر بعد از تشکیل علم است که میتوان موضوع علم را تعیین نمود.
مرحوم امام خمینی میفرماید: «وقد عرفت عدم الحاجة إلى نفس الموضوع ; فضلا عن كون التميّز به».[3] اصلا موضوع نیاز نیست؛ زمانی که موضوع لازم نیست تمایز علوم به موضوعات نیز عملاً منتفی است.