< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

97/11/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /وضع مرکبات

 

امر هفتم: علامات حقیقت و مجازمجاز به معنای عبور از معنای حقیقی است.برای این‌که معنای حقیقی روشن شودع سه راه وجود دارد: لغت؛‌ عرف؛ شر برای دانستن معنای لغتی که در قرآن یا روایات وارد شده، گاهی به کتب لغت رجوع می‌کنیم. گاهی شخص به عرف مردم عرب‌زبان رجوع می‌کند که چگونه آن لغت را استعمال می‌کنند. راه سوم آن است که استعمالات قرآنی و روایی لغت دیده شود و با قرائن موجود می‌توان معنای حقیقی آن را به دست آورد.اگر در معنای لغتی هر سه راه با هم موافق بود که معنای حقیقی به دست آمده است اما گاهی این راه‌ها باهم اختلاف دارند. برای فتوا دادن به چیزی معیار شما آیا لغت است یا عرف یا استعمالات قرآنی و روایی؟برخی از بزرگان مانند محقق حلی (رحمه‌الله)، محقق نراقی (رحمه‌الله) و ... معتقدند که ملاک عرف عام است. آنچه عرف عام از لغت می‌فهمد معیار در معنای حقیقی است.

محقق حلی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «أظهر ما قيل في الحقيقة هي: كلّ لفظة اُفيد بها ما وضعت له في أصل الاصطلاح الذي وقع التخاطب به.

و المجاز هو: كلّ لفظة اُفيد بها غير ما وضعت له في أصل الاصطلاح الذي وقع التخاطب به، لعلاقة بينهما».[1]

محقق نراقی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «الحقيقة: اللفظ المستعمل فيما وضع له في اصطلاح التخاطب‌؛ كالأسد للحيوان المفترس.‌ و المجاز: اللفظ المستعمل في غير ما وضع له لأجل مناسبة بينهما. و تسمّى بالعلاقة».[2]

این بحث مهمی است که در مباحث آتی باید به آن توجه شود اما فقط از باب تذکر بیان شد. کار مجتهد فهم آیات و روایات است که این فهم مبتنی بر فهم معانی الفاظ است. فهم الفاظ از سه راه، لغت، عرف و استعمال شرعی امکان‌پذیر است. علمای بزرگ ما اعتراف دارند که در بحث شناخت حقیقت و مجاز، خلط زیادی صورت گرفته و در فهم معنای یک لغت گاه اختلاف زیادی بین علما چه شیعه و چه سنی وجود دارد.گاه فکر می‌کنید که معنای حقیقی لفظی فلان است، چون عالم بزرگی چنین معنا کرده است آن را مسلّم دانسته‌اید درحالی‌که این معنا ممکن است اشتباه باشد؛ زیرا استنباط فقیه است که نظریه قطعی وجود ندارد. گاهی اشتباه به این خاطر است که در عرف متشرعه معنایی دارد ولی در لغت به معنای دیگری دانسته شده است، در اینجا این بحث پیش می‌آید که آیا حقیقت شرعیه وجود دارد؟ آیا در اینجا مانند لفظ «صلاة» حقیقت شرعیه محقق شده است؟برخی از قیود آیا از قیود ماهیت هستند یا از شرایط صحت هستند؛ مثلا رکوع یا طهارت جزء ماهیت نماز است «لاصلاة الا بطهور» اما برخی چیزها جزء شرایط صحت نماز هستند. در صورت شک در قید بودن یا جزء بودن، آیا معیار عرف عام است؟ آیا معیار ماهیت است یا تمام شرایط صحت است؟یکی از مواردی که خلط صورت گرفته جایی است که علما با جمع بین روایات، معنایی را بیان می‌کنند. مثلا با دیدن روایتی، معنایی می‌شود اما اگر روایت دیگری را کنار آن قرار دهید، معنای دیگری دانسته می‌شود. معیار در معنا کردن روایت آیا لغات خود این روایت است یا باید با روایات دیگر سنجیده و معنا شود.علایم حقیقت و مجاز مثل تباد، صحت سلب و ... علامت وضع تعیینی هستند یا وضع تعیّنی؟ وضع تعیینی آن است که واضع لفظ را برای معنایی جعل می‌کند. وضع تعیّنی آن است که لفظ در معنایی مجازی استعمال شده اما کثرت استعمال باعث شده که قرینه حذف شود و لفظ در معنای مجازی بدون قرینه استعمال شود. با رجوع به لغت، عرف یا استعمال شرعی، وضع تعیینی دانسته می‌شود یا تعیّنی؟ برخی مانند مرحوم امام خمینی، کشف از وضع تعیینی را معتقدند اما برخی گفته‌اند که استعمالات مردم اعم از وضع تعیینی و تعیّنی است.این مباحث را در روزهای آتی به تفصیل بحث خواهیم کرد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo