< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

97/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /علامت حقیقت و مجاز

 

علامات حقیقیت علامت اول: تنصیص اهل لغت اهل لغت به صراحت موضوع‌له لفظی را بیان کنند. در استنباط احکام نیاز است که معنای الفاظ قرآن و روایات دانسته شود، یکی از جاهایی که برای دانستن این معانی رجوع می‌شود، کتب لغت است.برخی از کتب لغت از نظر تاریخی مقدم هستند مانند کتاب «العین» نوشته خلیل بن احمد فراهیدی. این‌ها کتاب‌هایی هستند که در قرون اولی نوشته شده‌اند برخی کتب لغت در قرون وسطی نوشته شده‌اند مثل «لسان‌ العرب» و «قاموس».

آیت‌الله سبحانی (حفظه‌الله) می‌فرماید: کتب لغت قرون اولی، موضوع‌له الفاظ را دقیق‌تر بیان کرده‌اند؛ لذا مورداعتنای علما هستند اما کتب که در قرون بعدی نوشته شده‌اند در بسیاری از موارد از همان کتب تبعیت کرده‌اند و در برخی تبعیت نکرده‌اند و کلامشان اعتبار کتب اولی را ندارد. اگر تعارضی بیان کلام لغویان اوایل با لغویان اواسط باشد، کلام لغویان اوایل مقدم است.[1]

اقوال در تنصیص اهل لغت قول اول: علامت حقیقت است

سید مرتضی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «أقوى ما يعرف به كون اللفظ حقيقةً هو نصّ أهل اللغة».[2]

محقق حلی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «هو إمّا بنصّ أهل اللغة- بأن يقولوا: هذا حقیقة».[3]

مرحوم علامه مظفر می‌فرماید: «قد يعلم الإنسان- إمّا من طريق نصّ أهل اللغة أو لكونه نفسه من أهل اللغة- أنّ لفظ كذا موضوع لمعنى كذا. و لا كلام لأحد في ذلك، فإنّه من الواضح أنّ استعمال اللفظ في ذلك المعنى حقيقةٌ و في غيره مجاز».[4]

به نظر ما به شرط حصول اطمینان به معنای موضوع‌له، تنصیص اهل لغت، علامت حقیقت است. با رجوع به کتب لغت اگر اطمینان حاصل شد، می‌توان آیه را تفسیر کرد یا روایت را معنا نمود وگرنه مجرد قول لغوی حجت نیست.

آیت‌الله سبحانی می‌فرماید: کتب لغت قرون اولی اطمینان بیشتری حاصل می‌کنند و درباره سایر کتب باید دقت بیشتری کرد: «المراد من تنصيص أهل اللغة هو تنصيص مدوّني معاجم اللغة العربيّة، فإنّ مدوّني اللغة الأوائل كالخليل بن أحمد الفراهيديّ مؤلّف كتاب «العين» و الجوهريّ مؤلّف الصحاح قد دوّنوا كثيراً من معاني الألفاظ من ألسن القبائل العربيّة و سكّان البادية، فتنصيص مثل هؤلاء يكون مفيداً للاطمئنان بالموضوع له».[5]

اشکالات اشکال اول مرحوم مشکینی در حاشیه کفایه می‌فرماید: قول لغویین بیان معانی حقیقی نیست بلکه بیان موارد استعمال است. ممکن است معنای حقیقی هم یکی از مواردی باشد که کتاب لغت آورده اما رسالت کتاب لغت، بیان موارد استعمال لفظ است؛ پس قول لغوی علامت حقیقت نیست. اما اگر بیّنه حاکم شود، مثل اینکه دو لغوی عادل گفته‌اند که معنای موضوع‌له این لغت فلان است، در این صورت حجت داریم و معنای حقیقی برای ما مشخص شده است.نکته همیشه بحث معنای آیه و روایت نیست بلکه گاهی مثلا بحث حجیت کلام در محاکم است؛ مثلا وقف‌نامه‌ها، وصیت‌نامه‌ها، قراردادها و ... در این موارد ممکن است در معنای لغتی اختلاف به وجود بیاید در این صورت نیاز است که معنای حقیقی و مجازی، تشخیص داده شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo