< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

98/01/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /علامت حقیقت و مجاز

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره اطراد بود که «الاطراد علامة الحقیقة». اطراد را معنا کردیم به:‌ «شیوع استعمال اللفظ فی معنیً بلا قرینة» شیوع دارد لفظی در معنایی بدون قرینه. بیان کریدم که آیا اطراد، اطراد التبادر است یا اطراد الاستعمال؟ اطراد تبادر آن است که تبادر در نزد افراد زیادی وجود دارد نه این‌که تبادر در نزد یک نفر باشد بلکه افراد زیادی این لفظ را در این معنا استعمال می‌کنند.

وضع، علت تبادر و اطراد است اما رابطه این دو چگونه است؟ شما در خانه نشسته‌اید و با کتابخانه‌ای که در رایانه خود دارید، به استنباط احکام مشغول هستید. درباره لفظی فکر می‌کنید که معنای آن چیست. یک راه به دست آوردن معنای لفظ، تبادر است پس باید به میان عرف بروید تا بدانید که در میان عرف از این لفظ چه معنایی تبادر می‌کند اما برای راه اطراد نیاز به رفتن به میان مردم نیست بلکه می‌توان از کتابخانه استفاده کرد و موارد استعمال را در قرآن، کتب لغت، خطب و اشعار دید تا اطراد حاصل شود که این لفظ در چه معنایی استعمال شده است. بنابراین بین تبادر و اطراد، تغایر وجود دارد، ممکن است جایی تبادر باشد ولی اطراد نباشد اما هرجایی که اطراد هست، تبادر وجود دارد. در جایی که استعمال بدون قرینه، شیوع دارد، معلوم می‌شود که تبادر هم بوده وگرنه مردم چنین استعمال نمی‌کردند.کسی که اولین‌بار لفظی را برای معنایی وضع می‌کند در همان استعمالات اولیه، تبادر وجود دارد اما اطراد نیست.نظر اکثر علما این است که اطراد، علامت حقیقت است اما جمع کثیری هم گفته‌اند که اطراد علامت حقیقت نیست.

مرحوم مظفر می‌فرماید: «الصحيح أنّ الاطّراد ليس علامةً للحقيقة؛ لأنّ صحّة استعمال اللفظ في معنى بما له من الخصوصيّات مرّةً واحدةً تستلزم صحّته دائماً، سواء كان حقيقةً أم مجازاً؛ فالاطّراد لا يختصّ بالحقيقة حتّى يكون علامةً لها».[1] اطراد علامت حقیقت نیست زیرا در مجاز هم اطراد وجود دارد.

پاسخ: در مجاز همراه با قرینه است درحالی‌که اطراد بدون قرینه، علامت حقیقت است.

مرحوم امام خمینی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «الاطّراد دائماً مسبوق بالتبادر و لا تصل النوبة إلى الاطّراد في معرفة أنّه حقيقة أو لا».[2]

همیشه قبل از اطراد، تبادر وجود دارد؛ پس هرجا اطراد هست، تبادر هم هست. دراین‌صورت نیازی به اطراد نیست؛ زیرا تبادر علامت حقیقت است.

اشکال:‌ این جمله که همیشه اطراد همراه با تبادر است، صحیح است. حقیقتا این همراهی وجود دارد اما ممکن است من علم به تبادر نداشته باشم. کسی که در خانه نشسته، نمی‌تواند از تبادر اطلاع پیدا کند اما با رایانه شخصی می‌توان به اطراد دست یافت و اطراد باعث علم به تبادر می‌شود؛ بنابراین اطراد هم علامتی برای کشف معنای حقیقی است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo