< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

99/06/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مباحث الفاظ/وضع /صحیح و اعم

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث اصول فقه درباره صحیح و اعم بود که آیا بنا بر صحیحی، جامع قابل تصویر است؟ نظر مرحوم نائینی این بود که جامع قابل تصویر نیست؛[1] زیرا مراتب صحیح متفاوت است؛ نماز مسافر دو رکعت و نماز کامل چهار رکعت است، نماز مریض و غرقاء هرکدام شرایط خاصی دارد، گاهی نماز یک جزء گاهی ده جزء و گاهی بیشتر دارد.

مرحوم آخوند در پاسخ به مرحوم نائینی فرمود: ما به جامع اشاره می‌کنیم؛ بنا بر صحیحی، جامع نماز آن چیزی است که ناهی از فحشا و منکر است، «قربان کل تقی» است و معراج مؤمن است. جامع آن چیزی است که با این آثار به آن اشاره می‌کنیم.[2]

اشکال

اشکال کردند که آثار، جزء تکالیف نیستند؛ یعنی وظیفه نداریم که این نماز، حتماً «تنهی عن الفحشاء و المنکر» یا «معراج المؤمن» باشد بلکه تکلیف، صلاة است که باید درست انجام شود. این آثار در همه افراد صلاة نیست بلکه در برخی از افراد صلاة وجود دارد و در برخی نیست. تکلیف ما به آن آثار و ملاکات نیست بلکه ذات صلاة است که آثاری را با خود دارد. [3]

پاسخ

مرحوم امام پاسخ می‌دهد: این‌گونه نیست که «تنهی عن الفحشاء» یا «قربان کل تقی» را همان نماز بدانیم بلکه جامع آن چیزی است که به وسیله این آثار به آن اشاره می‌شود. گاهی نام کسی را نمی‌دانید اما آثار و خصوصیات او را می‌شناسید و به کمک آن‌ها به شخص اشاره می‌کنید. اشکالی ندارد که نام جامع را ندانیم ولی به آثار آن اشاره کنیم؛ زیرا چیزی مثل صلاة امری اعتباری است و جامع آن نیز امری اعتباری است. جامع آن چیزی است که اقتضا دارد ناهی از فحشا باشد، معراج مؤمن باشد.[4]

به نظر ما فرمایش مرحوم امام کاملاً صحیح است. البته نکته‌ای عرفانی را هم مطرح می‌کند: چه اشکالی دارد که گفته شود هر نمازی قربان کل تقی است؛ یکی از شرایط نماز نیّت و قصد قربت است؛ لذا وقتی انسان قصد قربت می‌کند به خداوند نزدیک می‌شود. نماز معراج مؤمن است و با نماز انسان مقداری عروج می‌کند. این قسمت از فرمایش ایشان را نمی‌توانیم قبول کنیم که حتماً در هر نمازی این آثار وجود دارد؛ می‌توان گفت که آثار غالبی هستند ولی آثار دائمی نیستند.

آیت‌الله مکارم (سلمه‌الله) اشکالی به مرحوم امام کرده است: مرحوم امام به قاعده «الواحد لایصدر منه الّا الواحد» استناد کرده است؛ علت واحد، معلول واحد می‌خواهد، نماز علت «تنهی عن الفحشاء و المنکر» است. اشکال این است که این قاعده مربوط به واحد بسیط حقیقی من جمیع الجهات است اما در امور اعتباری، این قاعده درست نیست.[5]

پاسخ

به نظر ما اشکال ایشان به مرحوم امام وارد نیست؛ زیرا مرحوم امام به قاعده «الواحد» استدلال نکرده است بلکه می‌فرماید به‌وسیله آثار نماز به موضوع‌له که جامع باشد، اشاره می‌کنیم. نفرمود که این‌ها علت و معلول هستند. نماز علت این آثار است اما علت منحصر نیست. این آثار، غالباً یا دائماً با تحقق نماز صحیح حاصل می‌شوند.

مراد مرحوم آخوند این است که ما گاهی در تعاریف از «جنس و فصل» استفاده می‌کنیم مثل «الانسان ما هو؟ الحیوان الناطق». موجود حقیقی در خارج، جنس و فصل دارد که به‌وسیله آن تعریف می‌شود اما گاهی به‌وسیله آثار به آن موضوع اشاره می‌شود، این هم اشکالی ندارد، مخصوصاً در ماهیات اعتباری.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo