< فهرست دروس

درس تفسیر استاد محسن فقیهی

1400/02/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر قرآن کریم /تفسیر سوره بقره /آیه 132

 

﴿وَ وَصَّي بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفي‌ لَکُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾[1]

صحبت در تفسیر آیه صد و سی و دوم سوره مبارک بقره است. حضرت ابراهیم (ع) به فرزندانش سفارش می‌کند که اسلام بیاورید و تسلیم خداوند باشید ﴿وَ وَصَّي بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ﴾ حضرت یعقوب (ع) هم همین توصیه را به فرزندانش دارد. توصیه حضرت ابراهیم و یعقوب (ع) این است که ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفي‌ لَکُمُ الدِّينَ﴾ خدا برای شما دین را اختیار کرده و باید متدین باشید و به خدا ایمان داشته باشید ﴿فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾ باید مسلمان و تسلیم خداوند باشید.

نکته اول: معنای وصیت و توصیه:

توصیه کردن با امر کردن فرق دارد؛ گاهی کسی امر می‌کند که باید این کار را انجام دهی و گاهی شخصی نهی می‌کند که نباید این کار را انجام دهی، اما گاهی شخصی سفارش می‌کند که به عقل خودت مراجعه کن و با عقل و درک خودت اسلام را بپذیر. از کلمه وصی می‌توان استفاده کرد که این وصیت و توصیه امرونهی و دستور نیست بلکه این توصیه، نوعی توجه دادن است که منجر به تعقل و تفکر می‌شود که در اثر آن دین را انتخاب می‌کنند.

کلمه وصّینا در آیات زیادی از قرآن کریم استفاده شده است. در آیه شریفه ﴿وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا﴾[2] توصیه شده که به پدر و مادر احسان کنید. در آیه شریفه ﴿وَ أَوْصٰانِي بِالصَّلاٰةِ وَ الزَّكٰاةِ﴾[3] توصیه به نماز و زکات شده و در آیه شریفه ﴿وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ﴾[4] توصیه کردن یکدیگر به حق و صبر مطرح شده است. اینها لطایفی است که در کلمات خداوند است و این لطایف روش برخورد خداوند با انسان‌ها است و بدین‌وسیله به انسان‌ها هم آموزش می‌دهد که از همین روش استفاده کنند و به‌جای امرونهی از توصیه استفاده کنید؛ یعنی مصلحت شما در این است، به فکر و عقل خود مراجعه کنید، اگر این کار را به مصلحت خود دانستید، انجام دهید. پس در این آیه یک اطاعت خاص لحاظ شده که خداوند با لطف و مرحمت خودش برخورد کرده و حضرت ابراهیم (ع) هم با توصیه و محبت و لطافت، مطلب را برای فرزندانش بیان می‌کند. ما هم برای برخورد با فرزندان خودمان و مردم باید با این لطافت برخورد کرده و از این روحیه استفاده کنیم و به عقل و تفکر توجه دهیم و بگوییم فکر کنید که این حرف ما درست است یا نه؟ اگر درست است بپذیرید و به آن عمل کنید که به نفع شماست.
دوام و استمرار اسلام:

اسلام مراتبی دارد: یک‌مرتبه اسلام این است که خدا و پیامبر را قبول می‌کند ولی تسلیم محض خداوند نیست. به زبان و در گفتار مسلمان است ولی اینکه انسان در حال موت مسلمان باشد، مشخص نیست، هر لحظه ممکن است انسان درگیر هوا و تمایلات نفسانی خودش، شود. اینکه مرگ انسان در چه زمان و مکانی باشد مشخص نیست، در این صورت اگر بخواهیم مسلمان باشیم و در حال مسلمانی از دنیا برویم، باید هر لحظه به این فکر کنیم که ممکن است الان بمیریم؛ لذا باید همیشه در مقابل خداوند تسلیم بود، پس استمرار اسلام موردتوجه است نه اینکه فقط بگوییم مسلمان هستیم و اسلام ظاهری داشته باشیم بلکه باید تسلیم ذات باری‌تعالی بوده و دستورات خداوند را بر هواهای نفسانی خودمان مقدم بداریم؛ این معنای تسلیم است.

آنچه حضرت ابراهیم و یعقوب (ع) از فرزندانشان می‌خواهند، این است که اسلام را استمرار دهید تا پایدار باشد، نه اینکه اسلام فقط در لفظ باشد و عمل به احکام اسلام نباشد؛ لذا می‌فرمایند: ﴿فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾ در حال مسلمان بودن مرگ شما فرابرسد که اشاره به این است که اسلام شما دوام و استمرار داشته باشد.

یکی از مسائلی که از این آیه شریفه استفاده می‌کنیم این است که در امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر با بیان شیوا و بامحبت و عطوفت با مردم برخورد کنیم، امرونهی باید به‌صورت توصیه باشد تا نتیجه مطلوب داشته باشد. کسانی که ریاست جایی را برعهده دارند نیز به‌صورت توصیه برخورد کنند. اینکه زبان و برخورد انسان لطیف باشد، خیلی مهم است؛ لذا قرآن که لسان الله است، به انسان‌ها توصیه می‌کند و به پیامبران نیز یاد می‌دهد که به نحو توصیه با مردم برخورد کنید.

معنای وصیت:

در وصیت مسئله فوت اخذ شده و به این معناست که من در حال رفتن هستم؛ این وصیت‌هایی که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) بیان می‌کند به این معناست که من در شرف رفتن هستم و مرگ فرامی‌رسد و من وصیت می‌کنم. گاهی وصیت به‌خاطر فوت موصی است؛ یعنی شخصی که وصیت می‌کند در حال مرگ است و وصیت‌هایش را بیان می‌کند، گاهی وصی در حال فوت است و مطالبی را بیان کرده و توصیه می‌کند و گاهی هر دو صورت است؛ یعنی هم موصی و هم وصی احساس می‌کنند که مرگ نزدیک است، نه زمان معلومی دارد و نه مکان معلومی، هر دو باید به هم وصیت کنیم، هم من به شما وصیت کنم و هم شما به من وصیت کنید؛ لذا توصیه کردن چنین ظرفیتی را دارد. ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ﴾[5] وقتی که موت نزدیک می‌شود، انسان باید وصیت داشته باشد.
در روایات آمده است که وقتی پیامبر (ص) می‌خواستند به مسافرت بروند، اصحاب را جمع کرده و وصیت می‌کردند؛ یعنی ممکن است در سفر با مرگ مواجه شویم لذا باید وصیت کنیم؛ لذا همیشه باید وصیت‌نامه داشته باشیم و آماده مرگ باشیم، همیشه در هر زمان و مکان احتمال مرگ وجود دارد، لذا باید آماده بود. ﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ﴾[6] اینکه می‌گوییم اتحاد داشته باشید، توصیه خداوند و انبیا و اولیا است، در اینجا به توصیه تعبیر شده، در دین خدا اجماع داشته باشید و متفرق نشوید. ﴿وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[7] خداوند توصیه می‌کند که راه مستقیم را طی کنیم و به راه‌های مختلف منحرف نشویم و راه مستقیم پروردگار که تسلیم در مقابل پروردگار و تقوا است، را انتخاب کنید. ﴿وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ﴾[8] تقوا داشتن، حفظ اتحاد جامعه و انتخاب دین خدا و صراط مستقیم، توصیه‌هایی است که خداوند متعال به انسان بیان کرده است.

معنای توصیه این است که همراه با تفکر و تعقل باشد نه اینکه تقلید کنیم، بلکه فکر کنیم و بعد از فکر و دقت اگر متوجه شدیم که این حرف درست است، آن را انتخاب کنیم؛ لذا این تعبیر را شما می‌بینید که ﴿وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ﴾[9] یعنی ملت ابراهیم ملت عقل است، انسان فهیم و خوش‌فکر و عاقل مسلمان می‌شود، اسلام برای عقلاً و کسانی است که اهل فکرکردن هستند وگرنه کسانی که سفیه هستند و اهل فکرکردن نیستند، از اسلام و ملت ابراهیم جدا می‌شوند.

توصیه خداوند و انبیا و اولیا به دین و صراط مستقیم و تسلیم در مقابل خداوند، توصیه‌های عقلانی است که اگر کسی به عقل خود رجوع کرده و فکر کند، به این نتیجه می‌رسد و قبول می‌کند. «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سِتِّينَ سَنَةً»[10] این روایت برای این است که فکر کنید و به نتیجه برسید. اگر شما بافکر و تعقل اسلام را قبول کنید، دست از اسلام برنمی‌دارید اما اگر تقلیدی باشد، با هر چیزی ممکن است از بین برود؛ لذا خدا و پیامبران توصیه می‌کنند و به شما توجه می‌دهند که ما این حرف را داریم، خدا یکی است، پیامبر هست و معجزاتی دارد، فکر کنید اگر به نتیجه رسیدید، تسلیم خدا باشید. این روش توصیه کردن و توصیه پذیری روش تبلیغ اسلام و مسلمانی است. هرچند در این آیه حضرت ابراهیم (ع) به فرزندش و حضرت یعقوب به فرزندانش می‌گوید ولی مربوط به همه جامعه است. ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً﴾[11] انسان باید خودش و همسر و فرزندان و نزدیکانش را در مقابل آتش جهنم حفظ کند. پس اولاد در این آیه خصوصیتی ندارد و همه اقوام و نزدیکان را شامل می‌شود و ما باید توصیه داشته باشیم. ﴿إِنَّ الدّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسلامُ﴾ [12] ﴿فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾ ما باید به این مسیر سفارش کنیم، هم خودمان بیاموزیم و هم به دیگران آموزش دهیم. انسان باید تهذیب نفس کند و خودش را بسازد و آماده مرگ باشد چرا که ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾ [13] ﴿وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ﴾[14] هیچ‌کس نمی‌داند که در کجا و در چه زمین و زمانی می‌میرد پس باید آماده مرگ باشد و این توصیه را برای همه داشته باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo