درس اسفار استاد فیاضی

82/09/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الأول/ الفصل الأول فی موضوعیة الوجود للعلم الإلهی/ غشاوة وهمیة و ازاحة عقلیة/ نظر آخوند درباره امور عامة/ موضوع علم و بحث أعراض ذاتیة/ ج1/ ص 29 و 30
 نظر آخوند درباره تعریف أمور عامة
 الحکمة الاهیة : دو قسم است: فلسفة أولی و فن مفارقات:
 الف: فلسفة أولی: شامل أمور عامة و جواهر و اعراض است
  1 أمور عامة: مباحث اصالت وجود، تشکیک و وحدت و کثرت و ...
  2 جواهر و اعراض
 ب: فن مفارقات: شامل بحث از 1 مبدأ و 2 بحث از معاد یعنی نفس و آخرت است
 مراجعه شود: اسفار/ ج6/ ص 7 طبع ایران
 رأی آخوند در تعریف امور عامة : نعوت کلیة تعرض الموجود المطلق بما هو موجود مطلق.
 این تعریف شامل تمام اقسام فلسفة می شود. قید «نعوت» خارج می کند بحث از ذوات را یعنی بحث از وجود جوهر و عرض و واجب را خارج می کند. و قید «کلیة» خارج می کند بحث از اوصاف ذوات را از آن جهت که اوصاف آن ذواتند. (نه این که بگوییم ما لا یختص بقسم من الموجود من الاعراض الذاتیة للموجود المطلق.)
 (اشکال: وحد حقة حقیقیة وصف واجب است پس چرا داخل در امور عامة است؟
 جواب: ما ادعا نداریم این بحث فقط مربوط به واجب است بلکه یک وصف عام است که این وصف فقط در واجب تحقق پیدا می کند. به عبارتی این وصف فقط یک مصداق دارد و آن واجب است و انحصار وصف عام در یک موجود، موجب نمی شود این وصف از عمومش خارج شود.)
 بحث دوم غشاوة وهمیة: بحث موضوع علم و بحث عرض ذاتی
 گفته شده «موضوع کل علم هو ما یبحث عن عوارضه الذاتیة یا أعراضه الذاتیة»
 (عوارض: جمع عارضة است. أعراض: جمع عرض است)
 و عرض ذاتی هم تعریف شده به «الخارج المحمول الذی یلحقه لذاته او لامر یساویه. [1] »
 (الخارج: یعنی امری که خارج از ذات شیء است. بحث از ذاتیات جزء مبادی تصوریة علم است بنابر این در خود علم از ذاتیات موضوعش بحث نمی شود بلکه بحث از ذاتیات، از مبادی تصوری علم است.
 المحمول: منظور از محمول یعنی امری که بر شیء حمل می شود و به عبارتی بر آن عارض می شود.)
 معانی خارج محمول
  1. معنای لغوی یا أعم : مساوی با عرضی باب ایساغوجی که مقابل ذاتی باب ایساغوجی است.- در واقع، همان، محمول خارج از ذات است که کلمات جا به جا شده است
  2. معنای اصطلاحی یا أخص : عرضی ای است که حمل آن بر موضوع متوقف بر ضمیمه شدن چیزی به موضوع نیست، بلکه از درون ذات بیرون می آید و بر آن حمل می شود.
 (در نظر استاد جوادی و استاد حسن زاده، «الخارج المحمول» معنایی اصطلاحی مراد است اما در نظر ما استاد فیاضی معنای لغوی مورد نظر می باشد
 عرض تقسیمات متعددی دارد. گاهی تقسیم می شود به عرض عام و عرض خاص. و گاهی عرض تقسیم می شود به محمول بالضمیمه و خارج محمول. محمول بالضمیمة حمل شدنش احتیاج به ضمیمة شدن چیزی به موضوع دارد تا بتواند حمل شود مثل برای اینکه زید به علم متصف شود، باید حقیقتی به نام علم به زید اضافة شود ودر او تحقق پیدا کند تا بتوانیم بگوییم «زید عالم» اما در خارج محمول چیزی به موضوع ضمیمة نمی شود. مثلا برای اینکه بگوییم«زید أخ» چیزی به زید ضمیمة نمی شود بلکه به محض به دنیا آمدن برادرش بدون اینکه چیزی به زید ضمیمة شود، بر او برادر بودن صدق می کند.
 استاد جوادی می فرمایند خارج یعنی الخارج من ذاته )
 اشکال استاد فیاضی به استاد جوادی و حسن زاده
 عرضی لفظ مشترک است. گاهی عرضی در برابر جوهری می آید. و گاهی منظور از عرضی، عرضی باب ایساغوجی است.
 1 در فلسفه و منطق در مواضع بسیاری از «عوارض» یا «اعراض» به معنای اول استفاده کرده اند بر خلاف معنای دوم که به «المستخرج من ذاته » اعراض نگفته اند.
 2 در علوم فقط از خارج محمول به معنای دوم بحث نمی شود. مثلا در ریاضیات از خط مستدیر و مستقیم بحث می شود که مستقیم بودن یا دایره بودن، کیف مخصوص کمیات است و کیف محمول بالضمیمة است.
 و أنت إذا تذكرت أن أقسام الحكمة الإلهية ما يبحث فيها عن العوارض‌ الذاتية للموجود المطلق بما هو موجود مطلق أي العوارض التي لا يتوقف عروضها للموجود على أن يصير تعليميا أو طبيعيا لاستغنيت عن هذه التكلفات و أشباهها إذ بملاحظة هذه الحيثية في الأمر العام مع تقييده بكونه من النعوت الكلية ليخرج البحث عن الذوات لا بما يختص بقسم من الموجود كما توهم يندفع عنه النقوض و يتم التعريف سالما عن الخلل و الفساد و مثل هذا التحير و الاضطراب وقع لهم في موضوعات سائر العلوم
 بيان ذلك أن موضوع كل علم كما تقرر ما يبحث فيه عن عوارضه الذاتية- و قد فسروا العرض الذاتي بالخارج المحمول الذي يلحق الشي‌ء لذاته أو لأمر يساويه‌. الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج‌1، ص: 29 و 30


[1] - شرح مطالع.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo