< فهرست دروس

درس اسفار استاد فیاضی

83/11/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الأولی/ المنهج الثانی/ الفصل الأول/ بداهت تصوری مواد ثلاث/ بررسی این که ماهیت مقتضی وجود هست یا نه/ ج1/ ص 85
 بررسی این که الماهیة یمکن ان تقتضی الوجود او لا
 همانطور که معجم الوسیط آمده است، اقتضا به معنای 1 طلب و به معنای 2 استلزام به کار می رود.
 (به معنای طلب مشکلی ندارد یعنی ماهیت طلب وجود دارد و اشکالی نیست که در طلب، طالب و مطلوب داریم. طلب نیز مانند علیت دو گونه است: خارجی و تحلیلی. ماهیت تحلیلا طلب وجود می کند. واجب طالب وجود است وزید نه طالب وجود است و نه طالب عدم است.
 استلزام دارای دو معنا است: الف: علیت که معنای اصطلاحی است. ب: عدم انفکاک که معنای لغوی است. اگر منظور از از اتقضاء استلزام باشد و مراد معنای اصطلاحی باشد، یقینا درست نیست زیرا ماهیت نمی تواند علت وجود یا عدم باشد)
 اگر اقتضاء به معنای طلب تحلیلی باشد، مانع ندارد که ماهیت مقتضی وجود یا عدم باشد، و اگر اقتضاء به معنای استلزام باشد، استلزام به معنای لغوی درست است.
 نظیر این مسئله که اول سخن باطل گفته می شود، و سپس حرف صحیح و متقن، مسئله ی علیت است.
 (فاعل دارای دو اصطلاح است:
 الف: در الهیات: به معنای هستی بخش که حکیم وقتی می گوید علت فاعلی منظورش علت فاعلی هستی بخش است.
 ب: در علوم طبیعی: فاعل طبیعی که موجب تغییر است.
 «طبیعت» لفظ مشترک است میان دو معنا. صورت نوعیة و هیولی
 حرف اول این است که نفس و طبیعت می توانند علت و مؤثر باشند. اما حرف آخر این است که اینها معداتی بیش نیستند و فاعل حقیقی تنها خداوند متعال است «و لا مؤثر فی الوجود إلا الله تعالی» )
 نیروی فاعلی از حیث اراده و یکنواختی فعل بر چهار نوع است:
 1 اراده دارد و فعلش یکنواخت نیست: نفس انسانی و حیوانی
 2 اراده دارد و فعلش یکنواخت است: نفس فلکی
 3 اراده ندارد و فعلش یکنواخت نیست: نفس نباتی
 4 اراده ندارد و فعلش یکنواخت است: طبیعت
 و هذه عادتهم في بعض المواضع لسهولة التعليم كما فعلوا من إثباتهم الوسائط [1] العقلية و النفسية و الطبائع [2] الجسمية و نسبة [3] العلية و الإفاضة و الآثار إليها أولا ثقة بما بينوا في مقامه أن لا مؤثر في الوجود إلا الواجب [4] و إنما ينسب العلية و التأثير إلى ما سواه من المبادي العقلية و النفسية و الطبيعية من أجل أنها شرائط [5] و معدات لفيض الواحد الحق و تكثرات لجهات جوده و رحمته‌. اسفار/ ج1/ ص 85


[1] علت فاعلی
[2] طبیعت دارای چند معنا می باشد. 1 صورت نوعیه ای که شعور و اراده ندارد و فعلش یکنواخت است. 2 حقیقت شیء مثل اینکه گفته می شود: طبیعت وجود، طبیعت عدم. به عبارتی معنا مراد است.
[3] عطف بر اثبات
[4] «لا مؤثر فی الوجود إلا الله » در روایات هم آمده است. توحید صدوق/ ص 68 تحقیق تهرانی. ملاصدرا می گوید این مطلب با عقل قابل اثبات است. اما استاد فیاضی می فرمایند گرچه اصل مدعا به دلیل روایت مقبول است، اما بیان ملاصدرا در اثبات عقلی این مطلب مخدوش است.
[5] خدا حکیم است. بنابر این ابتدا اشرف را خلق می کند و سپس اخس را. پس شرط خلق شدن اخس این است که اشرف خلق شده باشد. اما این مطلب به معنای علیت اشرف نسبت به اخس نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo