درس اسفار استاد فیاضی

90/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/ المرحلة الأولی/ المنهج الثالث فی الوجود الذهنی / الفصل الخامس مخلص عرشي‌ /سه قول در غایت از بحث وجود ذهنی/ قول دوم برای تطابق ذهن و عین/ تقریر استاد عبودیت از تطابق عوالم و اشکالات آن/ ج1/ ص 326
 تقریر استاد عبودیت از تطابق عوالم برای حل مسأله تطابق ذهن و عین
 و قد یقرر حل المعضل أعنی معضلة مطابقة الذهن للعین من طریق طابق العوالم بوجه آخر: درآمدی بر نظام حکمت صدرایی/ج1/ص 175 تا 183 و ج2/ ص 52 تا 59
 حاصله أن العلم الحصولی لیس إلا حضور وجود المعلوم مثالیا أو عقلیا للعالم. و بعبارة أخری: العلم الحصولی فی الحقیقة علم حضوری. لکن لما کان الوجود المثالی و العقلی لکل شیء أعلی و أشرف منه، کان مشتملا علی وجوده المادی فکان وجودا ذهنیا له بما أنه واجد لوجوده مشتمل علیه و علی کمالاته بنحو أعلی و أشرف و إن کان فی حد نفسه وجودا عینیا له آثار أقوی و أکثر من الوجود المادی. ثم یقال: و هذا الحکم جار فی کل أعلی بالنسبة إلی ما هو أدنی منه أی إنه وجود ذهنی له و منطبق علیه بما أنه واجد له بنحو أعلی و أشرف. و منه یظهر أنه لابد أن یعرف العلم الحصولی بوجود الأعلی للشیء.
 (قائل به اصالت ماهیت می گوید ماهیت به ذهن می آید. اما قائلین به اصالت وجود می گویند که ماهیت در خارج نیست. علم حصولی این است که وجود شیء به شکل مثالی یا عقلی به ذهن می آید. در ادراک حسی وجود مثالی شیء به ذهن می آید و در ادراک عقلی، وجود عقلی شیء به ذهن می آید و نفس و ذهن با وجود مثالی یا عقلی شیء مرتبط شده است حضورا. اعلی حقیقت ادنی است و حمل حقیقت و رقیقت می توان درست کرد. بنابر این وجود مثالی یا عقلی را وجود ذهنی آن شیء می دانند زیرا نفس به وجود مثالی یا عقلی شیء علم حضوری پیدا کرده است و اعلی کمالات ادنی را دارد. پس اعلی منطبق بر ادنی است.)
 و علیه فالوجود الذهنی لیس أمرا حاصلا فی الذهن الذی هو مرتبة من مراتب النفس و شأن من شؤونها حتی یکون کیفا نفسانیا. بل العلم الحصولی و الوجود الذهنی کلاهما أمر خارج عن الذهن. لکن ینعکس فی الذهن لأجل اشتراک الأعلی والأدنی فی الوجود، ذلک الاشتراک مصحح لحمل الحقیقة و الرقیقة منهما ماهیة واحدة ، تؤخذ مشروطة بشرط لا علی الأدنی و مأخوذة لا بشرط علی الأعلی، ذلک الأعلی الذی هو علم حصولی و وجود ذهنی من دون أن تکون تلک الماهیة الحاصلة فی الذهن علما حصولیا و وجودا ذهنیا.
 ( این تفسیر منکر ذهن نیست اما می گوید وجود ذهنی ربطی به ذهن ندارد بلکه وجودی است مستقل و جدای از ذهن. بله ذهن به آن موجودات مثالی یا عقلی علم حضوری دارد.
 ماهیت امر ذهنی است. وقتی ذهن درخت مادی یا مثالی یا عقلی را می فهمد، ماهیت می فهمد. ذهن راهی به وجود ندارد. نفس با علم حصولی به وجود مثالی یا عقلی می رسد و در ذهن ماهیت می فهمد. پس وجود ذهنی یعنی وجود اعلی که اکنون شرایط آماده شده که اکنون نفس به آن علم حضوری پیدا کند.)
 اشکال استاد فیاضی به بیان استاد عبودیت
 أقول
 هذا التقریر و إن لم یرد علیه الإشکال الأول من الإشکالات الثمانیة التی أورناها عل التقریر السابق إلا أنه یرد علیه سائل الإشکالات. إلا أنه یجب تغییر فی الإشکال الرابع بأن یقال: إنا نتصور أمورا جزافیة و نتصور النقیضین. فهل یوجد فی المثال المنفصل و العقل المفارق الجزاف و المتناقضان.
 (اشکال اول وارد نیست زیرا اشکال اول این بود که مثال متصل یا عقل متصل برتر از شیء مادی نیست. پس اشکال اول وارد نیست اما باقی اشکالات وارد است.)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo