درس اسفار استاد فیاضی

90/02/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/ المرحلة الأولی/ المنهج الثالث فی الوجود الذهنی / الفصل الخامس مخلص عرشي‌ /سه قول در غایت از بحث وجود ذهنی/ قول مختار استاد فیاضی/ ج1/ ص 326
 السفر الأول/ المسلک الأول/ المرحلة الثانیة في تتمة أحكام الوجود/ الفصل الأول في تحقيق الوجود بالمعنى الرابط/ج1/ ص 327
 قول سوم در غایت از بحث وجود ذهنی
 القول الثالث و هو المختار
 هو أنه یبحث فی الوجود الذهنی
 أولا: عن أنه هل للأشیاء وراء الوجود العینی الذی یترتب علیه الآثار وجود آخر ظلی لا یترتب علیه الآثار. و یسمی ذلک الوجود بالوجود الذهنی.
 فراجع: شرح المواقف/ میر سید شریف/ج2/ص 169 و 170
 و ثانیا: یبحث عن حقیقة الوجود الذهنی. و أنه عبارة عن حصول نفس ماهیة الشیء فی الذهن أو حصول شبحه و مثاله دون نفس ماهیته.
 و یدخل فی البحث عن حقیقة الوجود الذهنی البحث عن أن الوجود الذهنی عین العلم الحصولی فی الواقع و إنما الاختلاف بالاعتبار أو أن العلم الحصولی أمر و الوجود الذهنی أمر آخر.
 تبصرة: الوجود الذهنی کما لوحنا إلیک أعم من أن یکون نفس ماهیة الشیء کما یذهب إلیه الآخوند و أتباعه أو شبح الشیء و مثاله کما یذهب إلیه الشیخ و أتباعه. و یظهر من بعضهم أن الوجود الذهنی مصطلح لخصوص حصول ماهیة الشیء فی الذهن.
 (فخر رازی می گوید علم حصولی اضافه است و وجود ذهنی طرف اضافه است. قوشجی نیز می گوید حاصل للنفس علم است و حاصل فی النفس وجود ذهنی است. آیت الله جوادی نیز تأکید دارند که علم کیف نفسانی است و وجود ذهنی سایه ای است از علم. نظر ما این است که علم حصولی حالت حکایت نفس است از واقعی که همه آثار را آن واقع دارد. اما وجود ذهنی نیز داریم که شبحی از معلوم است. وجود ذهنی حاکی نیست.)
 و ثالثا: یبحث عن أحکام الوجود الذهنی.
 (آثار ترس و شادی مال خیالات خود انسان است.)
 و لابد أن یشار فی المبحث الوجود الذهنی إلی ثماراته و فروعه. قال فی الإشراق التاسع من الشاهد الثانی من المشهد الأول من الشواهد الربوبیه/ ص 45 طبع کنگره
 مرحله دوم اسفار
 المرحلة الثانية في تتمة أحكام الوجود و ما يليق بأن يذكر من أحكام العدم‌
 فصل (1) في تحقيق الوجود بالمعنى الرابط
 قد مر فی الفصل التاسع من المنهج الأول أن فی الهلیات المرکبة أی فی مطابقها وجودا رابطا
 (ظاهرا فقط علامه طباطبایی می فرمایند که هلیت بسیطه رابط ندارد. زیرا در هر قضیه ای نسبت وجود دارد. چه مرکبه باشد چه بسیطه. اما بحث در مطابق قضایا است. یعنی در خارج از ذهن نیز نسبت و رابط هست یا نه؟ آخوند می گوید که در مطابق هلیات بسیطة رابط نیست زیرا در خارج وجود عین ماهیت است. مدلول التزامی اش این است که در مطابق هلیات مرکبه نسبت و رابط هست. این حرف را در فصل نهم زده اند، اما اشکالش را اینجا مطرح می کنند. حاصل اشکال این است که اگر نسبت بخواهد در خارج باشد، باید وجود فی غیره و برای موضوع داشته باشد باشد پس مثل محمول می شود. همانطور که اگر محمول بخواهد برای موضوع اثبات شود، باید نسبتی با موضوع داشته باشد، پس نسبت نیز باید نسبتی با وجود داشته باشد و موجب تسلسل می شود. این همان حرف شیخ اشراق است که هرچه از تکررش تسلسل لازم بیاید اعتباری است. )

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo