درس اسفار استاد فیاضی

90/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 السفر الأول/ المسلک الأول/ المرحلة الثانیة/ الفصل الأول في تحقيق الوجود بالمعنى الرابط /معلول وجود رابط است/ تقسیم وجود به فی نفسه و فی غیره / ج1/ص 330
 (گفته شد که مرحوم آخوند می خواهند اثبات کنند ممکنات رابط اند به معنای عرفانی نه فلسفی. وجود به معنای فلسفی می شود وجود فی غیره که قسیم وجود فی نفسه است اما وجود فی غیره مندک در وجود فی نفسه است. اما در اصطلاح عرفانی موجود فی غیره یعنی معنایی که موجود است به نفس وجود غیر که اسمش را تجلی و تعین وظهور می نامند.
 دیروز گفته شد دلیل آخوند تمام نیست اما اگر تمام باشد، مدعای آخوند را اثبات نمی کند. اما ظاهرا اشکال دوم دیروز ما وارد نیست و اگر دلیل تمام باشد، مدعای آخوند را اثبات می کند.اما بحث این است که دلیل تام نیست)
 تنبیهات
 الأول: قد علمنا أن الوجود ینقسم إلی ما فی نفسه و یسمی المستقل و هو الذی له معنی مستقل و إلی ما فی غیره و یسمی الرابط و هو الذی لیس له معنی مستقل، بل هو معنی حرفی. و بعبارة أخری المستقل هو کل وجود غیر النسبة و الرابط هو النسبة. ثم یقسم المستقل إلی ما لنفسه و هو الذی لیس وصفا لغیره کالجسم و کالواجب تعالی و إلی ما لغیره و هو الذی یکون ناعتا لغیره و یسمی وجودا رابطیا، ثم یقسم ما لنفسه إلی ما بنفسه و هو الذی لیس معلولا لغیره و ما بغیره و هو ما یکون معلولا لغیره. و یقسم ما لغیره إلی جوهر هو الصور الجوهریة الحالة فی المادة من الجسمیة و النوعیة؛و عرض هی جمیع الأعراض من البسیطة و المرکبة.
 (لغیره می تواند جوهر باشد. اما در بسیاری از کتابها به این اشاره نمی شود و تصور می شود که لغیره منحصر است در اعراض.
 عرض بسیط جنس ندارد و تحت مقولات نمی آید. بسیط مثل نقطة که هیچ یک از مقولات نیست. اعراض مرکبه همان اعراض نه گانه است.)
 وجود مستقل لنفسه بنفسه: هو الواجب
  بغیره: کالعقل و الجسم
  لغیره: ناعت جوهر صورت جسمیة
  صورت نوعیة
  عرض
  رابط: فی غیره قائم به طرفین
  قائم به طرف
 و یظهر من الآخوند أن الحکماء المحققین قبله کانوا یرون المعلول مطلقا وجودا رابطیا. و یصرح فی المسائل القدسیة/ ص 210 و 211 ط. دفتر تبلیغات در سه رسالة فلسفی بأن الوجود الرابطی ثلاثة أقسام: الف: الصور الجوهریة الحالة فی مادة ب: والأعراض ج: والمعالیل. و یظهر من الحکیم السبزواری قدس الله سره أن المعلول عرض فهو لیس قسیما للصور الجوهریة و الأعراض. شواهد/ ص 574 و 575.
 (استاد: صرف ارتباط که وجود رابط درست نمی کند. بلکه باید ناعت باشد. بنابر این معلول وجود رابطی نیست زیرا مخلوق که صفت خدا نیستند. )
 و لکن الحق: أن وجود المعلول لیس بما هو معلول وجودا رابطیا. بل ینقسم الوجود فی نفسه لنفسه إلی معلول و غیره و سائر أقسام الوجود معلول فقط و فهناک تقسیمان للوجود. التقسیم الأول ما ذکرنا من انقسامه إلی مستقل و رابط . و الثانی: تقسیمه إلی مجعول و غیر مجعول.
 وجود مجعول: معلول
  غیر مجعول: غیر معلول
 و ما ذکره الآخوند فیه من التداخل ما لا یخفی.
 مضافا إلی أن الرابطی لیس مجرد وجود له ارتباط بغیره و إلا لکان الأب رابطیا بالنسبة إلی الإبن ؛ و السماء رابطیا بنسبة إلی الأرض و هکذا. بل إنما یکون الرابطیا إذا کان لغیره و المراد بکونه لغیره، کونه وصفا و نعتا لا کونه ملکا و مخلوقا.
 (تقسیمی که اول شد تداخل نداشت. اما اگر هر معلولی را رابطی بگوییم تداخل می کنند زیرا عقل و جسم و عرض و رابط، همه رابطی هستند.)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo