درس اسفار استاد فیاضی

90/12/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 و السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الثانیة/ الفصل الثالث فی أن الوجود خیر محض/نظر استاد فیاضی در مورد شر و بحث از اختیار انسان / ج1/ ص 342
 نظر استاد فیاضی در مورد شر و بحث از اختیار انسان
 أقول: جمیع ما ذکروه فی دخول الشر فی قضائه تعالی إنما هو مع نسیان دور الإنسان و اختیاره و أما بالنظر إلی ذلک و یمکن أن یقال:
 خلق الله تعالی ما سوی الإنسان للإنسان کما یدل علیه الآیة 29 من البقرة «هو الذی خلق لکم ما فی الأرض جمیعا ثم استوی إلی السماء فسواهن سبع سماوات »
 و خلق الإنسان للعبادة کما فی الآیة 56 من الذاریات« و ما خلقت الجن والإنس إلا لیعبدون»
 و غایة العبادة التقوی کما فی الأیه 21 من البقرة «یا أیها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم للعلکم تتقون» و الآیة 183 من البقرة «یا أیها الذین آمنو کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون»
 (در روایات آمده کل ما سوا برای انسان خلق شده است.
 انسان را برای عبادت خلق کرده اند. این را بقیة متذکر شده اند اما به این اشاره نکرده اند که هدف از خود عبادت تقوا است. اما قرآن می فرماید هدف از عبادت تقوا است. )
 و ثمرة التقوی أمور:
 1 ولایة الله تعالی و ذلک أن الحیاة الدنیا معرکة جهاد. جهاد بین حزبین: حزب الله و حزب الشیطان. و الله تعالی جهز الإنسان بقوی داخلیة متعارضة حیث إنه تعالی جعل فیه فطرة إلهیة و غرائض حیوانیة. فإن حکّم فی وجوده الفطرة أی القوة التی تختص الإنسان بما هو إنسان الذی یسمیها الحکماء العقل النظری و العقل العملی، دخل فی حزب الله و إن حکم فی وجوده الغرائض الحیوانیة دخل فی حزب الشیطان. فالمتقین بما أنه حکّم فی وجوده الحکمة الإلهیة و العقل داخل فی حزب الله و واقع تحت هدایة الله تعالی .
 کما فی الآیة 257 من البقرة «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور إلی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون»
 و الآیة 194 من البقرة «و اتقوا الله واعلمو أن الله مع المتقین» و الآیة 36 من التوبة و الآیة 123 من التوبة
 و الآیة 127 و 128 من النحل « وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ في‌ ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوْا وَ الَّذينَ هُمْ مُحْسِنُونَ»
 و الآیة 18 و 19 من الجاثیة « ثُمَّ جَعَلْناكَ عَلى‌ شَريعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقين»
 (یا در سپاه الله هستیم یا در سپاه شیطان و شق ثالثی نداریم.
 نفس انسان دو قوة دارد. علامه یا عقل نظری و عمالة یا عقل عملی و ابن سینا تصریح دارد اگر به هر دو عقل می گویند از باب اشتراک لفظ است. استاد جوادی هم همین را می فرمایند. اما استاد مصباح می فرمایند عقل نظری و عملی هر دو مدرک اند. عقل نظری مدرک نظریات است و عقل عملی مدرک عملیات. اما ابن سینا می گوید عقل نظری قوة ای مخصوص انسان است. این صرف جعل اصطلاح است و اشکالی ندارد.
 متقی کسی است که عقلش بر او حاکم است و آخرت را در نظر می گیرد و برای خدا کار می کند.
 عقل در روایات یعنی قوة ای که هم خوب می فهمد و هم خوب عمل می کند. پس عقل در روایات فقط فهم خوب نیست بلکه اگر کسی فهم خوب داشته باشد و خوب عمل نکند از حیث روایات عاقل نیست زیرا «العقل ما عبد به الرحمن» است. بنابر این عقل در روایات به معنای مجموع عقل عملی و نظری است نه فقط عقل نظری. شاید امثال ابن سینا که عقل را به نظری و عملی تقسیم کرده اند از روایات الهام گرفته اند که در روایات هم فهم خوب و هم عمل خوب را شرط عاقل بودن دانسته اند)
 2 محبته تعالی: کما یدل علیه الآیة 4 من السورة التوبة «إن الله یحب المتقین»
 و الآیة 76 من آل عمران« بَلى‌ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‌ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقينَ )
 و الآیة 7 من التوبة« كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذينَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقينَ»

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo