درس اسفار استاد فیاضی

91/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: السفر الأول/ المسلک الأول/المرحلة الثانیة/ الفصل التاسع فی أن العدم لیس رابطیا/ اقوال در تعداد اجزاء قضیة/ قول اول/ قول دوم در چهار جزئی بودن قضیة/ قول سوم که سالبة پنج جزئی است/ج1/ ص 365
 فی أجزاء القضیة أقوال
 ادامه قول أول: أجزاء القضیة ثلاثة
 ادامه آدرس هایی که بین هلیت بسیطة و مرکبة تفاوت نگذاشته اند
 فراجع:
 و الأسفار/ المرحلةالأولی/ المنهج الأول/ الفصل التاسع/ ج1/ ص 83 طبع ایران [1]
 (این عبارت آخوند صریح است که در قضایای سالبة، عدم رابطی داریم. )
 القول الثانی
 للقضیة أربعة أجزاء مطلقا. تصور المحکوم علیه و المحکوم به و النسبة الحکمیة و الحکم. و فی معناه ما یقال: أجزاء القضیة هی تصور المحکوم علیه و المحکوم به و النسبة الخبریة الثبوتیة أو السلبیة و وقوع تلک النسبة أو لا وقوعها. و ذلک لأن الوقوع و اللاوقوع الذی هو الایجاب و السلب نفس الحکم. و لا یفرق أصحاب هذا القول بین أنواع القضیة من حملیة و متصلة و منفصلة و من موجبة و سالبة و من هلیة بسیطة و مرکبة و من ما یکون الحمل فیه أولیا أو شائعا.
 (شاید فکر شود که این دو بیان اشاره به دو قول دارد اما باید گفت یک بیان هستند. یکی می گوید نسبت حکمیة و یک بیان می گوید نسبت خبریة ثبوتیة یا سلبی. بله یک اشکال به نظر می رسد که نسبت حکمیة همیشه ثبوتی است و نمی تواند سلبی باشد. البته این که نسبت حکمیة را نیز سلبی دانسته اند فقط در حاشیة محمد علی بر حاشیه آمده است و در دیگر کتب چنین چیزی نیامده است.)
 فراجع
 حاشیة محمد علی الحاشیة/ ص 173 طبع جامعه مدرسین [2]
 شرح مطالع/ ص 113 و 114 [4]
 الأفق المبین/ ص 110 تا 112
 تعلیقة العلامة الطباطبایی قدس الله سره علی الفصل التاسع من المرحلة الثانیة من الأسفار / ج1/ ص 365 طبع ایران [5]
 (بعضی از این آدرس ها به چهار جزئی بودن معتقد نیستند بلکه فقط قول بعضی را که به چهار جزئی بودن قائل هستند نقل کرده اند. )
 استاد فیاضی: و لکن لا یخفی علیک بین الطرفین نسبة واحدة هی النسبة التامة الخبریة الثبوتیة أو السلبیة و لا یعقل لا یعقل بینهما أزید من نسبة واحدة من نوع واحدة. نعم یحلل العقل بعد ما یلاحظ کل موجبة مع سالبتها تلک النسبة الواحدة إلی نسبة ناقصة هی الهوهویة أو الاستصحاب أو العناد و هی مشترکة بین الموجبة و السالبة و إلی إیجاب أو سلب لیس مشترکا بینهما.
 و بالالتفات إلی هذا المعنی یعلم أنه لا ثمرة تترتب علی هذا النزاع
 (وقتی می گوییم «الإنسان موجود» یا «الإنسان لیس بموجود» همیشه دو طرف وجود دارد و بینشان یک رابط بیشتر نمی تواند باشد. در حملیة که هوهویت را می خواهد بیان کند، یک هوهویت بیشتر وجود ندارد.
 وقتی ذهن تحلیل می کند، حتما رابط را اسمی نگاه می کند.
 این نزاع هیچ ثمره فلسفی ندارد. )
 قول سوم
 (قطب رازی می گوید قضیة سالبة پنج جزء دارد. زیرا سالبه سلب می کند آنچه در موجبه هست. پس چهار جزء موجبه است به علاوه سلب. اما این بیان درست نیست. زیرا سلب به همان چیز تعلق گرفت که ایجاب به آن تعلق گرفته است. )


[1] فلو اصطلح على الوجود الرابط لأول الرابطين و الرابطي للأخير- و بإزائهما الوجود المحمول لأول المعنيين و الوجود في نفسه للأخير و كذا في باب «3» العدم يقع الصيانة عن الغلط
[2] : اعلم: ان الحكماء بعد ما اتفقوا على ان التصديق هو نفس الحكم و الاذعان دون المركب منه و من التّصورات الثلاث، اختلفوا فى ان القضية هل هى مركبة من الامور الثلاثة اعنى: تصور المحكوم عليه و به و النسبة الخبرية الثبوتية او السلبية او من الامور الأربعة:
[3] الثلاثة المذكورة و تصور وقوع تلك النّسبة او لا وقوعها؟ و ذهب المتقدمون الى الأول و المتأخرون الى الثاني.
[4] فلئن قيل اجزاء القضيّة عند التفصيل اربعة الموضوع و المحمول و النسبة بينهما و الحكم اى وقوعها اولا وقوعها
[5] و أما الهليات المركبة السالبة فأجزاؤها ثلاثة الموضوع و المحمول و النسبة الحكمية و لا حكم فيها كما تقدم في الهلية البسيطة السالبة هذا بالنظر إلى أصل العقد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo