< فهرست دروس

درس اسفار استاد فیاضی

94/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر چهارم از تشکیک در وجود
تفاسیر مختلفی از تشکیک شده بود
اما تفسیر چهارم فرمایشی است که استاد مصباح فرموده اند و ایشان منحصر هستند در این تفسیر وکسی دیگر این تفسیر را ندارد
4. التشکیک عبارة عن کون وجوده تعالی مستقلا وکون ما سواه روابط (همان بحثی که معلول وجود رابط است را در تفسیر تشکیک آورده اند وجود کثیر است ولی این کثرات با هم ارتباط دارند به این نحو که بعضی عین ربط به بعضی دیگر باشد پس) فالتشکیک وان کان بمعنی الکثرة فی الوحدة والوحدة فی الکثرة (ایشان تصریح دارد که تشکیک به معنای کثرت در عین وحدت و وحدت درعین کثرت است، ولی ) ولکن یتقّوم التشکیک بکون الکثرات مرتبطا بعضها الی بعض بأن یکون عین الربط به (کثرت است برای اینکه مستقلّ است یکی مستقل است یکی رابط، وحدت است از این جا که یکی است وبقیه روابط، وحدت وجود مستقل وکثرت وجودهای رابط یا مجموعه رابطها و مستقلها) واشخاص الوجودات کثیرة (خدا تشخصّ خودش را دارد هر موجود دیگر هم تشخص خودش را دارد به این خاطر که وجود خاص خودش را دارد) ولکن وهی مع ذلک واحدة وحدة الحقیقة والرقیقة (مگر مفاد حمل هوهویت و وحدت نیست یک حقیقت داریم وآن واجب است وحقیقت و رقیقت بینشان حمل برقرار است که هو هویت است حالا هر نوع حملی که باشد. در آن وجود مستقل همه کمالات وجودات رابط هست ولی این ها تشخصّ هایی دارند که هرگز در او نیست. اگر پذیرفتید که یک حملی داریم به نام رقیقه وحقیقت می توانیم این کلام را هم بپذیریم)
ویظهر من ان التشکیک الذی یوصف به الوجود هو النفس التشکیک المنطقی (از کلمات استاد به دست می آید که تشکیک دو تا معنی ندارد مثل استادش علامه) غیر ان المنطقیین حصروا اقسام التشکیک فی الخمسة
1.بالشدة والضعف
2. بالاولویت وعدمها
3.بالتقدم والتأخر
4.بالاقلیة والاکثریة (کم منفصل)
5.بالزیادة والنقصان (کم متصل)
(گاهی هم سه تا را در تحت کمال و نقص می آوردند که مجموعا سه تا می شود. استاد می فرمایند کاری که ملاصدرا انجام داد این است که گفت: تشکیک دیگری نیز داریم که بعضی عین الربط به دیگری باشد یکی مستقل باشد ودیگری وابسطه است و این هم اختلاف است اختلاف به تقدّم وتأّخر است یک نوع دیگر هم ملاصدرا کشف کرد که این هم یک تشکیک منطقی است واسم مال خودش را گذاشت تشکیک خاصی و اسم منطقیین را گذاشت تشکیک عامی،این غیر از تشکیک عامی و خاصی که خود ملاصدرا و دیگران [مشهور] می گفتند)
ولکنّ الآخوند زاد قسما آخر وهو ان یکون تفاوت افراد الکلی بکون بعضها مستقلاً وبعضها رابطاً (استقلال دو رقم دارد که یک استقلال علی الاطلاق ویک استقلال نسبی همه آنچه که به [حق] مربوط است استقلال نسبی دارند. اختلاف به این است که بعضی مستقل هستند وبعضی رابط) وذکر انّ هذا القسم یسمی بالتشکیک الخاصی بینما ما کان معروفا بین المنطقیین کلها تشکیک العامی (همه آن پنج قسم که می گفتند عامی است واین تشکیک خاصی است) فراجع
-الحاشیة 25 علی التعلیقة علی النهایة (لکن الاجابة الکاملة علی هذا السؤال یتوقف علی مسألة مراتب الوجود والشدة والضعف فیه التی یعبر عنها...)
-همان، ص62
-آموزش فلسفه، درس 28 (مفاهیم کلی را از منظر صدق بر مصادیق به دو دسته تقسیم کرده اند ... اما مشکک مفهومی است که صدق آن بر افرادش متفاوت باشند وبعضی مزیتی بر دیگری داشته باشد ...کلی فقط وجود است وبقیه هم اگر مشکّک هستند به عرض وجود است افزون بر این مرحوم صدرا و این نوع [آن پنج تا] را تشکیک عامی می نامند، ولی، در حقیقتِ وجود یک تشکیکی دیگر قائلند که به آن تشکیک خاصی می نامند )
-همان، درس 30 (آیا می توان برای کل هستی وحدتی را اثبات کرد در این زمینه می توان به چهار قول اشاره کرد یک قول مال صوفیه است که وحدت وجود وموجود می دانند، دوم قول محقق دوانی که به قول وحدت وجود کثرت موجود می داند وقول سوم مال مشائین وجودها و موجودات متکثر هستند هر کدام وجود خاص خود خواهد داشت و... قول چهارم قول صدرا است که آن را به فهلویین نسبت داده است که آن وحدت در عین کثرت می داند که یک نوع تشکیک است[یعنی مثل استادش علامه تشکیک را به وحدت در عین کثرت می دانند] و از سوی دیگر وجود دارای تشکیک خاصی است بخلاف نور که تشکیک عامی است این فقط در حقیقت عینی وجود است [که در درس 28 گفته شد] دو جور می شود حرف ملاصدرا را تفسیر کرد که تفسیر اول ظاهر البعید است – ایشان قائلند که در موضوعات عرضی تشکیک نیست بلکه تباین است وتشکیک فقط در طولی ها است لذا قول علامه مصباح ترکیبی از قول مشائین که قائل به تباین بودند و قول ملاصدرا که قائل به تشکیک بود- ایشان می گوید مگر معلول می شود که مرتبط با علت نباشد عالم معلول است و خدا علت می شود گفت که خدا با او ارتباط دارد ولی عالم به او ارتباط نداشته باشد یعنی وجودش عین تعلق و فقر است چرا می گوییم عین برای اینکه در مسائل مقولات شما خوانده اید که مرتبط، متعلق ومحتاج به حق است و واجب ومتعَلق و محتاج الیه و اینها از مقولات اضافه است یعنی دو وصف هستند که در اثر یک رابطه درست می شود یکی محتاج یکی متعلق الیه اگر از مقوله اضافه شد، در این صورت می گویند مقوله اضافه محمول بالضمیمه نیست اگر پدر شما خانمی را عقد کند ونوزادی را متولد بشود یک وصفی حقیقتا در شما بدون اینکه در شما که موضوع هستید هستید تغییر حاصل بشود؛ پس مخلوق می تواند جوهر باشد می تواند عرض باشد ومی تواند رابط باشد، وجود رابط مصطلح فلسفی یعنی نسبت باشد این معنی از ارتباط هرگز آن وجود رابط فلسفی را اثبات نمی کند می گوید معلول عین ارتباط با علت است جناب شیخ در چندین جا تصریح کرده است که معلول عین ارتباط به علت است در حالی که آنی که شیخ قائل است وجود رابط مصطلح علامه طباطبائی و ملاصدرا نیست زیرا که او قائل به کثرت محضه است کسی که قائل به کثرت محضه است نمی تواند حرفی را قائل بشود که ملاصدرا قائل است پس یک معنای این که وجود معلول عین ارتباط است این چیزی است که تا به حال توضیح دادیم حالا می خواهیم ببینم که استدلال حضرت استاد که وجود معلول وجود رابط است بیش از این اثبات می کند یا نه؟ فردا ان شاء الله استدلال را تقریر می کنیم و می بینیم که آن استدلال بیش از این را اثبات نمی کند که ارتباط معلول به علتش عین وجودش است واین ارتباط داشتن مقومّ تشکیک است یعنی تشکیک در کلام حضرت استاد عین کثرات وجودی است منتها کثراتی که با هم ارتباط علتی ومعلولی داشته باشند یعنی کثرت در جای خود محفوظ است نه می شود حرف ملاصدرا که قائل به وحدت شخصی وجود است نه می شود حرف دوانی که می گفت این ها ماهیت هستند و نه می شود حرفی که می گفت تشکیک در عرض وطول قرار دارد بلکه فقط ایشان تشکیک طولی را می گویند و تشکیک عرضی را معقول نمی دانند بلکه در وجودات عرضی قائل به تباین هستند ان شآء الله فردا دلیل را تقریر می کنیم)

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo