< فهرست دروس

درس مبانی حکمت متعالیه استاد فیاضی

93/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلیل 47 علی اصاله الوجود
این دلیل را استاد مصباخ فرموده اند در تعلیقه بر نهایه الحکمه ص28،29 نهایه واموزش فلسفه درس27استاد مصباح.
دلیل دیگر بر اعتباری بودن ماهیه و اصاله وجود این است که علم حضوری به وجود متعلق است نه به ماهیه وعلم حصولی به ماهیه و مفروض این است که علم حضوری به حقیقه شیئ تعلق میگیرد وحقیقه شیئ فقط وجود است.
دلیل 47 علی اصاله الوجود: لان علم الحضوری لایتعلق الا بالوجود
1: لولم یکن الوجود اصیلا لکانت الماهیه اصیله لضروره وجود موجود ما واذا لم یکن هو الوجود کانت هی الماهیه
3:ولو کانت الماهیه هو الاصیله لتعلق بها العلم الحضوری، لان علم الحضوری یتعلق بالواقع العینی [1] علی ما هو علیه فی الواقع بلا وساطه حاک(بلا وساطه حاک متفق علیه است‌)
3:لکن التالی باطل لعدم تعلق العلم الحضوری بالماهیات[2]
4:اذن الوجود اصیل والماهیه اعتباری
ولا یخفی علیک ان مراد المستدل من الاصاله هو الموجودیه فی الخارج
وفیه[3] ان المقدمه الثالثه ممنوعه فانها اما مبتنیه علی ما ذهب الیه العلامه الطباطبایی قدس سره ویظهرمن بعض کلمات الاخوند، من ان العلم الحضوری هوالعلم بالوجود والعلم الحصولی هو العلم بالماهیه
فراجع تعلیقات الاخوند علی الهیات شفا،ص611و 612
اصول فلسفه -مجموعه اثار استاد مطهری جلد 6 ص149
فصل اول از مرحله 11 من بدایه الحکمه وایضا من نهایه الحکمه
که علم حضوری علم به وجود شیئ است
ویرد علیه انه قد تقرر فی محله ان علم الحضوری هو العلم بالشیئ بلا وساطه حاک والعلم الحصولی هوالعلم به بوساطه المفهوم الحاکی وان العلم الحضوری کما یتعلق بالوجود یتعلق بغیره ایضا (ای بالماهیه یعنی همانطور که شما علم حضوری به من خودتان دارید با اینکه حقیقت خود رانمیدانی کذالک علم به ویژگی وخصوصیات شیئ موجود هم میتوانی داشته باشی یعنی علم حضوری به چیستی شیئ هم میتوانی داشته باشی [4])
فانا عندما نحس بالحزن او الفرح لا نجد مجرد وجودیهما فی انفسنا بل نجد حقیقه الفرح و هی ماهیته[5] وکذا حقیقه الحزن
واما علی امتناع العلم الحضوری بالماهیه وهو باطل
پس لب اشکال استاداین است که: این دلیل فقط میگوید علم حضوری به اصیل تعلق میگیرد اما در صدد بیان این نیست که اصیل چیست درحالیکه اصیل بودن وجود نه ماهیه رامفروض گرفته



[1]استاد:علم با واسطه حاکی، حصولی است و بی حاکی و واسطه حضوری است و حضوری به حقیقت شیئ تعلق میگیرد واین متفق علیه است.

[2] ماهیه بحمل شایع خارجی است وماهیه بحمل اولی بذهن میاید .
[3] استاد فرمودند این دلیل بر اصاله الوجود مصادره به مطلوب است چون با این دلیل میخواهیم اصاله الوجودی را اثبات کنیم در حالیکه انرا پیش فرض گرفته ایم.
[4] نکته ای که مهم است این است که استاد خارج را از ماهیه و وجود متشکل میدانند امانظر مستدل این است که خارج از وجود تشکیل یافته و ذهن بوسیله ماهیات فهم میکند .حال اشکال استاد اینطور است که ماهیت علاوه بر وجود درخارج تحقق دارد بتبع وجود -دلیل ایشان قبلا ذکر شد، حال با توجه به این مطلب که علم حضوری به حقیقه وخارج متعلق است و خارج هم عین ماهیه است استدلال مستدل درست نیست و.
استدلال بر اصاله الوجوددر صورتی درست است که اثبات کند بوسیله این دلیل؛ که انچه حقیقت است فقط وجود است ووجود در خارج است نه ماهیه اما این دلیل گویا مفروض گرفته ماهیه در خارج نیست که این مصادره به مطلوب است


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo