< فهرست دروس

درس تفسیر مرحوم استاد حسین گرایلی(ره)

89/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر سوره آل عمران آیه 159- تذکرات راجع به آیه

 

موضوع تذکرات راجع به آیه 159 آل عمران بود.﴿فَبِما رَحمةٍ مِنَ اللهِ لِنت َلَهُم وَ لَوکُنتَ فَظّاً غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوُا مِن حَولِکَ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَ شاوِرهُم فِی الاَمرِ فَاِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَی اللهِ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُتَوَکِّلینَ﴾[1]

گفتیم که؛ فَبِما رَحمةٍ مِنَ الله رمز موفقیت پیغمبر رااین آیه بیان می کند و یکی از عوامل موفقیت خوش اخلاقی پیغمبر است. خدا می فرماید: اگر خشن بودی ،تند خوی بودی از اطرافت پراکنده می شدند. چندتا دستور خدا داد. شأن نزول آیه را گفتیم مال جنگ اُحُد است. کجا نازل شده ، حالا دستوراتی که خدا داد یکی فرمود: فَاعفُ عنهُم که مفصّل بحث کردیم این دستور خداست، دوم وَاستَغفِر لَهُم در این وَاستَغفِر لَهُم بودیم تا برسیم به محور سوم؛ وَ شاوِرهُم فِی الاَمر این وَاستَغفِر لَهُم خود گناه بار سنگینی است. حضرت یونس نبی یک ترک اولی از او صادر شده نه گناه بعد رسیدیم به اینکه ما معصوم نیستیم لغزش ها هست راه حل چیست؟ راه حل یکی این است که خود ما از خدا بخواهیم آمرزش را، استغفار را، در طلب آمرزش کردن مداومت کنیم. به ما فرمودند که آیه 133 آل عمران ؛ در زندگی شما باید سرعت کنید به طرف آمرزش خدا که مشمول آمرزش خدا قرار گیرید. گناه حجاب است متنع رحمت خدا بر انسان است ولی اگر گناه را کنار بگذارید بخشی هم مال خداست، خدا ببخشد که راههای بخشش را هم عرض می کنیم آنوقت مشمول رحمت لایتناهی ذات مقدس حق قرار می گیریم. وَاستَغفِر لَهُم را داشتیم بحث می کردیم که پیغمبر آخرالزمان برای اینکه امّت پاک در بیایند موظّف است برای اینها استغفار کند طلب آمرزش کند، یک موقع اذیتی که خودش از امّت دیده ببخشد یک موقع کلّاً از خدا بخواهد، مثل یک پدر مهربان بخواهد خدا اینها را مورد عفو وبخشش قرار دهد. کسانی که مشمول عفو خدا قرارمی گیرند رحمت خدا آن رحمتی که ﴿وَلَو لا فَضلُ اللهَ علیکُم وَرَحمَتُهُ ما ذَکی مِنکُم مِن اَحَداً اَبَدا﴾ اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نشود هیچ کس هیچگاه پاک در نمی آیید. پاکی و طهارت این است که باید مشمول رحمت خدا قرار بگیری دراین راستا یکی از راههای آمرزش خدا روایتش را خواندیم زیارت کعبه بود اینجا یکی از راههای آمرزش خدا زیارت رسول الله است. هرچه برای پیغمبر است برای ائمه هم هست جز نبوت در آیه دیگر در قرآن شاید آیه 154 سوره انعام باشد وقتی بیایند پیش تو آنهایی که ایمان به آیات ما دارند، این آیه ای که الان مورد بحث ماست پیغمبرموظّف شده، مأمور شده دعا کند وَاستَغفِر لَهُم یک روایت هم قبلاً خواندیم که انشا الله یادتان هست « حیاتی خیرٌ لَکُم وَ مَماتی خیرٌ لکُم» کارهای شما زیر نظر ماست به ما عرضه داشته می شود. شما خلاصه یا خوب عمل می کنی یا بد ، فَما کانَ مِن حَسَنٍ . هر چه کار خوب انجام می دهی درس خواندی، نماز شب خواندی، حرم مشرف شدی، صله رحم کردی، احترام به والدین پیغمبر فرمودند: من از خدا می خواهم خدا توفیقتان را زیاد کند ولی اگر کار زشتی از شما سر زد از خدا می خواهم شما را ببخشد. اینجا پیغمبر هر جا باشد برای ما طلب آمرزش می کند ولی به محضر مقدسش که مشرف می شوی او یک امتیاز دیگر دارد یکی از آنها این است که پیغمبر مأمور است « اِذ جاءَکَ الَّذینَ یؤمنونَ بِایاتنا فَقُل سلامُنا» سلام دعا است. دعا کند سلام کند بعد یک بشارتی هم به امّت بدهد آن بشارت چیست پیغمبر کسانی که به زیارتش مشرف شدند چون آنها حیّ ومیّت ندارند به آنها می گویند؛ سلامٌ علیکم خدا بر شما واجب کرد، لازم کرد که رحمت بفرستد این آیه هم شروعش این بود « ﴿فَبِما رَحمةٍ مِنَ اللهِ لِنت َلَهُم﴾ یا ﴿مَن سَبَقَت رحمَتُهُ غَضَبَت﴾ تا اینجا پیغمبر موظّف است استغفار کند و از خدا بخواهد گناهان ما را ببخشد ولی شرطش ﴿وَلَو أنَّهُم اِذ ظَلَموا اَنفُسَهُم﴾ ظلم کردند به خودشان ثُمَّ جاءُوک بعد گناه آمد در خانه شما فاستغفِرُ الله آنها استغفار کردند پشیمان شدند و پیغمبر هم استغفار کرد برای آنها این دو کنار هم شدند خدا هم می بخشد هم گنهکاری که رو به در خانه خدا بیاورد علاوه بر بخشش مشمول رحمت خدا هم قرار می گیرد. یکی از ویژگی هایش این است که کسانی که توبه کردند مشمول عفو قرار گرفتند مستَجابُ الدعوه می شوند هر چه بخواهند برآورده می شود. روایت الی ماشاءالله، ما دو تا را اشاره می کنیم این راه برای همه باز است برای همه که معتقد به مبدأ و معادند. در یک روایتی داریم در جلد دوم اصول کافی خودتان مراجعه کنید صفحه را بیابید. امام سجاد فرمودند: « اِنَّ رَجُلً رَکِبَ البَحر» کسی سوار شده در دریا بر کشتی سوار شده دریا طوفانی شد، کشتی شکست غرق شدند از تمام سرنشینان کشتی یک خانمی نجات پیدا کرد یک تخته شکسته ای پیدا کرد روی آن نشست باد او را حرکت داد و برد در یک جزیره دراین جزیره یک انسان راهزن بود ولی یک راهزن حرفه ای کارکشته، امام فرمودند: هیچ احترامی برای خدا قائل نبود راهزن خانم را پیدا کرد بهت زده شد گفت: شما انسی یا انسان گفت من انسانم راهزن خودش را آماده کرد برای گناه، عمل منافی عفت دید این زن مثل بید می لرزد واشک می ریزد راهزن روبه زن کرد گفت:ازکه می ترسی ؟ چرا می لرزی؟ زن که زورش به او نمی رسید در مقابل گناه قرار گرفت با دستش به آسمان اشاره کرد گفت: من از خدا می ترسم گفت آیا تاکنون به چنین گناهی آلوده شده ای گفت: به عزّت و جلال خدا قسم نه. راهزن فکری کرد گفت: تو که گناه نکردی اینجور می لرزی، اشک می ریزی من تو را مجبور می کنم، این حالت آن زن باعث شد آقا از گذشته اش پشیمان شد و توبه کرد ولی یک نوری خدا به زن داد که برای اینکه از دریا نجات پیدا کند ، راهزن جلو افتاد و گفت: از پشت سر من بیا به زن نامحرم نمی گوید تو جلو برو من می آیم به جهت اینکه ما به زن نامحرم حق نداریم خیره شویم ولو لباس دارد می گوید اگر روزه داری این کار را کردی گویا افطار کردی روزه را، نگاه به نامحرم در زندگی خطر آفرین است این تمام شد راهزن از گذشته اش پشیمان شد و زن را راهنمایی کرد و از دریا نجات داد این پسر یک حالت خودبینی این بایگانی هایی که تا حالا در زندگی انجام داده گذاشته کنار شروع کرد به بازبینی دید جز بدبختی، نکبت، نه نماز و روزه هیچی در آن نیست. امام سجاد (ع) می فرماید: که همان پسر یک راهب را دید، راهب در اسلام روحانیت امضا نشده ولی این آقای راهب از خَلق بریده به خدا پیوسته با این جوان احوالپرسی کرد یک مقدار راه رفتند عابد یک پیشنهادی کرد گفت که دعا کن خداوند انشاالله یک ابری برای ما بفرستد پسر برگشت نگاه کرد گفت: من پیش خدا آبرو ندارم به حرف خدا نکردم تا از خدا بخواهم به حرف من کند آن عابد گفت تعارف نکن عابد گفت من دعا کنم تو آمین را می گویی؟ آمین یعنی خدایا مستجاب کن، کسی که آمین می گوید یکی از دعا کننده است عابد دعا کرد پسر گفت آمین طولی نکشید یک لکّه ابری آمد بالای سر آنها هوا خنک و ملایم شد. امام می فرماید: رسیدند سر دو راهی پسر می خواهد یک طرف ،عابد طرف دیگربرود. ابرها که بالا هست یک نعمتی است چه باید کرد یک موقع دیدند ابر بالای سر پسر دارد می رود عابد برگشت دنبالش راه افتاد گفت من که از خَلق بریدم به خدا پیوستم مشغول عبادتم تو یک جوان از من بهتری آبرویت پیش خدا از من بیشتر است تو که گفتی من آبرو ندارم ایشان جریان برخورد با خانم را برای راهب نقل کرد گفت که خداوند آن حالتی که ایجاد شد خجالت کشیدی آن همه نعمت خدا را داشتی از آن همه نعمت برای گناه کمک می گرفتی الان آن احساس شرمندگی را احساس کردی خداوند به برکت آن حالت همۀ گذشته ات را بخشید پس هم بخشش وهم رحمت، رحمت این چنینی. خود اینها نشان می دهد این اعتقادات، ایمان چه نقش اساسی در زندگی ایفا می کند. در یک کتابی می خواندم یک پسری همینطور گنهکار بوده حالش بهم خورد و فهمید که دیگر رفتنی است یک مادر پیری داشت در کتاب عنوانُ الکلام مُلّا محمد باقر فشارکی گمان می کنم از حاج آقای واله شنیدم یا خودم دیدم که پسر به مادرش گفت: که مادر جان من فرزند بدی برای شما و بنده بدی برای خدا بودم الان دیگر باورم شد که کارم تمام است من یک وصیت دارم گفت: من که مُردم قبل از اینکه مردم بفهمند و مرا لعن و نفرین کنند شما یک طناب به پایم ببند بکش هر چه زورت رسید بکش و این جمله را به خدا عرض کن؛ خدایا این بنده فراری تو است این همانی است که نه حلال سرش می شد نه حرام هر چه از دهنش در می آمد می گفت هر جا چشم دلش می خواست نگاه می کرد این را گفت و بعد شهادتین را گفت و از دنیا رفت. مادر رفت به وصیت پسر عمل کند رفت طناب ببندد از غیب ندا آمد: ای بنده ما ، کنیز ما به بنده ام اهانت نکن، یک مقدار نشست و فکر کرد و دعا کرد و گریه کرد، دو مرتبه خواست صدا بیشتر شد بار سوم؛ زمین و زمان هم صدا شدند که به بنده ما اهانت نکن او توبه کرده است. اینجوری در تاریخ بگردی الی ماشاالله وجود دارد. مرحوم علّامه مجلسی نقل می کند که در کتاب منتخب التواریخ آنجا هم خواندند حضرت موسی رفتند برای نماز استثقاء دعا کردند باران نیامد حضرت موسی کلیم الله است رمز و راز باران نیامدن را سؤال کرد خطاب رسید یک نمّامی بین شماست او باعث مستجاب نشدن دعای شماست در سوره « ن و قلم » دارد زیاد قسم خورنده گناهکار، خلاصه حضرت موسی گفت: اگر کسی که نمّامی می کند در بین ما وجود دارد برود اینها را بزرگان شیعه نقل کردند، نمّام به خودش پیچید خدا که برای دیدار با او مسافرت لازم ندارد در دلش گفت: خدایا تو ستّارُالعُیوبی من پاشم آبرویم رفته انگشت نما می شوم می گویند این بوده که وجودش مانع استجابت دعای دیگران حتی پیغمبر اولوالعزم بوده، ما در دعای کمیل می خوانیم « الّلهمَّ اغفِرلِیَ الذُّنوبِ الّتی تَحبِسُ الدُّعاء» خدایا یک قرار داد، خدا مشتری است دوست دارد.در روایتی دارد از امام سجّاد(ع) که خدا به حضرت موسی وحی نمود: حَبِّبنی اِلی خَلقی و حَبِّب خَلقی الیه . مرا به بندگانم تهبیب کن، بندگانم را هم به من تهبیب کن این آیه را الان می خوانیم. به پیغمبر آخرالزمان وَاستَغفِر لَهُم امر شده که برای آنها استغفار کن به حضرت موسی هم امر شد، حضرت موسی سؤال کرد: چه بکنم مردم شما را دوست داشته باشند شما هم آنها را دوست داشته باشید گفت:« ذکَّرهُم آلائی وَنَعمائی عَلَیهِم» یادشان بیاور نعمتهای مادی، معنوی مرا چقدر انسانها با آن هیکل ها در تیمارستانها پشت پنجره آویزانند.تمام این تکالیف مربوط به عقل است، کسی که عقل ندارد تکلیف ندارد تا آنجا که می گوید: به کسی که عقل ندادی چه ندادی و به کسی که عقل دادی چه دادی؟ خطاب رسید؛ فکربرایشان پیغمبر فرستادی به پیغمبر معجزه دادی که اینها بفهمند که این از ناحیه غیب است « ذکَّرهُم آلائی وَنَعمائی عَلَیهِم لِیُحبّونی» محل شاهد این قسمت آخر روایت است خطاب رسید؛ اگر یک بنده فراری مرا بگرداند « خیرٌ لَکَ مِن عبادِک» یک نفر را بتوانی به ما جذب کنی او را به ما برگردانی از گناه، بالاتر از صد سال عبادت است. این بهای سنگین را می دهند برای اینکه بندگان را برگردانند. هنوز کسی از جا تکان نخورد که حضرت موسی دید که چه بارانی دارد می آید، حضرت موسی سؤال کرد: پروردگارا شما فرمودی تا نمّام از این جمع جدا نشود من دعایتان را اجابت نمی کنم، کسی از ما جدا نشد. خطاب رسید که این بارانی که الان فرستادم به آه دل این نمّام فرستادم او با من آشتی کرد او توبه کرد درکنار پیامبراولوالعزم دعای کسی مستجاب می شود که تا یک لحظه قبل وجودش مانع استجابت دعای پیغمبر خدا بود این راه برای همه بازاست اگر انهایی که به خودشان ظلم کردند بیایند در خانه شما بیایند به زیارت شما چون زیارت حضور است فَاستغفرالله آنها پشیمان شوند استغفار کنند از گذشته پیغمبر هم استغفار کند برای آنها که می کنند. «یوَجَدُ الله تواباً » خدا نظر لطفش را بر می گرداند به طرف انسان ان وقت رحیم اند این رحمت می دهد گناه که مانع از رحمت خدا بود با توبه این مانع برطرف می شود، آدم مشمول رحمت خدا قرار می گیرد. نمی رسیم قضیه سیاه کاکا را بیان کنیم ولی در روایت دارد هیچ کس درهیچ شرایطی ازرحمت خدا بی نیاز نیست و به عمل خودش هیچ موقع نجات نخواهد یافت.از پیغمبر سؤال کردند که خود شما قرآنی که قرآن حکیم نوشتند ترجمه آیت الله مکارم دریکی ازاین آیات حتی من هم اگرنجات پیدا می کنم به برکت رحمت خدا. توجه کنید سوره نساء آیه 64﴿وَما اَرسَلنا مِن رَسُولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاذنِ الله وَلَواَنَّهُم اِذ ظَلَموا اَنفُسَهُم جاؤُکَ فَاستَغفَروُااللهَ وَاستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدوُااللهَ توّاباً رَحیماً﴾[2] یا هیچ پیغمبری را نفرستادیم مگر اینکه مطاع باشد به اذن پروردگارشان کسانی که به خودشان ستم کردند بیایند در خانه شما فَاستَغفرالله البته آنها از خدا بخواهند خدا آنها را ببخشد استغفار کنند خدا می بخشد و در رحمت هم به روی اینها باز می شود. اگر کسی توبه واقعی بکند می رسد به آنجایی که در کنار پیغمبر اولوالعزم دعای او به اجابت می رسد این رحمت هم سوره نوح آیه 21 ﴿قالَ نُوحٌ رَبِّ اِنَّهُم عَصَونی وَاتَّبَعُوا مَن لَم یَزِدهُ مالُهُ وَوَلَدُهُ اِلّا خَسارًا﴾[3]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo