< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد قایینی

94/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

باسمه تعالی

موضوع: اصول عملیه/شرایط برائت /فحص

خلاصه مباحث گذشته: بحث در اشکالی بود که مرحوم خویی به مرحوم نایینی در رد استصحاب نموده بود رسید، به این بیان که کلام ایشان معارض با مبنای متخذه مرحوم نایینی در استصحاب است چرا که به نظر مرحوم نایینی در باب استصحاب، استصحاب جانشین قطع موضوعی می شود، در نتیجه در مانحن فیه این قطع اثر دارد لذا استصحاب در مقام جاری خواهد شد.خلاصه مباحث گذشته: بحث در اشکالی بود که مرحوم خویی به مرحوم نایینی در رد استصحاب نموده بود رسید، به این بیان که کلام ایشان معارض با مبنای متخذه مرحوم نایینی در استصحاب است چرا که به نظر مرحوم نایینی در باب استصحاب، استصحاب جانشین قطع موضوعی می شود، در نتیجه در مانحن فیه این قطع اثر دارد لذا استصحاب در مقام جاری خواهد شد.

 

بررسی استصحاب عدم ابتلاء

اگر این که برای جریان استصحاب صرف وجود اثری ولو در طول جریان استصحاب کافی است، اثبات شود، با استصحاب عدم ابتلاء اثر قطع به عدم ابتلاء بار می شود.

تفصیل این بحث که مفاد استصحاب چیست؟ بحثی مفصل است که در آن مشهور قائل به تعبد استصحاب نسبت به خود مستصحب (قطع طریقی)، و مرحوم نایینی و خویی قائل به تعبد به یقین (قطع موضوعی) شده اند.

بر این اساس اگر کسی قائل به مقوله مرحوم نایینی یعنی استفاده قطع موضوعی از استصحاب شد؛ در ما نحن فیه باید استصحاب را جاری بداند در حالی که به نظر مرحوم صدر با وجود این مبنا نیز در ما نحن فیه، استصحاب جاری نمی شود.

 

دلایل مرحوم صدر بر عدم جریان استصحاب

دلیل اول: انتقاء ملاک جریان استصحاب (وجود اثر با قطع نظر از استصحاب ملاک جریان استصحاب)

از آن جا که در ما نحن فیه، خود مستصحب اثر ندارد، لذا این استصحاب هم به خاطر اثر نداشتن جاری نیست، چرا که ملاک در وجود تأثیر استصحاب وجود اثر در مستصحب، با قطع نظر از استصحاب است و به عبارت دیگر در جایی که اثر استصحاب منحصر در یقین است نمی توان استصحاب را جریان دارد، یعنی تعبد استصحاب به ذی الاثر، منتهی به دو اثر می شود یکی اثر مستصحب و دیگری اثر قطع و یقین، در حالی که در ما نحن فیه اثر (عدم وجوب تعلم) مبتنی بر علم به عدم ابتلاء، و علم به عدم ابتلاء مبتنی بر جریان استصحاب است، و جریان استصحاب منوط به ذی الاثر بودن مستصحب است که در مقام مستصحب یعنی عدم ابتلاء، بدون یقین تأثیری ندارد.

این بحث به تفصیل در باب استصحاب مطرح خواهد شد.

این اولین اشکال مرحوم صدر به این جریان این استصحاب بود.

 

دلیل دوم: عدم اخذ یقین در لسان دلیل

بر فرض که دلیل استصحاب اطلاق داشته باشد یعنی استصحاب در جایی که اثر منحصر در استصحاب است هم جاری باشد، باز هم در مقام استصحاب جاری نمی شود؛ چرا که دلیل استصحاب انسان را متعبد به یقینی می کند که در موضوع حکم شرعی لحاظ شده باشد نه مثل ما نحن فیه که این یقین، در لسان دلیل اخذ نشده باشد، بلکه عقل حاکم به آن است،

یعنی شارع در لسان دلیل علم به عدم ابتلاء را لحاظ و اخذ نکرده است و این عقل است که آن را لحاظ می کند.

 

وجه دلیل دوم مرحوم صدر: حکومت ادله استصحاب

وجه فرمایش مرحوم صدر هم از این باب است که حکومت ادله استصحاب اقتضاء داردکه باید این یقین در لسان دلیل اخذ شده باشد، گرچه به حسب مقام ثبوت و واقع، علم و یقین در دلیل اخذ شده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo