< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد قایینی

94/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

باسمه تعالی

موضوع: قاعده لا ضرر/مفاد قاعده /ضرار

خلاصه مباحث گذشته:بحث در بررسی معنای ضرار بود و بیان شد نظر علماءو بزرگان به چه ترتیب است و این که معنای مشارکت باب مفاعله در مورد این واژه چه توجیهاتی دارد که در انتهاء نوبت به کلام مرحوم اصفهانی رسید.خلاصه مباحث گذشته:بحث در بررسی معنای ضرار بود و بیان شد نظر علماءو بزرگان به چه ترتیب است و این که معنای مشارکت باب مفاعله در مورد این واژه چه توجیهاتی دارد که در انتهاء نوبت به کلام مرحوم اصفهانی رسید.

 

یکی از توجیهات نسبت به معنای مفاعله مطرح شده این است که مفاعله را متضمن مشارکت دانسته اند مشارکتی است که در قالب نسبت اصلی و تبعی است نه آن مشارکتی که در باب تفاعل مد نظر است البته در همان جا هم مراد یک نسبت قائم به طرفین است، یعنی تضارب به معنای به هم زدن و کتک کاری است.

مرحوم اصفهانی: تعدیه معنای باب مفاعله

به نظر مرحو م اصفهانی باید دید مراد از نسبت اصلی و تبعی چیست؟ آیا مراد اصلی و تبعی در مقام ثبوت است یا این که مراد مقام اثبات و در نتیجه دلالت التزامی است به عنوان مثال زدن زید مستلزم زدن عمرو است؟

«فان أريد الأصالة و التبعية ثبوتا، فلا بد من تعدد النسبة، حتى تكون إحداهما أصيلة، و الأخرى تابعة، لا النسبة الواحدة متقومة باثنين، حيث لا يعقل الأصالة و التبعية ثبوتا مع وحدة النسبة.

و إن أريد الأصالة و التبعية إثباتا، بأن تكون هناك دلالتان، احداهما بالأصالة، و الأخرى بالتبع، ففيه أن التبعية في الدلالة فرع التبعية في المدلول، كالمدلول الالتزامي للمدلول المطابقي، و الدلالة المفهومية للدلالة المنطوقية، و ليس ضرب عمرو زيدا تابعا لضرب زيد عمروا ثبوتا، حتى تنحل النسبة الخاصة إلى نسبتين إحداهما لازمة للأخرى.»[1]

حق این است که مفاد مفاعله نسبت تعدیه است، به این بیان که در مواردی که فعل لازم است، این فعل لازم به واسطه حرف جر متعدی می شود و در موارد متعدی بودن فعل، به واسطه ادات تعدیه مفعول دومی هم برای فعل در نظر گرفته می شود اما مواردی هم وجود دارد که در آن ها تعدیه مفاد ذاتی فعل و ماده آن است مثل ضرب، در همه این موارد می توان با هیئت مفاعله این تعدیه را افاده نمود.

لذا فرق بین مفاد متعدی به ذات و متعدی به مفاعله در این است که تعدیه ذاتی اعم از عنوان قصدی است به خلاف مفاعله که تعدیه به واسطه آن، قصد و تعمد را هم می رساند.

بنابراین مفاد واژه ضرار، ضرر زدن به قصد و عمد است (ضرر متقوم به قصد) نه هر ضرر زدنی، و تطبیق ماجرای سمره بر هم بر همین فقره از روایت است.

مرحوم صدر نسبت به کلام مرحوم اصفهانی اشکال کرده است که انشاء الله خواهد آمد، البته نباید بین کلام مرحوم اصفهانی و کلام مرحوم خویی خلط نمود چرا که مراد مرحوم خویی از اخذ عمد و قصد در معنای باب مفاعله قصد فعل است با صرف نظر از تحقق، در حالی که مراد مرحوم اصفهانی این نیست.

 


[1] . نهاية الدراية في شرح الكفاية، ج‌4، ص: 438.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo