< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد قایینی

95/02/17

بسم الله الرحمن الرحیم

باسمه تعالی

موضوع: اصول عملیه/استصحاب /شبهات حکمیه

خلاصه مباحث گذشته:بحث در کلام مرحوم خویی در تفصیل بین موارد شبهات حکمیه و موضوعیه در جریان استصحاب بود، که به نظر ایشان دلیل استصحاب با وجود اطلاق نسبت به شبهات حکمیه ولی دائما با مانعی روبروست که همان استصحاب عدم جعل باشد کما این که مرحوم نراقی نیز این گونه فرموده بود.خلاصه مباحث گذشته:بحث در کلام مرحوم خویی در تفصیل بین موارد شبهات حکمیه و موضوعیه در جریان استصحاب بود، که به نظر ایشان دلیل استصحاب با وجود اطلاق نسبت به شبهات حکمیه ولی دائما با مانعی روبروست که همان استصحاب عدم جعل باشد کما این که مرحوم نراقی نیز این گونه فرموده بود.

 

معارضه استصحاب بقای مجعول با استصحاب عدم جعل

در شبهات حکمیه به لحاظ مجعول شک در استمرار می شود و به عنوان مثال آب متغیر به اوضاف نجس اگر از راهی غیر از القای کر تغیرش زائل شد، با استصحاب بقای نجاست نمی توان قائل به بقای نجاست شد؛ چرا که استصحاب دیگری وجود دارد که در عامه موارد شبهات حکمیه، با این استصحاب بقای مجعول، معارض است، که همان استصحاب عدم جعل قبل از تشریع این نجاست است، که این عدم جعل نسبت به ظرف تغیر منتقض به جعل شد اما معلوم نیست نسبت به ظرف زوال هم این جعل شمول دارد یا نه، یعنی معلوم نیست جعل شارع دارای وسعتی است که شامل ظرف زوال تغیر هم می شود یا نه؟ ولو این که به اطلاق جعل نسبت به ظرف زوال هم شمول داشته باشد، که در این موارد عدم جعل شارع نسبت به ظرف زوال تغیر هم استصحاب می شود.

به تعبیر دیگر؛ استصحاب بقای مجعول در هیچ جایی بدون معارض نیست؛ مگر برخی از موارد شبهات حکمیه مثل احکام ترخیصیه برخی احکام وضعیه که ان شاء الله بحث از آن خواهد آمد.

تنظیر مرحوم خویی تفصیل در مقام را به تفصیل مرحوم شیخ در شبهات مفهومیه

مرحوم خویی بعد از این بیانات ما نحن فیه را نظیر کلام مرحوم شیخ در عدم جریان استصحاب در شبهات مفهومیه است، یعنی همان طوری که شیخ در آن بحث استصحاب را جاری نمی داند که به عنوان مثال شک در بقاء یوم ناشی از این است که یوم متوقف بر عدم وجود خورشید در مغرب است یا متوقف بر ذهاب حمره مشرقیه است که این شبهه ای حکمیه است، به همین نحو استصحاب در هیچ شبهه حکمیه ای جاری نمی شود، البته به خاطر معارض در حالی که عدم جریان استصحاب در شبهات حکمیه به دلیل اصل مثبت بودن آن است.

به نظر مرحوم خویی با تقریر ایشان نسبت به عدم جریان استصحاب در شبهات حکمیه، هیچ یک از اشکالات ممتوجه آن نمی شود.

شبهه: حکومت اصل عدم جعل بر استصحاب بقای مجعول

مرحوم خویی در پایان بحث ترقی نموده و می گوید می توان در مانحن فیه گفت که استصحاب عدم جعل نجاست با جریانش جایی را برای استصحاب بقای مجعول باقی نمی گذارد؛ چرا که این اصل، اصلی سببی است نسبت به اصل بقای جعل، زیرا این استصحاب جعل شارع نسبت به حالِ زوال تغیر را منتفی می داند در حالی که شک در ناحیه مجعول نسبت به این حال، ناشی از شک در این جعل بوده که طبق فرض و جریان اصل عدم جعل، شک در شمول حکم مجعول نسبت به این حال برطرف می شود.

جواب: عدم حکومت به دلیل تکوینی بودن نجاست

ولی به نظر مرحوم خویی حق این است که تعارض در مقام مستقر می شود؛ چرا که کبرای تقدم اصل سببی در مقام صغری ندارد، به این بیان که سببیت جعل شارع نسبت به نجاست امری تکوینی است نه جعلی و شرعی (ولو این که خود نجاست مجعول باشد، کما این که دلالت امر بر وجوب امری شرعی نیست ولو این که وجوب شرعی است)، به عبارت دیگر تحقق وجوب در مجعول به واسطه جعل، امری عقلی و تکوینی است. (ترتب مجعول بر جعل امری عقلی است، کما این که ترتب عدم مجعول بر عدم جعل عقلی است.)

اشکالات وارده بر بیان معارضه و عدم جریان استصحاب در شبهات حکمیه

اشکال اول: مرحوم شیخ و مرحوم آخوند قدس سرهما

در کلمات مرحوم شیخ انصاری و مرحوم آخوند به بیان معارضه اشکالی شده است که به نظر اشکال مشترکی است با بیانی متفاوت، ولی مرحوم خویی این دو بیان را به عنوان دو اشکال جدا گانه تلقی نموده است.

بیان مرحوم آخوند: معیار بودن عرف باعث ظرفیت و عدم تقوم زمان

اگر معیار نظر مداقه عقلی باشد استصحاب عدم جعل جریان پیدا می کند، یعنی زمان فرض شده برای نجاست، مقوم و محصص در نظر گرفته شده و زمان زوال تغیر مقوم لحاظ شده است، حال آن که مصحح جریان استصحاب بقای نجاست بعد از زوال ظرفیت زمان است، و در نتیجه استصحاب بقای مجعول مبتنی بر این امر است، و با جریان هر یک از این دو استصحاب اصلا نوبت به دیگری نمی رسد.

بیان مرحوم شیخ: عرف معیار جریان استصحاب بقای مجعول و مداقه عقل معیار جریان استصحاب عدم جعل

معیار در استصحاب نظر عرف است در حالی که معیار در استصحاب عدم جعل در مقام مداقه عقلی است.

بنابراین، اشکال مرحوم شیخ هم همان اشکال مرحوم آخوند است، منتهی با این تعبیر که ملاک نظر عرف است و از آن جا که عرف قائل به تقوم زمان نیست استصحاب عدم جعل جاری نیست.

دفاع مرحوم خویی از مرحوم نراقی: استقرار معارضه

مراد مرحوم نراقی این بود که از یک لحاظ یعنی موضوع و محل(مجعول) زمان ظرف است، اما از حیث انتساب حکم به شارع یعنی جعل، زمان مقوم است، و بر اساس هر یک از این دو لحاظ یک استصحاب جاری می شود، و با جریان هر دو استصحاب معارضه بین آن دو مستقر می شود.

در واقع از ناحیه جعل، جعل ولو وسعت هم داشته باشد جعلی مباین است نه این که استمرار همان جعل سابق باشد، در حالی که از لحاظ مجعول، عرف بقاء و استمرار حکم را صادق می داند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo