< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی قایینی

97/02/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرط بقاء موضوع /تتمه /استصحاب

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در شرط بقاء موضوع استصحاب بود.

 

0.0.0.0.1توضیح بیشتر شرط بقای موضوع

گفتیم که از نظر مرحوم آخوند منظور از بقای موضوع، بقای در خارج و استمرار وجود خارجی نیست، بلکه منظور اتحاد موضوع و محمول در قضیه متیقن و مشکوک است و علت طرو شک هم تغییر حالات موضوع است. و بر همین اساس اگر موضوع یا محمول تغییر کرده باشد استصحاب معنا ندارد و لذا به اقامه برهان بر اشتراط بقای موضوع به این معنا نیازی نداریم؛ چون بدون آن اصلا استصحاب قابل تصور نیست.

0.0.0.0.1.1عدم لزوم استمرار وجود خارجی موضوع

و اما استمرار وجود خارجی موضوع در جریان استصحاب معتبر نیست؛ چون دلیلی بر آن نداریم و وجود خارجی موضوع نه دخالتی در ادله استصحاب دارد و نه در احکام.

بله، در برخی از موارد ناچاریم که وجود موضوع در خارج احراز شود اما این نه به این دلیل است که ملاک در جریان استصحاب استمرار وجود خارجی موضوع است، بلکه چون اثر و حکم بر وجود موضوع در خارج مترتب است.

مثلا اگر در عدالت زید شک داشته باشیم برای جواز تقلید می‌توانیم عدالت او را استصحاب کنیم و نیازی به اثبات حیات خارجی او نداریم (چون بقاء بر مجتهد میت عادل صحیح است) بنابراین حتی اگر وجود خارجی او مشکوک باشد، عدالت او با استصحاب قابل اثبات است و البته عدالت که یکی از اوصاف او است منفک از وجود خارجی او نیست اما استصحاب عدالت متوقف بر اثبات وجود خارجی نیست و جواز تقلید هم متوقف بر وجود خارجی او نیست.

اما مثلا جواز اقتدای به او متوقف بر وجود خارجی او است و باید وجود خارجی او اثبات شود تا جواز اقتداء به او اثبات شود و این نه از این باب است که استمرار وجود خارجی در جریان استصحاب شرط است بلکه چون جواز اقتداء بر وجود خارجی مترتب است. هم چنین وجوب انفاق متوقف بر وجود خارجی موضوع است و لذا با اثبات عرض و وصف نمی‌توان وجوب انفاق را اثبات کرد مثلا با استصحاب بقای زوجیت نمی‌توان وجوب انفاق را اثبات کرد مگر اینکه حیات زوج در خارج احراز شود (هر چند با یک اصل عملی دیگر). اما استصحاب همان زوجیت برای اثبات عدم جواز نکاح پنجم کافی است و نیازی به احراز وجود خارجی نداریم.

هم چنین وجوب اکرام متوقف بر وجود خارجی است و با صرف استصحاب عرض و وصف بدون اثبات وجود خارجی نمی‌توان وجوب اکرام را ثابت کرد.

اگر وجود خارجی موضوع ملاک جریان استصحاب باشد در همه موارد شک در وجود خارجی استصحاب جاری نخواهد بود.

0.0.0.0.2سه ملاک در وحدت موضوع

و بعد بحث کرده‌اند که معیار اتحاد موضوع و حکم در قضیه متیقن و مشکوک چیست؟ آیا معیار وحدت از نظر عقل است یا به ملاک لسان دلیل یا به نظر عرف؟

0.0.0.0.2.1تالی فاسد ملاک بودن وحدت عقلی: اختصاص استصحاب به شبهات موضوعیه

مرحوم آخوند می‌فرمایند: اگر بگوییم معیار وحدت از نظر عقل باشد استصحاب به شبهات موضوعیه اختصاص پیدا می‌کند چون معنا ندارد بدون هیچ گونه تغییری در موضوع، در بقای حکم شک رخ بدهد و با وجود تغییر در موضوع، وحدت عقلی نخواهد بود و با فرض وحدت عقلی موضوع، شکی در بقای حکم نیست. قبلا هم گفتیم با بقای وحدت عقلی موضوع، مورد مشمول اطلاق دلیل مثبت حکم است و نیازی به استصحاب نداریم.

اما استصحاب در شبهات موضوعیه جا دارد حتی اگر ملاک وحدت را نظر دقیق عقلی بدانیم. مثلا قبلا به وجود زید یقین داشتیم و الان در وجود خود او شک داریم در اینجا استصحاب جاری است چون موضوع متیقن و مشکوک به نظر دقیق عقلی هم واحد است. پس اشکال اینکه ملاک بقای موضوع، نظر عقل باشد این است که استصحاب در شبهات حکمیه تصویر نخواهد شد.

0.0.0.0.2.1.1نظر مرحوم شیخ: اختصاص استصحاب به شک در رافع در صورت ملاک بودن عقل

مرحوم شیخ[1] در اینجا فرموده‌اند: اگر ملاک در جریان استصحاب بقای موضوع به نظر عقل باشد، استصحاب به موارد شک در رافع اختصاص پیدا می‌کند و در موارد شک در مقتضی استصحاب جاری نیست. پس اشکال اینکه ملاک بقای موضوع، نظر دقیق عقلی باشد استصحاب در موارد شک در مقتضی جاری نخواهد بود.

حرف مرحوم آخوند در حقیقت تعریض به کلام شیخ است و اینکه اگر ملاک بقای موضوع به نظر عقل باشد استصحاب در شبهات حکمیه جاری نخواهد بود تفاوتی ندارد شک در مقتضی باشد یا شک در رافع باشد.

0.0.0.0.2.1.2توجیه مرحوم نائینی برای کلام مرحوم شیخ

مرحوم نایینی سعی کرده‌اند کلام شیخ را توجیه کنند. مرحوم آقای خویی فرموده‌اند علت اینکه ایشان خواسته‌اند کلام شیخ را توجیه کنند از این جهت است که کلام شیخ اشکال نیست چون خود شیخ قبول دارد استصحاب در موارد شک در مقتضی جاری نیست. بنابراین اختصاص استصحاب به موارد شک در رافع از نظر مرحوم شیخ اشکال نیست در حالی که ایشان خواسته‌اند به بقای عقلی موضوع اشکال کنند.

بر همین اساس مرحوم نایینی[2] خواسته‌اند کلام شیخ را توجیه کنند و گفته‌اند آنچه مختار شیخ است جریان استصحاب در موارد شک در رافع در مقابل مقتضی است و آنچه اینجا اشکال کرده‌اند اختصاص جریان استصحاب به موارد شک در رافع در مقابل دافع است. اینکه شیخ گفته است اگر ملاک بقای موضوع به نظر عقل باشد استصحاب فقط در موارد شک در رافع جاری است و در موارد شک در دافع استصحاب جاری نیست. مرحوم آقای خویی در نهایت این توجیه را نپذیرفته‌اند[3] و لذا اشکال را به شیخ وارد دانسته‌اند.

0.0.0.0.2.1.3وجه کلام شیخ از نظر استاد

از نظر ما همه اینها ناشی از عدم تلقی کلام مرحوم شیخ است. منظور مرحوم شیخ این است که اگر معیار بقای موضوع، نظر عقل باشد در این صورت استصحاب موضوعا به موارد شک در رافع مختص می‌شود. آنچه شیخ خودش پذیرفته است نفی موضوعی استصحاب در موارد شک در مقتضی نیست، بلکه نفی حجیت استصحاب در موارد شک در مقتضی است. ایشان قبول دارند در موارد شک در مقتضی، بقاء و استمرار صدق می‌کند، اما دلیلی بر اعتبار استصحاب در موارد شک در مقتضی نداریم؛ چون دلیل استصحاب در موارد صدق نقض به استمرار حکم کرده است و در موارد شک در مقتضی نقض صدق نمی‌کند.

مرحوم شیخ می‌فرمایند: اگر شرط جریان استصحاب بقای موضوع از نظر عقل باشد، استصحاب در موارد شک در مقتضی تصویر نمی‌شود؛ چون اصلا بقاء صدق نمی‌کند، در حالی که علماء صدق بقاء و تصویر استصحاب در موارد شک در مقتضی را مفروض دانسته‌اند و از حجیت استصحاب در آن بحث کرده‌اند و این نشان می‌دهد که مراد آنها از بقای موضوع، بقاء به نظر عقل نیست و گرنه (اگر مرادشان این بود که شرط جریان استصحاب بقای موضوع به نظر عقل است) اصلا نباید از حجیت و عدم حجیت استصحاب در موارد شک در مقتضی بحث می‌کردند چون اصلا موضوعا استصحاب قابل تصور نخواهد بود.

 


[3] و من هنا وقع الكلام بينهم في أن الموضوع المعتبر بقاؤه في جريان الاستصحاب‌... مصباح الأصول (طبع قدیم)، ج‌2، ص: 235.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo