< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

98/12/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بیع/ شروط متعاقدین/ عقد صبی

0.0.1-اقوال بزرگان در بطلان عقد صبی

از مرحوم علامه در تذکره نقل کرده اند که (الصغیر محجورٌ علیه بالنص و الاجماع[1] ... الا ما استثنی و عد منه احرامه و ایصال الهدیه)(فصح حینئذ للفقیه نفی الخلاف فی المسئله بل صح له دعوی تحصیل الاجماع [2] ) می گوید هر فقیهی می تواند با وجود این همه اقوال از فقهاء شیعه، ادعاء بکند که ما مخالف در بطلان عقد صبی نداریم بعد ترقی می کنند، نه تنها بگوییم مخالف نیست، بلکه ادعاء بکند که اجماع محصَّل داریم (بل ربما کان کالضروری، خصوصاً بعد ملاحظة کلام الاصحاب و ارسالهم ارسال المسلمات) می فرمایند: می شود بگوییم از ضروریات مذهب امامیه است و یک امر مسلم هست بین علماء شیعه لذا نیاز به استدلال ندارد.

ظاهراً این اجماعی که مرحوم شیخ انصاری رض و صاحب جواهر نقل کرده اند و تقریباً اختیار هم کرده اند اجماع را، اساسی ندارد. چندین وجه برای بطلان ادعاء اجماع: اولاً این اجماع مدرکی است. زیرا در عبارات این فقهاء حدیث رفع القلم عن ثلاثه، الصبی حتی یحتلم هست. چنین اجماعی نیست و باید در مفاد این روایات دقت کنیم.

ثانیاً معقد اجماعی که سید در غنیه ادعاء کرده اند که شیخ انصاری رض این اجماع را به ایشان نسبت داده است، معقد اجماع سید در غنیه مطلق صبی نیست.

بلکه از ایشان در مفتاح الکرامه چنین نقل کردند: (لا ینعقد بیع من لیس بکامل العقل و لا شرائه و ان اجازه الولی بالاجماع) این کامل العقل، عقل عرفی منظور است و ظاهرش این است که بچه 12 – 13 ساله را در بعضی از امور شامل نمی شود. بله بچه 7 – 8 ساله چیزی تشخیص نمی دهد. شما اگر یک طلایی دستش باشد، یکی پیدا بشود و شیرینی به او بدهد، حاضر است طلا را با او معاوضه کند. این را می گویند: کامل العقل نیست و نمی فهمد.

بعد سید آمده استدلال کرده است بر مخالف به روایاتی از جمله روایات رفع القلم عن ثلاثه. بنابرین قدر متیقن این است که صبی ممیز از معقد اجماع سید خارج هست و ایشان نسبت به غیر کامل العقل عرفی دارد بحث می کند. ثالثاً اجماع به معنای اتفاق کل که در عبارت صاحب جواهر آمده، اجماع محصل چون در این مسئله مخالف داریم و بعضی هم مردد و نظر و رأیی ندادند.

مرحوم محقق در شرایع تصریح کرده است به صحت عقد صبی (إذا اوقعه الصبی) تصریح به این دارند و فخر المحققین در شرح قواعد فرموده است (الاقوی صحة عقد الصبی بإذن الولی) اگر مأذون از ولی باشد و بعد ممیز باشد، عقدش صحیح است. عقد صبی که ممیز باشد با اذن ولی، صحیح است. در مفتاح الکرامه مرحوم طباطبائی رض( قد نسب الی الشیخ تارةً و الی بعض الاصحاب أخری، جواز بیعه اذا بلغ عشر سنین) ایشان فرموده اند: اگر 10 ساله باشد بیعش درست هست. پس معلوم می شود اتفاق رأیی نیست بر بطلان. اجماعی بر بطلان وجود ندارد. این ها از اساطین فقه اند و این چنین فرموده اند. خلاصه این طور نیست که به طور مطلق بگوییم بیع صبی باطل است. نه چنین اجماعی با این مخالفت ها به حسب موارد یا به حسب خود صبی، وجود ندارد.

مرحوم شیخ انصاری رض از مرحوم علامه در قواعد چنین نقل می کند، (و فی صحة بیع الممیز بإذن الولی نظرٌ) پس متوقف است، صریحاً نمی گوید باطل است. پس ایشان باز از کسانی است که رأی مخالف دارند.

علامه در تحریر نقل کرده اند: صحت بیع صبی فی مقام اختبار رشده. در جایی که می خواهند امتحان بکنند که به مقام رشد رسیده یا نه، این بیعش را جائز و صحیح می دانند. یک مورد هم خارج بشود نمی توانیم بگوییم بیع صبی مطلقاً باطل است بالاجماع، ایشان مخالف است. علامه در مختلف کلامی نقل کرده در باب مزارعه که دلالت بر صحت بیع صبی نزد قاضی ابن براج دارد، ولی بیانشان منحصر به خصوص باب مزارعه نیست، بیع صبی را به طور مطلق ایشان جائز می دارند.

رابعاً مرحوم محقق ثانی مسئله صحت بیع صبی را می برد به باب مشروعیت افعال صبی؟ این که می برد به آنجا معلوم می شود در باب بطلان بیع صبی اجماعی وجود ندارد.

و خامساً علامه رض که مدعی اجماع بناء بر آنچه که از تذکره ایشان، نقل کرده اند است، این عبارت را دارند که می فرمایند: هل یصح بیع الممیز و شرائه بإذن الولی، این سوال را مطرح می کنند و بعد می فرمایند: الوجه عندی انه لا یصح، ظاهر این کلام این است که مخالف دارد. که می فرمایند نزد من این است که این معامله باطل است، پس معلوم می شود که قول دیگری هم در مسئله است. یا تعبیر محقق ثانی می فرماید: الاصح بطلان عقد الصبی. اصح در مقابل صحیح است. یعنی یک قول دیگری هم هست که بطلان بیع صبی را قائل نیست. پس همین قدر که مخالف بود اجماع نداریم.

سادساً شیخ طوسی رض در خلاف، بطلان عقد صبی را مستند به عدم دلیل بر صحت می کند. می فرماید دلیل بر صحت نداریم، چون دلیلی بر صحت نیست باطل است پس معلوم می شود اجماع نزد ایشان ثابت نبوده بر بطلان، که می فرمایند علت بطلان نبود دلیل بر صحت است. پس به این وجوه ششگانه این داعاء اجماع اساسی نخواهد داشت.

0.0.2 -قدر متیقن از بطلان بیع صبی است

دو مورد: یکی جایی که صبی تعقل انشاء را نداشته باشد. یعنی نمی فهمد انشاء یعنی چی. خب در حد 6 – 7 سال، چند روز هم بنشینید و برایش توضیح دهید، نمی فهمد. مورد دوم جایی که معامله صادره از صبی بدون امضای ولی باشد. خب تازه آنهایی که صحیح می دانند می گویند اذن و اجازه ولی لازم است. اگر بلا اذن و اجازه باشد، (اذن مربوط به قبل از صدور، اجاره مربوط به بعد از صدور) اگر اذن سابقاً یا اجازه لاحقاً نیامد، چنین عقدی قطعاً باطل است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo