< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

96/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اخبار من بلغ /برائت /اصول عملیه

خلاصه مباحث گذشته:

متن خلاصه ...

بیان شد نظر مرحوم محقق اصفهانی رضوان الله علیه مثل مشهور در باب اخبار من بلغ اثبات استحباب نفس عمل بما هو عمل است و این قیودات در بعضی روایات غیر از جنبه ترغیب عمل چیز دیگری نیست .

اما ثمره بحث در مقام عمل بین این دو قول چیست؟

 

متن تقریر ...

ثمرات قول به استحباب نفس عمل

یکی از ثمرات اگر خبر ضعیفی بر عملی برسد با توجه به اخبار من بلغ شخص می تواند نیت استحباب عمل کند و چه استحباب به خود خبرثابت شود که نتیجه اش اخبار من بلغ حجیت را ثابت کند و یا اینکه از ناحیه اخبار من بلغ باشد که نیت استحباب ممکن است ولی بنا بر مسلک دوم که نظر مرحوم شیخ و من تبع ایشان اینجا قصد استحباب نمی تواند کند چون تشریع است ودر مقام اتیان فقط قصد رجاء مطلوبیت که عبارت اخری انقیاد و احتیاط می تواند بیاورد که اگر در واقع مستحب باشد همان را قصد کرده و اگر نباشد به قصد استحباب نیاورده .

مطلب دوم به عنوان ثمره که محقق اصفهانی ره[1] و دیگران از اکابر فن هم وارد بحث شده اند بیان فرموده اند: آثار وضعیه بر بعضی اموری که مطلوب شرعی هستند، بنابراین که مفاد اخبار من بلغ است اثبات استحباب یا جعل امر که نتیجه اش جعل ثواب باشد اگر فعل اثر وضعی داشته باشد مترتب میشود، بخلاف مرحوم شیخ و من تبع که بنابراین فرض اثر وضعی فعل در صورتی که محرز نباشد متربت نمی شود، مثلا اغسالی که خبر ضعیف و یا ادعیه در ماههای رجب و شعبان و رمضان که خبر ضعیفی رسیده، آیا اثر وضعی مثل طهارت مترتب می شود و آیا شخص می تواند با این غسل نماز بخواند یا اثر وضعی غسل و ویا وضو که طهارت است بنا بر مسلکی که بگوییم استحباب عمل ثابت شود، حکم وضعی طهارت ثابت می شود و اگر استحباب ثابت نشود نمی توانید نتیجه بگیرید با این غسل مجوز ورود در نماز را داشته باشید یا مس کتابت قرآن و یا اموری که متوقف بر طهارت است را انجام دهید.

پس بنابر این آثار وضعیه که مترتب شود یا نه یکی ازثمرات است، یا بعضی افعال که یک یا دو روایت ضعیف رسیده مثل عزاداری اباعبدالله علیه السلام بنابر مسلک مشهور می توان فتوا داد به استحباب عمل اما بنابر طریقه شیخ رضوان الله علیه نمی شود فتوا به استحباب داد، یا مثلا در وضوی شخص در اوقات خاص مثل کراهت اکل و شرب و نوم جنب برای او اما اگر وضو بگیرد رفع کراهت می شود، آیا موجب طهارت هم می شود یا خیر؟ و یا در غیر غسل جمعه که اختلاف فتوا مشهود است مثلا آیا شخص غسل زیارت می کند آیا میشود نماز بخواند یا نه؟

در اینجا نمی شود گفت خبری وارد شده یا نه؟ خیر شما باید مبنا را مشخص کنید اگر استحباب را با اخبار ضعاف و یا اخبار من بلغ می توانید اثبات کنید که اثر وضعی او که طهارت است ثابت می شود و می تواند شخص با این اغسال نماز بخواند ولی اگر استحباب ثابت نشود و شخص به رجاء مطلوبیت اتیان می کند در مقام عمل، نمی تواند با این غسل نماز بخواند.

نکته در آثار وضعی و تکلیفی نسبت به افعالی که قام علیه خبر ضعیف بر مطلوبیت شیئ در صورتی مترتب می شود که این آثار به عنوان اثر اولی باشد چون اگر از عنوان ثانوی آثار باشد در ترتیب آثار می شود شبهه کرد مثلا اگر غسل جمعه به عنوان خودش رافعیت حدث داشته باشد و استحبابش در اخبار من بلغ عنوان عرضی ثابت شود یعنی غسل جمعه به عنوان عرضی که اخبار من بلغ است استحباب ثابت شود نمی توانید بگویید رافع حدث اصغر است و نمی تواند وارد در نماز شود ولی اگر اثر خود فعل و به عنوان اولی باشد و استحباب هم به عنوان اولی ثابت شود که از طرق همان خبر ضعیف است اینجا اثر غسل جمعه مترتب می شود و علاوه بر استحباب فعل که مطلق نیست و باید شیئ دیگر هم ثابت شود ولذا می بینید برخی ممکن است به استحباب فعل قائل شده اند مع ذلک بعضی از آثار وضعیه را مترتب نمی کنند و حتی راجع به غسل جمعه استحباب را قائل میشوند ولی می گویند استحبابش به عنوان عرضی بلوغ ثواب است نه به عنوان خود غسل جمعه لذا در عین حال که می گوید غسل جمعه مستحب است ولی رافع حدث نیست و و برای نماز باید وضو بگیرد که بعضی متاخرین این نظر را دارند.

تفکیک بین اثر وضعی و در عین حال قول به استحباب امر ممکن است

و آن اینکه اگر استحباب شیئ ثابت شود به عنوان عرضی که در عین حال که مستحب است رافع حدث نیست چون ترتیب آثار وضعیه فعل منوط است که آثار بر فعل به عنوان اولی ثابت شود نه به عنوان ثانوی در حالی که اینجا استحباب غسل جمعه به عنوان بلغ انه فیه ثواب، اگر استحباب به عنوان بلغ انه فیه ثواب باشد آثار وضعیه خود غسل جمعه را نمی توانید بار کنید که این تفکیک که برخی بزرگان انجام دادند مشهود است.

شیخ انصاری ره بیان فرموده اند و بعد بحث را تطبیق داده اند، ما در کبری بحث نداریم و همه قبول دارند که اگر استحباب عمل ثابت شود آثار وضعیه بار می شود و اگر استحباب عمل ثابت نشود آثار وضعیه بار نمشود و بعد مرحوم شیخ انصاری ره تطیبق داده اند به عنوان کلی در مورد خاصی و فرمودند ارتفاع حدث به وضویی که در او به خبر ضعیف ثواب هست بنابر مسلک انقیاد و ارشاد ثابت نیست ولی بنابر استحباب ثابت است که در باب و مورد وضویی که بلغ فیه ثواب از قبیل وضو زن حائض برای اذکاری که در اوقات صلاة مستحب است که بنشیند و صلوات و ذکر بگوید اما با وضو البته این وضو رفع حدث نمی کند چه بنابر مسلک قائلان به استحباب و چه قائلان به به انقیاد مثل خود مرحوم شیخ ره،.

دو اشکال بر تطبیق مرحوم شیخ انصاری ره

بر این تطبیق شیخ ره دو اشکال شده یکی این که هر وضویی که مطلوب شرعی باشد، رافع حدث باشد و شاهدش این است که موارد زیادی مثل وضوی جنب للاکل و الشرب و وضوی حائض للذکر که اینها شرعا مطلوب است و استحباب هم دارد ولی مع ذلک رافع حدث نیست پس نمی شود در این موارد بگوییم دو مبنا فرق دارد، چه قائل به مبنای مشهور و چه شیخ انصاری رافع للحدث خیر اینجا هر دو قول علی السویه است این یک اشکال که به طور کلی نمی توانیم قائل شویم و این تطبیقی که آورده اند صحیح نیست.

اشکال دوم در مورد وضو وجود استحباب نفسی

ملاک عبادی و قربیت الی الله تعالی آیا این عبادیت و قربیت نقش در تاثیر وضو دارد؟ یعنی چون مقرب و عبادت است رافع حدث است و یا اینکه مورث طهارت است که بعد شما بگوییدآیا استحباب شرعی ثابت می شود یا نه؟ اگر استحباب شرعی ثابت شد مقرب و رافع للحدث و اگر استحباب ثابت نشد این طور در حالی که در جواهر مناط بحث شده است وضو استحباب نفسی و رجحان ذاتی شرعا دارد، پس بنابر این اگر استحباب عرضی او یعنی با اخبار ضعاف دنبال استحباب ذاتی او نیستید و اثبات استحباب او به اخبار ضعیفه نیست که صاحب جواهر بحث می کنند و استحباب نفسی را ثابت می کند نه خبر ضعیف، پس به خبر ضعیف باید یک استحباب عرضی ثابت کنیم،حال استحباب عرضی وضو بواسطه خبر ضعیف هیچ منافاتی با استحباب نفسی وضو ندارد نبابراین برای وضویی در وقتی خاصی ثوابی رسیده باشد و لو از این حیثیت نمی توانید بگویید استحباب دارد و بلکه انقیاد صدق می کنداما منافاتی با استحباب نفسی وضو ندراد و این وضو را شخص گرفت در عین حال که این وضو رافع حدث نیست چون غایت عرضی با مشرب انقیاد ثابت نشده اما مع ذلک منافاتی با استحباب نفسی او ندارد، که در اینجا چگونه با اینکه استحباب نفسی دارد رافعیت للحدث را بار نکردید؟ و تفکیک شد اینجا، اشکال دوم به مرحوم شیخ ره که در همان مبنای مشهور که قائل به ثبوت استحباب می شویم اگربر فرض استحباب عرضی ثابت نشود، استحباب نفسی که ثابت است اگر معیار و میزان در ترتیب اثر وضعی وجود و ثبوت استحباب باشد؛ باید بگویید اثر رافعیت للحدث باشد و حال آنکه نیست.

اگر معیار در ترتیب اثر وضعی که در باب وضو عبارت است از رفع حدث ثبوت استحباب باشد، در اینجا استحباب نفسی که بالاتر از استحباب عرضی است که در جای خودش ثابت شده که مشهور هم قائل به ثبوت استحباب نفسی هستند که فی حد نفسه کون علی الطهاره مستحب است و حالا شما با خبر ضعیف نتوانید ثابت کنید چون اگر استحباب نفسی را بخواهید ثابت کنید تحصیل طلب حاصل است پس استحباب که در خبر ضیف در وقت خاص می آید می شود استحباب عرضی شما باید علی القاعده بگویید اثر مترتب نشود و حال اینکه استحباب نفسی دارد و او برای ترتیب اثر کفایت می کند؛ این اشکال دوم است.

خلاصه اگر معیار در رافعیت للحدث استحباب باشد این مستحب است و باید بگویید رافع للحدث حال آنکه نمی گویید، چرا؟

جواب از این دو اشکال را مرحوم حاج شیخ ره فرموده اند که فردا انشاالله.

وارد نیست و جهتش اینکه در باب وضو و لو امور اعتباری هستند ولی منشاء حقیقی و نفس الامری دارند و مرحوم محقق اصفهانی از این را وارد می شوند و می فرمایند بعضی ازاحداث ظلمتی در انسان ایجاد می کنند که بوسیله وضو رفع نمی شود که وضو و اغسال نور است (الوضو علی الوضو نور علی نور)[2] ولیکن نورانیتی که از ناحیه غسل حاصل میشود به مراتب بیشتر ازر وضو است و بعضی از احداث چنان ظلمتی در نفس انسان ایجاد می کند که جز با غسل رفع نمی شود که توضیحش می آید و صل الله علی محمد وآل محمد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo