< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

97/11/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبیهات اشتغال

تفاوت بین صورت اولی و صورت ثالثه

که در صورت اولی اجتناب از ملاقی واجب نیست، در صورت ثالثه اجتناب از ملاقی لازم هست، تفاوت در این است که در مورد صورت اولی علم اجمالی دومی وجود ندارد تا شامل حال ملاقی بشود، بلکه علمی که وجود دارد همان علم اجمالی اول است. علم اجمالی اول، یک طرفش ملاقا بود و طرف دیگرش طرف آخَر. اجتناب از این ها لازم. چون ملاقات پس از این علم اجمالی است، در رابطه با ملاقا در رابطه با این که با اصل نجس تلاقی پیدا کرده باشد، شک داریم. لذا هم استصحاب حکمی جاری است و هم استصحاب موضوعی جاری است و هم قاعده طهارت. ولی به خلاف صورت ثالثه که در صورت ثالثه، چون علم بعد از ملاقات بوده است، در حقیقت به وسیله این علم تکلیفی در حق مکلف تنجز پیدا می کند که این تکلیف از اول دارای اطراف ثلاثه است، و آن عبارت است از تکلیف به وجوب اجتناب از نجسی که محتمل است در ملاقی باشد و ملاقا و یا آن طرف آخَر. ملاقی از اول در اطراف علم بوده است.

تفاوت در این است که ملاقی در صورت اولی از ابتداء داخل در اطراف علم نبوده، به عنوان ملاقات احتمال بعد الملاقاة پیدا شده است. ولی در مورد صورت ثالثه که مفصل می رسیم، این چنین نیست، بلکه از ابتداء قبل العلم تلاقی پیدا شده است، لذا می شود ملاقی و ملاقا و طرف آخَر، بعد که علم آمد هر 3 محکوم اند به حکم واحد که وجوب اجتناب باشد. پس جهت حکم به وجوب اجتناب در صورت ثالثه به علت بودن جمیع 3 امر، یعنی ملاقا و ملاقی و طرف آخَر، اطراف علم.

و عدم وجوب اجتناب در مورد صورت اولی به لحاظ این است که بگوییم: طرف علم منجِّز نیست. برای خاطر این که در رابطه با این صورت، اول علم بوده است و بعداً ملاقات پیدا شده است. چون بعداً ملاقات پیدا شده است، در این جا علی تقدیرٍ در رابطه با ملاقی حکم به تنجس می شود، ولی علی تقدیرٍ آخَر حکم به تنجس او نمی شود. و چون شک بدوی است، جای این حرف که گفته بشود اجتناب از ملاقی لازم نیست، وجود دارد. نگویید چه طور اجتناب از ملاقا واجب است، ولی از ملاقی واجب نیست. از ملاقا لازم هست برای خاطر این که از همان اول علم او را فرا گرفته است. در ملاقی این حرف را نمی زنیم چون در ملاقی بعد از وجود حکم منجَّز آمده است، این را نمی آید از نظر رتبه ببرد در عرض ملاقا قرار بدهد، درست است وجداناً آمده طرف شده است، ولی در عرض ملاقا قرار نمی گیرد. آنی که در عرض ملاقا هست طرف مقابل اوست. لهذا در این جا این حرف را نمی زنیم.

إن قلت: نظیر تقسیم احد الطرفین است

بعد از ملاقات درست است که علم دوم نیامده است، ولی بعد از ملاقات علم اجمالی اول ما از ذو طرفین بودن منقلب بشود به ذو اطراف ثلاثه، نظیر این که فرض کنیم احد الطرفین که کاسه سفید باشد آب او را منقسم به 2 قسم کنیم. آیا تغییری از نظر حکم به وجوب اجتناب حاصل می شود؟ خیر، شما یکی را به 2 قسم تقسیم کرده اید، این جا هم بگویید علم اول ما ذو طرفین بود، بعد از ملاقات، آن طرفی که ملاقا هست به منزله تقسیم آب آن در 2 ظرف بشود. چه طور اجتناب از هر 3 واجب است، این جا هم اجتناب از ملاقی و ملاقا و طرف آخَر است.

نگویید علم دومی باشد که بگویید علم دومی نداریم، خیر همان علم اول است، در علم تصرفی نمی شود، در معلوم تصرف بشود، معلوم 2 طرف بود حالا معلوم بشود 3 طرف. مثل معلومی که آب یک ظرف را تقسیم کنید به 2 ظرف، یا هر 2 را تقسیم کنید به 4 ظرف. اگر به 10 قسمت هم تقسیم بکنید، باز همه آنها محکوم به وجوب اجتناب اند. در این جا هم ملاقی به منزله تقسیم آب ملاقا به 2 ظرف باشد، چه طور بعد التقسیم محکوم به حکم قبل القسمة هست، این جا هم بعد از تلاقی، ملاقی هم حکم ملاقا را داشته باشد. این ادعاء و شبهه ای است که در این مقام شده است، که درست است که علم دوم نسبت به ملاقی ندارید تا وجوب اجتناب داشته باشد، ولی حکم ملاقی به منزله تقسیم آب ملاقا به 2 قسم است. کما یجب الاجتناب از هر 2 قسم. یجب الاجتناب از ملاقا و ملاقی در ما نحن فیه.

جواب ان قلت در تشبیه

این قیاس باطل است، جهت بطلان این است که احد الإنائین آب او تقسیم به 2 قسم بشود که یجب الاجتناب از همه اقسام، جهتش این است که چون حکم به وجوب اجتناب قبل از این تقسیم آمده است. حکم منجَّز آمده است. 100 قسمت هم تقسیم بکنید باز باید اجتناب بکنید. ولی در ما نحن فیه حکم در ملاقا منجَّز است، ولی نسبت به ملاقی منجَّز نیست. چون منجِّز علم هست که نسبت به او علم نداریم. نمی شود بگوییم بین شیء ای که حکم برایش منجَّز است (که عبارت باشد از ملاقا) و آنی که حکم برای او منجَّز نیست (که ملاقی هست) ملازمه باشد.

بین اقسام شیء منجَّز ملازمه هست، ولی بین 2 شیء ای که احدهما حکم او منجَّز است که ملاقاست، و دیگری که حکم او منجَّز نیست که ملاقی هست، نمی توانید قائل به این ملازمه بشوید. بله ملاقات حاصل شده است، ولی دلیلی نداریم که هر حکمی که ملاقا داشته باشد، همان حکم را ملاقی داشته باشد. شرائط دارد. حکم در ملاقا به وسیله علم منجَّز هست. ما علم جدیدی نداریم، آن علم اول هم از ابتداء شامل ملاقی نمی شد. بنابرین این طرفیتش للعلم المنجِّز را، مرحوم حاج شیخ رض قبول ندارند. لذا اجتناب از این ملاقی را لازم نمی دانند. اشکال دیگری در این جاست که بین منجِّز عقلی و منجِّز شرعی آیا تفاوت هست یا نیست، و ما می توانیم این تفاوت را قائل بشویم، که از این راه باز خواسته اند وجوب اجتناب از ملاقی را درست کنند، ببینیم این راه آیا مفید فایده هست یا نه، إن شاء الله فردا.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo