< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

98/09/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبیهات الاحتیاط/ اصول العملیة

-صورت ششم تشریع[1]

که مرحوم شیخ رض اضافه فرموده اند این است که زائد را بدلاً عن المزید علیه بیاورد. سوره دوم بدل از سوره اولی باشد در این فرض می خواهیم بگوییم ابتداءً اولی جزء بود و بعد دومی را به عنوان بدل از اولی قرار داد. یا به خاطر این است که آن جزء اول از نظر فاسد بود، آن را رها کرد و دومی را آورد. طوری قرائت کرده است که مخلّ به صحت قرائت بوده، آن را رها می کند و سوره دومی که بلد هست می خواند. در حقیقت قصد او بیش از این که یک بار مصداق جزء را ایجاد بکند چیز دیگری نیست. می خواهد بگوید من می خواهم یک سوره بخوانم، نه 2 سوره یا به این عنوان است. یا اینکه جزء اول فاسد نشده، از او رفع ید می کند و می گوید من او را حساب نمی کنم. از سوره اول اعراض می کند و سوره دوم را می خواند.. آنچه که بعداً می آورد و زائد بر جزء اول هست، جزء هست.

اگر جزء سابق فاسد شده باشد که فرض اول بود، بنابرین زائد کدام یک می شود؟ جزء صحیح را که نمی توانیم بگوییم زائد است. الفاسد هو الزائد. نه این که صحیح زائد باشد. البته ممکنه است که عرف بگوید دومی زیادی است. به نظر بدوی عرفی مسامحی می گوید دومی زیادی است. آنچه که جزء هست زائد نیست، آن که جزء مرکب و عبادت هست جزء هست، آنچه که فاسد است باید زائد باشد. لذا در این جا سوره اولی که خوانده شده و فاسد بود هو الزائد. لذا مرحوم حاج شیخ رض می فرمایند: زائد فاسد است. و آن جزء دوم که فاسد نیست، در حقیقت به عنوان جزء در جای خودش نشسته است و آنچه که جزء نیست زائد است که عبارت هست از سوره اولی که فرضاً فاسد هست. حالا آیا در صدق زیادی قصد لازم هست یا قصد لازم نیست؟ مرحوم حاج شیخ رض از کسانی است که قائل است که در صدق زیادی شرط است که اتیان شیء به قصد جزئیت باشد. اگر به قصد جزئیت نباشد جزء نیست چون قصد جزئیت نکرده، زائد هم نیست برای خاطر این که آن را به عنوان جزئیت نیاورده.

در مورد بحث ما که مربوط به فساد جزء اول است، معلوم می شود که آنچه که ابتداءً آورد قصد جزئیت داشت. بنابرین در صدق زیادی قصد جزئیت لازم است که در این جا هم قصد جزئیت موجود است. به خاطر فسادی که در این سوره بود، سوره دیگری را می خواند یا همان سوره را صحیحاً اعاده می کند، ما یکون صحیحاً هو الجزء اما آن اولی زائد می شود چون فاسد است. و در صدق زیادی هم قصد جزئیت لازم است. اگر قصد جزئیت نسبت به سوره اولی نکند دیگر زائد نیست. دومی را قصد جزئیت می کند و یقع جزءً به اعتبار این که صحیح است.

در صدق زیادی در مرکبات اعتباریه شرط نیست که مسبوق به مثل باشد که زیادی صدق بکند. که اگر بگوییم شرط زیادی در مرکبات مسبوق به مثل بودن است، مزیدٌ علیه قهراً این جا فاسد است و مأتیٌ به قطعاً صحیح است. بعضی توهم کرده اند که اگر اولی ممضا باشد شرعاً دومی زیادی می شود یا بالعکس. خیر، در حکم بودن اول زائد، صِرف قصد جزئیت کافی است. می خواهد ممضا باشد یا نباشد، می خواهد به قصد زیادی بیاورد یا نه.

بعضی چنین توهم کرده اند که در جایی که عمل را تکرار می کند به اعتبار تدارک چون قبلی فاسد بود، تدارک موجب این می شود که وصف زیادی بیاید. می فرمایند: تدارک معنایش این است که آنچه که قبلاً از ناحیه مکلف آمده فاقد آن چیزی است که مولا از او خواسته است. در واقع این خودش جزء هست، جزئی که مولا خواسته است به سوره اولی تحقق پیدا نکرده، سوره ثانیه، اولین سوره ای است که مطلوب مولاست و آن را اراده کرده. سوره ای که شارع خواسته است نیست، دومی را که می آورد سوره است همان سوره ای که شارع خواست، این سوره ای را که شارع خواست یک بار آورده است نه 2 بار. تدارک معنایش این است که چیزی که درش نقص هست، می خواهد جبران نقص کند. تدارک معنایش این است که چیزی را که نیاورده او بیاورد، پس در معنای تدارک ملازمه ای با زیادی نیست. این چنین نیست که اگر فعلی به واسطه او تدارک حاصل بشود، موجب بشود که ما یتدارَک به خودش زائد باشد و یا چیز دیگری زائد باشد. نه خودش زیادی است و نه چیزی که قبلاً بوده است زیادی بشود. قبلاً چنین سوره ای نیامده بود و حالا پیدا شد. تازه آنچه خواسته مولا بود آوردید.

0.0.1- -آیا عنوان زیادی عمل صحیح را فاسد می کند؟

اگر عملی صحیحاً واقع شد دیگر این جزء محقق شده معنا ندارد او را فاسدش بکنید و در اثناء عمل رها کنیم. اگر گفتیم عمل صحیح فاسد نمی شود کما هو الحق چیزی که واقع شد صحیحاً لا ینقلب عما یقع علیه، افساد او ممکن نیست. اما اگر گفتیم افساد عمل عمل صحیح ممکن است مثلاً در بحث ریا دارد که ریای لاحق آیا مبطل عمل سابق هست یا نیست؟ بعضی گفته اند بله. اگر چنین چیزی را قائل شدیم، عنوان زیادی لاحق می شود. قبلاً زائد نبوده، ولی به لحاظ اینکه فاسد شد و لو به افساد لاحق، او زائد می شود. قدر متیقن از افساد عمل آنجایی است که شیء از ابتداء فاسد بشود و اما این که اگر صحیحاً واقع شد و بعد مجدداً بخواند قول بعض است.

می خواهیم بگوییم در صحت این عبادت و عدمش دخالت دارد معنایش این است که مثل باب رکوع، که اگر رکوع اول آمد و فاسد بود، اگر یک رکعت باطل شد، صلاة باطل است. چون صلاة مشروط هست به عدم این زیادی. این زیادی قطعاً مانع هست، بنابرین صلاة باطل می شود. آیا جای تمسک به برائت هست یا نیست مطالبی است که باید در بحث بعد ذکر بکنیم. بنابر فرمایش حاج شیخ ره در صدق عنوان زیادی زائد بر قصد جزئیت چیز دیگری دخالت ندارد. قصد جزئیت به تنهایی در صدق زیادی کافی است. خواه امضای شارع برسد یا نرسد، خواه عنوان زیادی را هم قصد کرده باشد یا نکرده باشد، خواه ملحوق به مثل بودن بشود یا نشود: عرض کردیم که اولی فاسد و دومی صحیح است.

صورت دوم که بدلاً عن الاول تارةً عرض کردیم به اعتبار این است که چون اولی را دید فاسد هست دومی را می آورد. و أخری به لحاظ رفع ید از اول هست. آیا این جا هم عنوان زیادی را پیدا می کند یا خیر؟ اگر اتیان به بدل به عنوان زائد بر مبدل به قصد این باشد که رفع ید کرده باشد از جزء اول با این که جزء اول هیچ خللی درش ایجاد نشده بود این هم 2 صورت دارد، یک وقت رفع ید می کند از جزئیتش به این معنا که آنی که اولاً انجام دادم کأن لم یکن حساب می کنم. و یک وقت این رفع ید نیست معنایش این است که با حفظ وضوی اول وضوی دیگری را اتیان کرده است.( البته در شرع این نیست ولی در باب طریقت اگر شخص غفلت پیدا بکند باید وضو بگیرد، علی الخصوص العیاذ بالله اگر وارد معصیت بشود برای سالک و مراقب این یک نوع حدث است)

و أخری این است که مأتیٌ به را قبول دارد که مطابق با مأمورٌ به بوده است، چون مأمورٌ به عرض عریضی دارد و مراتب هست برای مأمورٌ به. در ذکر تکرار مستحب هست. امتثال دوم را افضل از امتثال اول قرار می دهد البته به این که امتثال خودش را فقط به دوم قرار می دهد. امتثال اولی را ندیده می گیرد به این دومی می خواهم امتثالم را ایجاد بکنم. خب، بنابرین این که اولی را کأن لم یکن حساب بکند مثل فرض اول که فساد جزء سابق بود می شود. در این صورت زیادی ای نیست، چون اولی از جزئیت ساقط می شود. و چون در فرض قبل قصد جزئیت بود ولی عمل فاسد بود لذا زیادی محسوب می شد و اینجا قصد جزئیت ندارد و اولی زا کان لم یکن فرض کرده. و یا اینکه تبدیل امتثال به امتثال دیگر شده که جزء ماتی به اولی بقاءً زیادی است نه حدوثا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo