< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

98/10/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تنبیهات الاحتیاط/ اصول العملیة

0.0.1- -دو طریق تصویر زیادی در باب عبادات

مرحوم حاج شیخ رض بیان فرمودند. لا بشرط بود از لحوق و عدم لحوق. پس نه لحوق جزئی فایده ای دارد در صدق جزئیت و نه عدم لحوق او در تحقق مانع و وجود مانع نقشی دارد. اولین سوره ای که محقق شده است، چون لا بشرط هست از لحوق و عدم لحوق، جزء محقق شده است. پس ایشان برای صدق زیادی جزء را لا بشرط قسمی به معنای اول وجود بیان فرمودند.

مرحوم میرزاء نائینی برای تحقق زیادی و تصویر زیادة مراد از زیادی در اینجا زیادی عرفی است، نه زیادی دقی عقلی. بله بالدقه العقلیه وقتی جزء بشرط لا اخذ بشود، معنایش این است که قید وحده باید در جزء رعایت بشود. اتیان به رکوع نکند عرف می گوید خلل به نقیصه است، ولی اگر 2 بار رکوع آورد نمی گوید نقیصه، می گوید اضافه کرده است. عرف اهل دقت نیست، اهل مسامحه است و نظر سطحی دارد. روایاتی که حکم زیادی آمده مخاطب عرف است (علیه الاعاده)[1] یا (فلیعد اذا زاد) اگر مخاطب عرف هست باید ببینیم زیادی از نظر عرف چیست، نه این که بگوییم بالدقه العقلیه اینجا زیادی نیست. عرف کاری هم به بشرط لا و لا بشرط ندارد.

تفاوت این 2 وجه هم روشن است. بنا بر طریق مرحوم حاج شیخ گفتیم جزء، جزء بشرط لا یا بشرط شیء نیست، جزء لا بشرط قسمی از لحوق و عدم لحوق است؛ ولی مرحوم میرزاء نائینی در عنوان جزء تصرف نکرده است، در عنوان زیادی تصرف کرده است. فرموده است این زیادی، زیادی عرفی هست، نه زیادی دقی عقلی.

یک اشکال: چون اگر زیادی زیادی عرفی شد، معنایش این است که جزء بشرط لای از این زیادی باید باشد، اگر جزء بشرط لای از زیادی شد، بطلان صلاة در این فرض به خاطر وجود مانع است یا به خاطر نبود جزء؟ به خاطر نبود جزء. پس اعتبار مانعیت برای این زیادی در این فرضی که زیادی را زیادی عرفی بدانیم لغو است.اگر رکوع را 2 بار آوردید، آن جزئی که بشرط لا هست که نیامده. آنی که آمده جزء بشرط لا نیامده. پس جزء محقق نشده است، صلاة باطل است لفقدان الجزء، چون جزء بشرط لا جزء بود. رکوع بشرط لا جزء بود. پس بطلان مستند به نبود مقتضی و نبود جزء می شود، نه این که بگوییم صلاة باطل است چون مانع موجود است. پس زیادی عرفیه گرچه در فرض بحث ما محقق است، بنا بر فرض مرحوم میرزای نائینی (که مرحوم حاج شیخ رض هم فرمودند وجود دارد)، لکن این زیادی عرفیه، مستند کردن لزوم اعاده را به وجود زائد، معقول نیست.

جواب می شود داد که دفاعی باشد از مرحوم میرزای نائینی و آن این است که در مقام ثبوت ظاهر قضیه این است که شارع 2 جعل ندارد. یک جعل واحد روی این مرکب اعتباری بیشتر نرفته است. ﴿اقیموا الصلاة﴾ همین. پس بنابرین جعل واحد رفته است روی مرکب ذو الاجزاء متعدده که عبارت هست از حمد و سوره و .. ظاهر قضیه این است که جعل واحد است و ظاهر قضیه هم این است که در عالم ثبوت مراد مولا این است که اگر تکرار بشود خلل در صلاة ایجاد می شود. حالا، در مقام اثبات تعابیر مولا مختلف است. گاهی از اوقات تعبیر می شود به این که جزء بشرط لا لحاظ شده است، مرجعش نقیصه است، کما فهم از قبیل این عبارات مرحوم شیخ انصاری رض. و أخری روایات دارد (من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده) عنوان من زاد آمده است، اینجا مرجعش همان زیادی عرفیه است. لسان در بیان جزء تارة لسان تکلیف هست که إذا اردت الصلاة علیک بکذا، انشاء است. یا این که نه لسان، لسان وضع هست که لا صلاة و امثال ذلک باشد. این خلاصه آنچه که در مورد تصور جزء می شود بیان کرد.

0.0.2- -قوام زیادی به 2 امر است

یکی این که زائد از سنخ مزیدٌ علیه باشد. مثلاً رکوع بار دوم بیاورد. آن دومی از سنخ همان اولی است. امر دوم این است که برای مزیدٌ علیه حدی قائل باشیم که عبور از آن حد و تجاوز از آن حد موجب زیادی بشود، و الا اگر آن حدی نداشته باشد (زیادی صادق نیست) کما این که اگر لا بشرط باشد حد ندارد. لذا اگر تکرار هم بکنید صدق جزء می شود اگر لا بشرط باشد، تکرار هم نشود باز هم صدق جزء هست.

دلیل بر این مطلب این است که این که می گوییم باید مسانخ باشد، چون اگر مسانخ نباشد اطلاق زیادی اطلاق مسامحی است. مرحوم آقا ضیاء عراقی مثالی زده، اگر در ظرفی روغن باشد، اگر مقداری شیره در آن ظرف ریخته بشود، از نظر عرف اطلاق زیادی بر روغن اطلاق مسامحی است. بالدقه روغن زیاد نشده است. ولی به خلاف جایی که نیم کیلو روغن بود و نیم کیلو روغن دیگه اضافه بکنند، وقتی بشود یک کیلو، می گویند روغن زیاد شد. این جا دیگر بدون مسامحه و بدون عنایت و مجازیت صدق زیادی می شود. پس در باب زیادی باید زائد و مزیدٌ علیه مسانخ با یکدیگر باشند، و الا اطلاق زیادی مسامحی و بالعنایه می شود نه اطلاق حقیقی.

کما این که اگر حدی برای مزیدٌ علیه نباشد، زیادی معنا ندارد. وقتی لا بشرط باشد وقتی یک بار بگویید همان جزء هست، 2 بار هم بگویید باز همان جزء هست. ولی اگر گفتیم خیر، آن حدی دارد که مقید کردیم به اول الوجود، بنابراین اگر بار دوم تکرار کرد، از آن حدش خارج شده است. پس صدق زیادی در صورتی است که یک حد خاصی برای جزء باشد، اگر از آن حد عبور کردید و خارج شدید زیادی می شود.

در باب مرکب اعتباری حدی برایش فرض می کنیم قهراً امر اعتباری خواهد بود. مثل این که جزء را به نحو بشرط لا اعتبار کنیم. وقتی بشرط لا لحاظ کنیم معنایش این است که برای او حد قائل شده ایم. یا اینکه لا بشرط به معنایی که مرحوم حاج شیخ رض ذکر فرمودند که به اول وجود تحقق پیدا می کند، این هم باز حد دارد، لا بشرط هست ولی به معنای اول وجود. این باز حد پیدا می کند که باز زیادی معنا دارد. ولی اگر لا بشرط به معنای عدم تقید به لحوق و به عدم لحوق باشد، اگر این باشد تکرار هم بشود، زیادی نشده است، حد نخورده، 3 بار هم بگویید باز هر 3 جزء می شود.

این 2 امر را که گفتیم در صدق زیادی باید باشد، یکی مسئله سنخیت بین زائد و مزیدٌ علیه و دوم داشتن مزیدٌ علیه حد خاص، این را از کلام امام سلام الله علیه هم می توانیم استفاده کنیم در باب نهی از قرائت سور عزائم در صلاة که سجده واجب دارند، علتی ذکر فرموده اند و آن تعبیر این است که می فرمایند: (لأن السجود زیادةٌ فی المکتوب) سجده ای که برای آیه ای که تلاوت او موجب می شود که سجده واجب بشود، با سجده ای که برای صلاة انجام می دهیم، از نظر صدق سجده و ماهیت سجده که با هم تفاوتی ندارند، اختلافشان در قصد است، آن سجده را برای صلاة انجام می دهد، این سجده را برای آیه شریفه انجام می دهد. لذا با این که آن سجده را برای آیه می خواند، و آن 2 سجده را برای صلاة، ولی مع ذلک عنوان زیادی پیدا می کند. البته اختلاف در قصد هست، ولی اختلاف در قصد موجب این که این سجده ای که برای سوره عزیمه با سجده ای که برای صلاة هست، تفاوت ماهوی پیدا بکنند، نخواهد شد. ماهیت سجده یک چیز هست.

تجاوز از حد علتش این است که دلیل خاص داریم که در صلاة 2 بار سجده باید بیاورد، که 2 بار با هم می شوند به عنوان رکن. سجده تلاوت زائد بر این عدد می شود. پس معلوم می شود سجده تلاوت از حد سجده در صلاة، خارج شده است. حد سجده در صلاة در هر رکعتی، 2 سجده است. اگر در هر رکعتی از 2 سجده بیشتر شد، از حدش خارج شده است. پس این هم از خود این بیان امام ع روشن می شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo