< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

91/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حکم نماز مسافر بعد از عدول از قصد عشره / فَصل فی قَواطع السَّفر / کتاب الصّلاة
 [2316] مسألة 15: ...وَ كَذا لَو أتى بِغَيرِ الفَرِيضَة الرُّباعِية مِمّا لا يَجُوزُ فِعلُه لِلمُسافِر كَالنَّوافِل وَ الصَّوم وَ نَحوِهِما فَإنَّه يَرجِعُ إلى القَصر مَعَ العُدول نَعم الأولى الاحتِياط مَعَ الصَّوم إذا كانَ العُدول عَن قَصدِه بَعدَ الزَّوال وَ كَذا لَو كانَ العُدول فِي أثناءِ الرُّباعِية بَعدَ الدُّخوُل فِي رُكُوعِ الرّكعَة الثالِثَة بَل بَعدَ القِيام إلَيها وَ إن لَم يَركَع بَعدُ.
 عدم تعمیم عامل تمام بودن نماز پس از عدول از قصد عشره:
 در این مسأله دو فرع وجود دارد. فرع اول دربارهﻯ کسی است که در مکانی قصد عشره کرده سپس از قصد خود عدول می کند. در این رابطه در جلسهﻯ گذشته گفتیم صحیحهﻯ ابی ولّاد دلالت بر تمام بودن نمازهای آن شخص در روزهای باقیمانده در صورت خواندن یک نماز چهار رکعتی قبل از عدول از قصد عشره می کند.
 برخی از علما این حکم را تعمیم داده و فرموده اند اگر انسان قبل از عدول، یک نماز چهار رکعتی نخوانده باشد لکن کارهایی کرده باشد که از آثار قصد هستند و بدون قصد عشره باطل می باشند، بازهم نماز او در روزهای باقیمانده تمام است. مثلاً کسی که قبل از انصراف از قصد عشره، نوافل را خوانده باشد مثل نافلهﻯ ظهر که قبل از فریضهﻯ ظهر است- یا روزه گرفته باشد سپس عدول کرده باشد، از آنجا که روزه گرفتن یا نافله خواندن بر مسافر جایز نیست، این اعمال می توانند جایگزین فریضهﻯ چهار رکعتی شوند. به عبارت دیگر این افراد اینگونه تصور کرده اند که مراد از خواندن یک نماز چهار رکعتی، هر چیزی است که از شئون انسان مقیم باشد و بر شخص مسافر جایز نباشد.
 به نظر ما این اعمال برای تمام بودن نماز در روزهای باقیمانده، کفایت نمی کنند. مرحوم سید(ره) نیز همین مطلب را فرموده اند. به دلیل اینکه این مسأله، تعبدی و برخلاف قواعد اولیه می باشد. لذا باید بر قدر متیقن که همان مورد نص است اکتفا کرد. در نص نیز خصوص نماز فریضهﻯ چهار رکعتی به صورت کامل بیان شده است. لذا این حکم قابل تسری به کارهای دیگر مثل خواندن نافلهﻯ ظهر یا روزه گرفتن که بر مسافر جایز نیستند نمی باشد.
 عدول از قصد عشره در اثناء نماز چهار رکعتی:
 فرع دیگری که در این مسأله مطرح شده و مورد توهم برخی واقع شده، این است که اگر انسان قبل از عدول، شروع به خواندن نماز چهار رکعتی کند لکن در اثناء نماز از قصد عشره منصرف شود، بازهم فایده ای ندارد. چون آن چیزی که در روایت آمده، این است که آن شخص چهار رکعت را به صورت تمام انجام داده باشد سپس عدول کرده باشد. لذا در چنین حالتی اگر آن شخص قبل از دو رکعت یا سر دو رکعت باشد، وظیفه اش قصر است و باید نمازش را به صورت شکسته تمام کند. همچنین اگر در حال قیام رکعت سوم باشد و عدول کند، باز هم وظیفه اش تبدیل به قصر می شود و باید بنشیند و این رکعت را منهدم کند و نماز را به صورت شکسته تمام کند. چون علاوه بر اینکه عدول او در اثناء نماز است، در جایی واقع شده که قابلیت جبران را دارد و این زیادی رکعت، به منزلهﻯ زیادی سهوی است. چراکه این قیام به استناد نیت قبلی او که قصد عشره داشته، بوده است و در آن لحظه نمی دانسته که بعداً نیتش عوض می شود. لذا عامد نبوده و امر به تمام داشته است. پس این زیادی، سهوی به حساب می آید و نماز را باطل نمی کند. البته برای این قیام سهوی احتیاطاً باید دو سجدهﻯ سهو به جا بیاورد. دلیل احتیاطی بودن این حکم آن است که این قیام، از موارد سهو به حساب نمی آید بلکه ملحق به موارد سهوی است.
 اما در صورتی که آن شخص به رکوع رکعت سوم نیز رفته و در حال رکوع عدول کرده باشد، راهی برای اصلاح نماز او وجود ندارد. چون به محض عدول، تکلیف او به نماز قصر تبدیل می شود و از آنجا که او در رکوع رکعت سوم است، حتی اگر این زیادی را سهوی به حساب بیاوریم، بازهم نمازش باطل است. چون وارد در رکن شده است و زیادی سهوی در رکن نیز مبطل نماز است. تمام کردن نماز به صورت چهار رکعتی نیز فایده ای برای آن شخص ندارد. چراکه نماز چهار رکعتی امر ندارد و او در این لحظه، مأمور به نماز قصر است.
 *****
 [2317] مسألة16: إذا صَلّى رُباعِيَةً بِتَمامٍ بَعدَ العَزمِ عَلى الإقامَة لكِن مَعَ الغَفلَةِ عَن إقامَتِه ثُمَّ عَدَل فَالظّاهِر كِفايَتُه فِي البَقاءِ عَلى التَّمام وَ كَذا لَو صَلّاها تَماماً لِشَرَفِ البُقعَة كَمَواطِنِ التَّخيِير وَ لَو مَعَ الغَفلَةِ عَن الإقامَة وَ إن كانَ الأحوَط الجَمع بَعدَ العُدُول حِينَئِذٍ وَ كَذا فِي الصُّورَةِ الأولى.
 خواندن نماز چهار رکعتی در حال غفلت، قبل از عدول از قصد عشره:
 اگر کسی قصد عشره داشته باشد و در همان حال، یک نماز چهار رکعتی هم خوانده باشد لکن متوجه قصد عشرهﻯ خود نباشد و غافل از این باشد که نماز چهار رکعتی را به خاطر قصد عشره خوانده است؛ در صورتی که بعد از نماز از قصد عشره عدول کند، باز هم صحیح است و بقیهﻯ نمازهایش را باید تمام بخواند. چون آن شخص نیت ارتکازی دارد و چنین غفلتی منافات با قصد ارتکازی ندارد؛ بلکه خیلی اوقات در حال انجام کارهای مختلف، ممکن است برای انسان غفلت حاصل شود و اینطور نباشد که نسبت به قصد اولیه اش دائم الذکر باشد. لذا همان قصد اولیهﻯ انسان، کفایت می کند و قصد او در ادامه، ارتکازی است. به دلیل اینکه چنین شخصی، از آنجا که قصد عشره داشته و یک نماز چهار رکعتی نیز خوانده، مشمول نص می شود.
 خواندن نماز چهار رکعتی از جهت استحباب در مواطن تخییر:
 صورت دیگر این مسأله که کمی خفا در آن وجود دارد این است که انسان قصد عشره داشته لکن به طور کلی قصد خود را فراموش کرده و غافل شده است و به تصور مسافر بودن در مسجد الحرام که انسان مسافر مخیر بین قصر و اتمام است، از جهت افضلیت تمام، نمازش را به صورت تمام خوانده است. در این صورت مرحوم سید(ره) می فرمایند هر چند تمام خواندن نماز از طرف او به خاطر شرف بقعه و استحباب آن در مواطن تخییر بوده، لکن اگر بعد از نماز از قصد عشرهﻯ خود عدول کند، چنین نماز تمامی نیز إنشاء الله کفایت می کند. چون عبارت نص، شامل آن می شود و این مورد نیز از مواردی است که انسان در حال قصد عشره یک نماز چهار رکعتی خوانده است.
 به نظر ما شمول روایت نسبت به این مورد، محل اشکال و تأمل است و احتیاط کردن در اینجا، به جا می باشد. چون ظاهر این روایت، خواندن یک نماز چهار رکعتی که منبعث از قصد عشره باشد است نه خواندن یک نماز چهار رکعتی در حال غفلت از قصد عشره و با نیت مسافر بودن در مسجد الحرام و از جهت شرف البقعه. به عبارت دیگر حتی در صورتی که بر صرف اطلاق روایت که خواندن یک نماز چهار رکعتی در حال قصد عشره را شرط کرده، جمود کنیم لکن در اینکه چنین نمازی در مسجد الحرام به نیت استحباب و با غفلت از قصد عشره، همان تأثیر یک نماز چهار رکعتی با نیت قصد عشره را داشته باشد، اشکال است. چراکه به نظر می رسد آن نماز چهار رکعتی، باید مستند به قصد عشره باشد. لذا در این فرع، احتیاط وجوبی، احتیاط به موردی است. نهایتاً می توان گفت نسبت به شمول اطلاق روایت، شک می کنیم.
 البته اگر در کل شهر مکه قائل به تخییر شویم، چنین شخصی در هر صورت می تواند نمازهای بعدی خود را از باب تخییر، به صورت تمام بخواند. در شرایع این قول مطرح شده که کل مکه و ظاهراً کل مدینه، محل تخییر هستند ولی قول دیگری وجود دارد که حکم تخییر را به مسجدین شریفین اختصاص می دهد. نظر مرحوم امام(ره) نیز همین قول است. لکن محقق خوئی(ره) قائل به جریان تخییر در کل شهر هستند اما ایشان ملحقات را قبول ندارند و فقط شهر قدیم مکه که تا مسجد الجن تمام می شود را معتبر می دانند.
 *****
 [2317] مسألة17: لا يُشتَرَطُ فِي تَحَقُّقِ الإقامَة كونُه مُكَلَّفاً بِالصَّلاة فَلَو نَوى الإقامَة وَ هُوَ غَيرُ بالِغ ثُمَّ بَلَغَ فِي أثناءِ العَشَرَة وَجَبَ عَلَيه التَّمام فِي بَقِيَّةِ الأيّام وَ إذا أرادَ التَّطَوُّع بِالصَّلاة قَبلَ البُلُوغ يُصَلِّي تَماماً وَ كَذا إذا نَواها [1] وَ هُوَ مَجنُون إذا كانَ مِمَّن يَتَحَقَّقُ مِنه القَصد أو نَواها حالَ الإفاقَة ثُمَّ جُنَّ ثُمَّ أفاقَ وَ كَذا إذا كانَت حائِضاً حالَ النِيَّة فَإنَّها تُصَلِّي ما بَقِيَ بَعدَ الطُّهر مِن العَشَرَة تَماماً بَل إذا كانَت حائِضاً تَمامَ العَشَرَة يَجِبُ عَلَيها التَّمام ما لَم تُنشِئ سَفَراً.
 عدم اشتراط مکلف بودن به نماز در صحت قصد عشره:
 در تأثیر گذاری قصد عشره، مکلف بودن به نماز یا مکلف نبودن به نماز تفاوتی نمی کند. در نتیجه اگر شخص نابالغی که مکلف به نماز نیست، قصد عشره کند و چند روز مانده به پایان عشره بالغ شود، نمازش تمام است. چون قصد عشرهﻯ او صحیح است. همچنین اگر کسی قصد عشره کند و دیوانه شود، نماز بر او واجب نیست لکن در صورتی که روز آخر عاقل شود، باید نمازش را به صورت تمام بخواند. چون قصد عشره اش صحیح است. همچنین اگر کسی حائض باشد و در روز آخر پاک شود، نمازش تمام است؛ حتی اگر تمام ده روز را حائض باشد و بعد از ده روز بازهم بخواهد در آن شهر بماند، باید نمازش را تمام بخواند. چون قصد عشره متقوم به اتیان نماز نیست. همچنین کسی که قصد عشره دارد ولی نعوذاً بالله عمداً نماز را تا روز آخر ترک می کند، قصد عشره اش صحیح می باشد.
 والسلام


[1] - نوا العشرة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo