< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

91/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: انشاء سفر جدید از محل اقامت و عدول از آن در اثناء مسیر / فَصل فی قَواطع السَّفر / کتاب الصّلاة
 [2326] مسألة 25: إذا بَدا لِلمُقِيم السَّفَر ثُمَّ بَدا لَه العَود إلى مَحَلِّ الإقامَة وَ البَقاء عَشَرَةَ أيّام فَإن كانَ ذلِكَ بَعدَ بُلُوغِ أربَعَة فَراسِخ قَصَّرَ فِي الذِّهابِ وَ المَقصَدِ وَ العَود وَ إن كانَ قَبلَه فَيُقَصِّر حالَ الخُرُوج بَعدَ التَّجاوُز عَن حَدِّ التَّرَخُّص إلى حالِ العَزمِ عَلى العَود وَ يُتِمُّ عِندَ العَزمِ عَلَيه وَ لا يَجِبُ عَلَيه قَضاءُ ما صَلّى قَصراً وَ أما إذا بَدا لَه العَود بِدُونِ إقامَةٍ جَدِيدَةٍ بَقِيَ عَلى القَصر حَتّى فِي مَحَلِّ الإقامَة لِأنَّ المَفرُوضَ الإعراضُ عَنه وَ كَذا لو ردَّته الرِّيح أو رَجَعَ لِقَضاءِ حاجَةٍ كَما مَرَّ سابِقاً.
 انشاء سفر جدید از محل اقامت و تصمیم به بازگشت به محل اقامت در اثناء مسیر:
 این مسأله مربـوط به جایی است که انسـان تصمیم به رها کردن محل قـصد عشره و شـروع سفر جدیدی از آنجا می گیرد. مراد از سفر جدید نیز با توجه به احکامی که در ادامهﻯ این مسأله بیان می شود، قاعدتاً باید سفر هشت فرسخی باشد. یعنی آن شخص قصد هشت فرسخ امتدادی یا تلفیقی که موضوع قصر است را می کند و از شهر خارج می شود. بعد از مدتی تصمیم او عوض می شود و قصد برگشت دوباره به محل اقامت و ماندن ده روز دیگر در آنجا را می کند. در این صورت نماز آن شخص بعد از بازگشت به محل اقامت، از جهت قصد عشره تمام است لکن تکلیف نماز او در مسیر ذهاب و ایاب و مقصد بین راه باید مورد بررسی قرار گیرد.
 شکسته بودن نماز در صورت استمرار قصد هشت فرسخ تا زمان بازگشت به محل اقامت:
 مرحوم سید(ره) می فرمایند در صورتی که آن شخص به چهار فرسخ رسیده باشد و بعد از آن، تصمیم به بازگشت به محل اقامت را گرفته باشد، نمازش در ذهاب و ایاب و مقصد بین راه شکسته است تا زمانی که به محل اقامت برسد و دوباره قصد عشره کند و نمازش تمام شود. به دلیل اینکه آن شخص هنگام خروج از محل اقامت، قصد مسافت کرده است که در صورت خروج از حدّ ترخص، مسافر به حساب می آید و نمازش شکسته است، چه آن مسافت را برود چه نرود. علاوه بر اینکه فرض این است که آن شخص چهار فرسخ را نیز طی کرده و همین چهار فرسخ را برگشته است. یعنی مسافت تلفیقی از او واقع شده است. لذا نماز او در کل مسیر رفت و برگشت و مقصد بین راه شکسته است.
 تمام بودن نماز در صورت عدم استمرار قصد هشت فرسخ در اثناء مسیر:
 در صورتی که آن شخص به چهار فرسخ نرسیده باشد و مثلاً در سه فرسخی تصمیم به بازگشت به محل اقامت گرفته باشد، از هنگامی که تصمیم به بازگشت می گیرد و عزم او بر طی مسافت به هم می خورد یعنی از نقطهﻯ سه فرسخی- نمازش شکسته می شود. به دلیل اینکه وقتی آن شخص در سه فرسخی تصمیم به بازگشت می گیرد، برگشت او نیز سه فرسخ و مجموع مسافتی که طی می کند، شش فرسخ است. در نتیجه ولو در ابتدا قصد مسافت و انشاء سفر جدید را داشته است لکن مسافت، از او واقع نشده است. زمانی آن شخص می فهمد که مسافت از او واقع نشده و قصد هشت فرسخ او به هم خورده اسـت که در سه فـرسخی تصمیم به برگشت می گیرد و می فهمد مجموع مسافتی که نهایتاً طی می کند، شش فرسخ است. لذا در آن هنگام خود به خود تصمیم او نسبت به هشت فرسخ به هم می خورد. حال آنکه علاوه بر قصد مسافت، ازجمله شرائط نماز قصر، استمرار قصد مسافت است. لذا از هنگامی که تصمیم او عوض می شود، یقیناً نمازش تمام است. چون می داند در حال بازگشت به محلی است که در آنجا قصد عشره دارد و هنگام خروج از آنجا نیز قصد عشره داشته است. یعنی ذهاب و ایاب او نسبت به محلی واقع می شود که نمازش در آنجا به علت وجود قصد عشره تمام است. در بین مسیر نیز از زمانی که قصد مسافت شرعیهﻯ او به هم می خورد، وجهی برای شکسته بودن نماز وجود ندارد. لذا نماز او از هنگامی که قصد می کند برگردد یعنی در سه فرسخی- تمام است. چون استمرار قصد مسافت او به هم می خورد.
 همانطور که قبلاً بیان کرده ایم دلیل این مطلب، موثقهﻯ عمار است که در آن راوی می گوید عده ای می خواهند به مکانی کمتر از هشت فرسخ بروند و پس از رسیدن به آنجا تصمیم می گیرند چند فرسخ دیگر نیز بروند. در این صورت حضرت می فرمایند «لایَکونُ مُسافِراً حَتّی یَسِیرَ مِن منزِلِهِ أو قَریَتِه ثَمانِیَةَ فَراسِخ، فَلیتِمَّ الصّلاة» [1] . یعنی زمانی که از منزل خود خارج می شوند باید قصد هشت فرسخ را داشته باشند که ما این مطلب را نسبت به مسافت امتدادی و تلفیقی تعمیم دادیم- پس میزان این است که قصد هشت فرسخ امتدادی یا تلفیقی باید از ابتدا باشد و در طول سفر نیز باید استمرار داشته باشد. لذا هرگاه در وسط سفر، قصد هشت فرسخ شکسته شود، شرط تقصیر از بین می رود و نماز انسان تمام می شود ولو هزار فرسخ نیز بدون قصد طی کند.
 نتیجهﻯ کلی بحث در این مسأله:
 به نظر ما نیز این مسأله همانطور است که مرحوم سید(ره) فرموده اند. یعنی اگر آن شخص در چهار فرسخی تصمیم به بازگشت بگیرد، از آنجا که قصد هشت فرسخ تلفیقی او به هم نمی خورد، نمازش تا زمانی که به محل قصد عشره برسد شکسته است ولی اگر در کمتر از چهار فرسخ تصمیم به بازگشت بگیرد، از آنجا که قصد هشت فرسخ او به هم می خورد، از همین نقطه نمازش تمام است.
 بررسی وجوب اعادهﻯ نماز شکسته ای که قبل از رجوع خوانده شده است:
 مسأله ای که در اینجا به وجود می آید این است که اگر انسان پس از خروج از محل اقامت، در حالی که قصد هشت فرسخ را دارد و نمازش شکسته است، نمازش را به صورت شکسته بخواند، پس از اینکه در سه فرسخی تصمیم به بازگشت به محل اقامت را می گیرد و قصد هشت فرسخ او به هم می خورد و تکلیفش تبدیل به تمام می شود، آیا باید آن نماز شکسته را اعاده کند یا نه؟
 مشهور علما در این مسأله به صحیحهﻯ زراره عمل کرده و گفته اند اعادهﻯ نمازِ شکسته ای که در حال قصد مسافت خوانده شده، پس از به هم خوردن شرائط، واجب نیست. لکن صحیحهﻯ زراره با صحیحهﻯ أبی ولّاد که دلالت بر اعادهﻯ آن نـماز دارد، معارض است. لـذا محقق خوئی(ره) برخلاف مشهور که به صحیحهﻯ أبی ولّاد عمل نکرده اند، فرموده اند آن شخص احتیاطاً باید نمازش را اعاده کند. به دلیل اینکه صحیحهﻯ زراره که دلیل بر إجزاء است با صحیحهﻯ أبی ولّاد تعارض و تساقط می کنند و پس از تساقط باید به عمومات انجام وظیفهﻯ واقعی که نماز تمام است رجوع شود. چون پس از سقوطِ مخصص آن عمومات به واسطهﻯ تعارض، باید به عمومات اولیه که دلالت بر وجوب تمام می کنند رجوع کرد. لذا آن شخص باید نمازش را اعاده کند.
 به نظر ما اگر شهرتی که در عمل به صحیحهﻯ زراره وجود دارد، یک شهرت قویه و قدمایی باشد و صحیحهﻯ أبی ولّاد کاملاً محجور باشد، باید به نظر مشهور عمل کرد و گفت اعادهﻯ آن نماز واجب نیست.
 *****
  [2327] مسألة 26: لَو دَخَلَ فِي الصَّلاةِ بِنِيَّةِ القَصر ثُمَّ بَدا لَه الإقامَة فِي أثنائِها أتَمَّها وَ أجزَأت وَلَو نَوى الإقامَة وَ دَخَلَ فِي الصَّلاة بِنِيَّةِ التَّمام فَبَدا لَه السَّفَر، فَإن كانَ قَبلَ الدُّخُولِ فِي الرَّكعَةِ الثّالِثَة أتَمَّها قَصراً وَ اجتَزَأ بِها وَ إن كانَ بَعدَه بَطَلَت وَ رَجَعَ إلى القَصر ما دامَ لَم يَخرج، وَ إن كانَ الأحوَط إتمامَها تَماماً وَ إعادَتَها قَصراً وَ الجَمع بَينَ القَصرِ وَ الإتمامِ ما لَم يُسافِر كَما مَرَّ.
 حاصل شدن قصد عشره در اثناء نماز:
 این مسأله مربوط به جایی است که انسان با طی مسافت شرعی به همراه تمام شرائط آن، به مکانی می رود که قصد ماندن ده روز در آنجا را ندارد. در این صورت که وظیفهﻯ آن شخص نماز شکسته است، اگر نمازش را با نیت قصر شروع کند لکن در اثناء آن، قصد عشره برای او حاصل شود، تکلیفش تبدیل به تمام می شود و باید همین نماز را به نماز تمام تبدیل کند. به دلیل اینکه ماهیت قصر و اتمام، دو ماهیت متضاد مثل نماز ظهر و جمعه نیستند که اگر کسی به نیت ظهر نمازش را شروع کند، نمی تواند آن را به جمعه تبدیل کند و بالعکس. یعنی چنین عدولی بین نماز ظهر و جمعه یا نماز ظهر و عصر، خلاف قاعده است مگر در موارد جواز عدول؛ اما قصر و اتمام، یک حقیقت واحده هستند که ماهیت آنها عین همدیگر است منتها یکی از آنها دو رکعت و دیگری چهار رکعت است. به عبارت دیگر تعداد رکعات، تغییری در ماهیت نماز قصر و اتمام ایجاد نمی کند. لذا وقتی در اثناء نماز وظیفهﻯ انسان از قصر به تمام تبدیل می شود، می تواند همان نماز دو رکعتی را چهار رکعت بخواند.
 زائل شدن قصد عشره در اثناء نماز:
 عکس مسألهﻯ قبل جایی است که انسان در مکانی قصد عشره داشته باشد و نمازش را به صورت تمام شروع کند لکن در اثناء نماز قصد عشرهﻯ او زائل شود. در این صورت تکلیف او تبدیل به قصر می شود و باید نمازش را شکسته بخواند؛ مگر کسی که یک نماز چهار رکعتی خوانده باشد و بعد از اتمام نماز از قصد عشرهﻯ خود عدول کند که در این صورت وظیفه اش نماز تمام است. لذا اگر قصد عشرهﻯ انسان در اثناء نماز متزلزل شود، تکلیف او به قصر تبدیل می شود و در صورتی که هنوز در رکوع رکعت سوم وارد نشده باشد، باید نمازش را به صورت دو رکعتی به اتمام برساند و اگر در حالت ایستاده است، باید بنشیند و قیام رکعت سوم را منعدم کند و بعد از نماز دو سجدهﻯ سهو به جا آورد. اما در صورتی که وارد رکوع رکعت سوم شده باشد، راه حلی برای تصحیح نماز وجود ندارد و نمازش باطل است. البته مرحوم سید(ره) می فرمایند آن شخص احتیاطاً نمازش را به صورت تمام به اتمام برساند و سپس آن را به صورت قصر اعاده کند که یک احتیاط مستحبی می باشد.
 تعبیر «ما دامَ لَم يَخرج» در عبارت مرحوم سید(ره) یک تعبیر غلط است و هیچ معنایی ندارد و معلوم نیست اصل آن چه بوده است.
 *****
  [2328] مسألة 27: لا فَرقَ فِي إيجابِ الإقامَة لِقَطعِ حُكمِ السَّفَر وَ إتمامِ الصَّلاة بَينَ أن يَكونَ مُحَلَّلَة أو مُحَرَّمَة كَما إذا قَصَدَ الإقامَةَ لِغايَةٍ مُحَرَّمَةٍ مِن قَتلِ مُؤمِنٍ أو سِرقَةِ مالِه أو نَحوِ ذلِك كَما إذا نَهاه عَنها والِدُه أو سَيِّدُه أو لَم يَرضَ بِها زوجُها.
 عدم فرق بین حلال یا حرام بودن قصد عشره در اتمام نماز:
 قصد عشره در هر صورت موجب تمام شدن نماز انسان می شود و تفاوتی بین حرام یا حلال بودن آن وجود ندارد. مثلاً کسی که بدون رضایت پدرش در مکانی قصد عشره می کند یا زنی که شوهرش قصد عشره را تحریم کرده یا عبدی که مولایش قصد عشره را تحریم کرده یا کسی که غایت محرمی در قصد عشره دارد و مثلاً می خواهد در این ده روز قتلی انجام دهد، در همهﻯ این موارد نماز انسان تمام است. چون قصد عشره، موضوع اتمام نماز است اعم از اینکه حلال باشد یا حرام باشد. به عبارت دیگر در مواردی که سفر انسان برای غایت حرامی باشد و قصد عشره نیز داشته باشد، نمازش از دو جهت تمام است.
 *****
 [2329] مسألة 28: إذا كانَ عَلَيه صَومٌ واجِبٌ مُعَيَّن غَير رَمَضان كَالنَّذرِ أو الإستِيجار أو نَحوِهِما وَجَبَ عَلَيه الإقامَةُ مَعَ الإمكان.
 بررسی جواز سفر در صورت وجود روزهﻯ واجب معین بر گردن انسان:
 اگر روزهﻯ واجب معینی بر گردن انسان باشد، از آنجا که صحت روزه مشروط به عدم سفر و بودن در حضر است و سفر کردن از جملهﻯ مبطلات روزهﻯ واجب به حساب می آید، در صورتی که این روزهﻯ واجب معین، روزهﻯ ماه مبارک رمضان باشد، انسان می تواند به سفر برود و قضای آن را بعداً به جا بیاورد. یعنی رفتن به سفر به صورت اختیاری و عمدی در ایام ماه مبارک رمضان، ولو بدون هیچ احتیاجی جایز است. به دلیل آیهﻯ شریفهﻯ ﴿مَن کانَ مریضاً أو عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِن أیّامٍ اُخَرَ یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ العُسرَ...﴾ [2] . البته رفتن به سفر در ایام ماه مبارک رمضان تا قبل از روز بیست و سوم، کراهت شدیده و بعد از آن، کراهت خفیفه دارد.
 اما در صورتی که روزهﻯ واجب معین، غیر از روزهﻯ ماه مبارک رمضان باشد، مثل روزه ای که به واسطهﻯ نذر در روز معینی واجب می شود یا مثل روزه ای که به واسطهﻯ استیجار برای میتی در روز معینی واجب می شود، مرحوم سید(ره) می فرمایند در هر دو صورتِ نذر و استیجار، واجب است انسان در آن روز در شهر خود بماند یا اگر به سفر می رود، در آنجا قصد عشره کند تا بتواند روزهﻯ آن روز را بگیرد. پس به نظر مرحوم سید(ره) رفتن به سفر در ماه مبارک رمضان به علت وجود دلیل خاص، جایز است ولی در غیر از ماه مبارک رمضان که دلیل خاصی وجود ندارد، جایز نیست. لکن اعلام می فرمایند دربارهﻯ نذر نیز همانند روزهﻯ ماه مبارک رمضان، دلیل خاص وجود دارد که اگر روزهﻯ واجب معینی به واسطهﻯ نذر بر گردن انسان باشد، جایز است به سفر برود و روزهﻯ آن روز را قضا کند. البته کفارهﻯ عدم عمل به نذر معین بر او واجب می شود.
 صاحب وسائل(ره) روایاتی که دلالت بر جواز سفر در صورت وجود روزهﻯ واجب معین به واسطهﻯ نذر می کنند را در باب جداگانه ای از کتاب الصّوم آورده است؛ از آن جمله روایت عبدالله بن جندب است که می فرماید «سَمِعْتُ مِنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ سَأَلَهُ عَنْ رَجُلٍ جَعَلَ عَلَى نَفْسِهِ نَذْرَ صَوْمٍ يَصُومُهُ فَمَضَى فِيهِ [3] فِي زِيَارَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ يَخْرُجُ وَ لَا يَصُومُ فِي الطَّرِيقِ فَإِذَا رَجَعَ قَضَى ذَلِكَ» [4] . این روایت دربارهﻯ کسی است که نذر کرده است روز معینی را روزه بگیرد سپس تصمیم می گیرد در آن روز به زیارت امام حسـین(ع) برود. نسبت به چنین شخصی حضرت می فرمایند می تواند به زیارت امام حسین(ع) برود و روزهﻯ آن روز را بعداً قضا کند.
 روایت دیگری که در کتاب النّذر وجود دارد و به نظر محقق خوئی(ره) أصح از این روایت است، صحیحهﻯ علی بن مهزیار است که می فرماید «كَتَبْتُ إِلَيْهِ -يَعْنِي إِلَى أَبِي الْحَسَنِ(ع)- يَا سَيِّدِي رَجُلٌ نَذَرَ أَنْ يَصُومَ يَوْماً مِنَ الْجُمُعَةِ دَائِماً مَا بَقِيَ فَوَافَقَ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ عِيدِ فِطْرٍ أَوْ أَضْحًى أَوْ أَيَّامَ التَّشْرِيقِ أَوْ سَفَرَ أَوْ مَرِضَ هَلْ عَلَيْهِ صَوْمُ ذَلِكَ الْيَوْمِ أَوْ قَضَاؤُهُ وَ كَيْفَ يَصْنَعُ يَا سَيِّدِي؟ فَكَتَبَ إِلَيْهِ: قَدْ وَضَعَ اللَّهُ عَنْهُ الصِّيَامَ فِي هَذِهِ الْأَيَّامِ كُلِّهَا وَ يَصُومُ يَوْماً بَدَلَ يَوْمٍ إِنْ شَاءَ اللَّهُ...» [5] . مراد از جمعه، ایام هفته است. این روایت دربارهﻯ کسی است که نذر کرده است تا آخر عمرش روز معینی از ایام هفته را روزه بگیرد. سائل می پرسد اگر آن روز مصادف با یکی از اعیاد فطر یا قربان یا ایام تشریق شود یا سفر یا مرضی برای او حادث شود و نتواند روزهﻯ آن روز را بگیرد، آیا می تواند قضای آن روز را به جا آورد؟ حضرت می فرمایند یک روز به جای آن روز قضا کند.
 والسلام


[1] - الوسائل 8 : 369 / أبواب صلاة المسافر ب4 ح3.
[2] - سورهﻯ بقره / آیهﻯ 185.
[3] - في نسخة زيادة- فحضرته نية (هامش المخطوط).
[4] - الوسائل10: 197 / أبواب من یصح منه الصوم ب10 ح5.
[5] - الوسائل23: 310 / أبواب النذر و العهد ب10 ح1.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo