< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/02/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: وقت نماز جمعه/فصل فی صلاه الجمعه/کتاب الصلاه
 گذشت که در خصوص وقت نماز جمعه روایات معتبره ای وارد شده که نماز جمعه مضیّق است،بر خلاف سایر نمازهای واجب.از طرف دیگر بعضی روایات صحیحه تعبیر می کردندکه ساعه تزول یا عند الزوال،و ساعه تزول را گفتیم به معنای ساعت لغوی است ولو اینکه ممکن است در مقدار معین هم استعمال شده باشد ولی از روایات دیگر فهمیده می شود که ساعه لغوی منظور است،که یعنی لحظه ای که ظهر می شود.عند الزوال را هم گفتیم لحظه ای است که عرفاً حساب شود که می شود حدود ده دقیقه و نمی شود دراین ده دقیقه نماز کامل جمعه را خواند زیرا نماز جمعه با متعلقاتش مفصّل است و طول می کشد پس صدق نمی کند که مراد انجام تمام عمل باشد وصدق نمی کند که تمام عمل باید عند الزوال انجام شود،بلکه عبارت را حمل کردیم بر شروع نماز جمعه که باید عند الزوال باشد،مثل استحباب نماز اوّل وقت که معنایش این است که شروعش اوّل وقت باشد ولو نماز یک ساعت طول بکشد و شخص سوره بقره بخواند و مقداری از نماز از اول وقت بگذرد.پس اقامه نماز جمعه نباید آنقدر تعویق بیفتد که از عند الزوال خارج شود بلکه در همان ده دقیقه اوّل باید شروع شود.البته مواردی داشتیم از علما که برخی نماز جمعه هایشان را حدود نیم ساعت بعد از اذان شروع کردند که این کار خلاف مبنای ماست و با روایات هماهنگی ندارد.پس شروع نماز باید در اوائل عرفی باشد.
 بحث بعد اینکه،تعیین انتها ی نماز جمعه از مضمون این روایات خارج است و باید بررسی شود که تا چه مدت می شود نماز راطول داد و در نتیجه باید سراغ ادله دیگر رفت.اگر کسی سوره بقره خواند و نمازش خیلی طول کشید جایز است یانه؟باتوجه به اینکه هیچ نهی ای در این زمینه نداریم وهمچنین دلیلی نداریم که بگوید خطبه نباید طول بکشد.بحث در فرضی است که خطبه ها بعد از زوال شروع شود که البته گفتیم جایز است.
 ظاهر فتوای امام خمینی«ره» تبعا للمجلسیین«رحمه الله علیهما» این است که شروع و انتها باید قبل از سُبعَیِ الشاخص(دو هفتم شاخص) باشد یعنی اگر دو سُبع گذشت آنگاه بنابر احوط وقت نماز جمعه تمام است و قبل از رسیدن به دو هفتم باید به طور کامل نماز جمعه تمام شود.
 سبعی الشاخص حدود یک ساعت است البته شائع است که بعضی ائمه جمعه نمازشان بیش از یک ساعت طول میکشد.
 درمقابل قول مجلسیین قولی هست که این قول ممکن است نظر مشهور فقهای متاخرین هم باشد که از محقق «ره» به بعد است(اوّل المتاخرین علّامه،و آخر المتقدمین محقق صاحب شرائع است)که قائل شده اند به اینکه حدش مثل الشاخص(سایه به اندازه شاخص شود) است یعنی آخر وقت نماز جمعه کل شاخص است که هفت هفتم می شود که قطعا بیش از 2ساعت می شود.وآقای خویی«ره» هم نظرشان همین است که قبل از رسیدن سایه به اندازه کل شاخص باید نماز تمام شود که زمان زیادی است.
 ما عند الزوال و باقی عبارات را حمل کردیم بر شروع نماز و گفتیم منظور روایات انتها نیست و نمی خواهند بگویند تمام عمل باید عند الزوال انجام شود.با این توضیح باید ببینیم دلیلی هست که نماز را محدود کرده باشد؟
 بله،روایاتی در این زمینه هست که از جمله ی آنها ، روایات1و3و5و11و12از باب 8 از ابواب نماز جمعه در کتاب وسائل الشیعه است.
 روایت1) وسائل الشيعة؛ ج، ص: 315(بخش انتهایی روایت محل بحث است)
 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ‌عِيسَى وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلَّانٍ «1» جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ جَمِيعاً عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ مِنَ الْأَشْيَاءِ أَشْيَاءَ مُوَسَّعَةً وَ أَشْيَاءَ مُضَيَّقَةً- فَالصَّلَاةُ مِمَّا وُسِّعَ فِيهِ تُقَدَّمُ مَرَّةً وَ تُؤَخَّرُ أُخْرَى- وَ الْجُمُعَةُ مِمَّا ضُيِّقَ فِيهَا- فَإِنَّ وَقْتَهَا يَوْمَ الْجُمُعَةِ سَاعَةُ تَزُولُ- وَ وَقْتَ الْعَصْرِ فِيهَا وَقْتُ الظُّهْرِ فِي غَيْرِهَا. [1]
 یعنی وقت نماز عصر در روز جمعه وقت نماز ظهر است در غیر روز جمعه توضیح اینکه در غیر جمعه وقت نماز عصر مشخص است که در بازه ای که سایه از یک برابر تا دوبرابر است وقت فضیلت می باشد و وقت اجزاء هم تا غروب است(الوقت وقتان،وقت الفضیله ووقت الاجزاء).وقت فضیلت نماز ظهر در غیر ظهر جمعه از دو سبع است که حدود یک ساعت بعد از زوال است که در این زمان فاصله یک ساعت باید نافله خوانده شود،و به علاوه خود نماز حدود یک ساعت طول می کشد امّا در نمازجمعه که نافله نداریم باید اوّل زوال،نماز جمعه خوانده شود،ووقت نماز عصر در جمعه همان وقت نماز ظهر در روزهای دیگر است که حدود یک ساعت بعد از زوال است که امام و مجلسیین نظرشان این است،پس تا سبعی الشاخص باید نماز جمعه تمام شود تا عصر خوانده شود و عصر را هم قبل جمعه نمی شود خواند،به روایاتی هم که گفته شد می شود استناد کرد و این مطلب را ثابت کرد که البته سند روایات هم محکم است.
 سوال اینکه وقتی گفته میشود نماز عصر جمعه را در وقت نماز ظهر در روزهای دیگر بخوان بر سبیل فضیلت است یا الزامی است؟جواب حضرت امام و مجلسیین این است که وقت فضیلت مراد است و وقتی هم که برای ظهر در روزهای دیگر گفته اند خودش من باب فضیلت است و دلیلش هم این است که خلاف ضرورت فقه است زیرا هیچکس نگفته نماز عصر جمعه را نمی شود بعد از سبعی الشاخص خواند و مسلماً جایز است مکلف دیرتر هم بخواند ومشکلی ندارد پس روایت ناظر به استحباب است که مستحب است نماز عصر جمعه را موقع وقت فضیلت ظهر در روزهای دیگر خواند.وقتی مستحب شد دیگر مضیّقی نداریم واگر هم باشد استحبابی است،در نتیجه همانطور که جایز است نماز عصر تاخیر بیفتد به تبعش نماز جمعه هم جایز است تاخیر بیفتد و عدم تاخیرش از سبعی الشاخص هم که گفته شده از باب استحباب است.
 اما نظر محقق خویی«ره» تبعاً للمشهور که فتوا هم داده اند این است که وقت نماز جمعه(ظاهرا هم شروع و هم انتها)تا جایی است که سایه برسد به مثلش(سایه به اندازه شاخص بشود) که قطعا بیش از دو ساعت است وچه بسا سه ساعت هم بشود.
  چرا مشهور ومحقق و علامه این مطلب را فرموده اند؟شاید به این جهت باشد که قضیه ی اینکه فضیلت نماز ظهر تا دو هفتم شاخص است مطرح نبوده است وحتی صاحب عروه از آنها تبعیت کرده و گفته وقت فضیلت نماز ظهر از اول ظهر است تا اینکه سایه به حد مثل برسد و هیچ حرفی از سبعی الشاخص نیست با اینکه در روایات بحث قدمین و... هست ولی در فتاوایشان هیچ اشاره ای نکرده اند و تأکیدشان بر مثل است پس وقتی وقت فضیلت را تا مثل شاخص میدانند طبق مبنایشان صحیح است که بگویند وقت نماز جمعه هم تا مثل شاخص است زیرا وقت نماز عصر در روز جمعه وقت نماز ظهر است در روزهای دیگر هفته.یعنی مبنایشان در باب فضیلت نماز ظهر تاثیر گذاشته بر فتوایشان در باب وقت نماز جمعه. که البته به شکل وجوبی گفته اند که باید تا مثل شاخص نماز جمعه خوانده شود وبعدش هم نماز عصر خوانده شود که آن اشکالی که دقایقی قبل گرفتیم اینجا هم وارد است که این روایت ناظر به وقت فضیلت است زیرا روایت یک مدلول مطابقی دارد ویک مدلول التزامی که مدلول التزامی مربوط به فراغ از نماز جمعه است و مدلول مطابقی اش مربوط به نماز عصر است وهیچکس نمی گوید اجزاءنماز عصر در این وقت است بلکه استحباب است ودر این صورت مدلول التزامی اش نسبت به نماز جمعه هم در حد استحباب می شود که مستحب است نماز جمعه تا مثل شاخص خوانده شود.
 محقق خویی«ره»هم می فرماید برای آخر وقت نماز جمعه وقتی مشخص نشده وتا غروب جایز است خوانده شود و آن مقدار هم که بحث شد در جهت فضیلت نماز جمعه است ولی اجزاء تا 4 رکعت مانده به غروب است.
 به نظر ما هم تا اینجای حرف آقای خویی خوب است وقبول داریم ونکته دیگر که هم ما و هم محقق خویی «ره»قبول داریم این است که اگر گفتیم تا نزدیک غروب جایز است خلاف مرتکز متشرعه است و نمی شود قائل شد،که محقق خویی «ره» برای حل این مطلب سراغ مشهور آمده ومیزان رسیدن به مثل را مطرح می کند که ما دیگر قبول نداریم و این حد را برای فضیلت قبول داریم ولی برای اجزاء قبول نداریم.
 به نظر ما نظر مرحوم گلپایگانی صحیح است ومختار ما هم همین است که نماز و خطبه ها خارج متعارف نباشد و دیگر هیچ مقیدی نداریم الّا مرتکز متشرعه که آن هم می گوید تا غروب را قبول نداریم و حدی مشخص نمیکند.متعارف هم یعنی حدوداً نباید از دو ساعت عبور کند و در تاریخ هم که بررسی می شود تا همین مقدار است زیرا ادامه اش تا غروب خلاف مرتکز متشرعه است.
 پس جمع بندی ما این است که شروع باید در اوائل عرفی باشد و انتهایش هم نباید خارج از متعارف باشد و شروع فضیلت هم از سبعی الشاخص است تا مثل شاخص که هرچه به مثل نزدیک میشود فضیلتش کم میشود و بلا فاصله بعد از دو هفتم فضیلتش از همه اوقات بیشتر است.
 ممکن است نظریه مثل الشاخص خارج از متعارف شود و به نظر ما نباید تا آن موقع طول بکشد.
 
 
 
 


[1] وسائل الشيعة ، شیخ حر عاملی ،ج7 ، ص 316

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo