< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: شکوک مبطله /شک در عدد رکعات/کتاب الصلات
 در جلسه گذشته، در مساله نماز چهار رکعتی گفته شد: اگر یک طرف شک یک رکعت باشد برای مثال یک و دو یا یک و سه یا یک و دو و سه و یا یک و چهار و یا یک و دو و سه وچهار به هر صورت که باشد موجب بطلان نماز می گردد. دلیل این امر نیز روایات کثیره ای است که در باب اول ابواب خلل آمده.
 اما در ازاء این روایات چند روایت وجود دارد که یا سند آنها ضعیف است یا آنکه هرچند سند خوبی دارند لکن ظاهرا به سبب تقیه صادر گشته اند، زیرا از آن جهت که بر بنای علی الاقل دلالت دارند موافق عامه هستند، مثل:
 صحيحة علي بن يقطين قال: «سألت أبا الحسن (عليه السلام) عن رجل لا يدري كم صلّى واحدة أو اثنتين أو ثلاثاً، قال: يبني على الجزم، و يسجد سجدتي السهو، و يتشهّد تشهّداً خفيفاً» [1]
 این روایت کاملا مطابق با نظر اهل سنت می باشد ظاهر روایت این است که سجده سهو در خود نماز است بخلاف امامیه که می گویند سجده سهو بعد از نماز است. بنا بر این روایت موافق عامه و مخالف روایات مستفیضه معتبره می باشد.
 و منها: رواية علي بن أبي حمزة: «عن الرجل يشكّ فلا يدري واحدة صلّىأو اثنتين أو ثلاثاً أو أربعاً، تلتبس عليه صلاته، قال: كلّ ذا؟ قال قلت: نعم قال: فليمض في صلاته و يتعوّذ باللّٰه من الشيطان، فإنّه يوشك أن يذهب عنه» [2]
 «علی بن ابی حمزه» ظاهرا همان بطائنی و راس واقفیه می باشد. این روایت به انسانی انصراف پیدا می کند که دچار وسواس است. زیرا شک کسی که کثیر الشک باشد از اعتبار ساقط است. لذا روایت مربوط به این بحث نمی باشد.
 و منها: ما رواه الشيخ بإسناده عن عنبسة قال: «سألته عن الرجل لا يدري ركعتين ركع أو واحدة أو ثلاثاً، قال: يبني صلاته على ركعة واحدة يقرأ فيها بفاتحة الكتاب، و يسجد سجدتي السهو» [3]
 در مورد «عنبسه» دو احتمال وجود دارد که به قرینه روایت صفوان مراد «عنبسه بن بجاد» است که ثقه و معتبر می باشد. لذا از جهت سند اشکالی ندارد. اما در مورد دلالت باید گفت: در این روایت نیز بنا بر اقل گذاشته می شود حال آنکه گفته شد خلاف روایات مستفیضه است. همچنین یک طرف شک موجود در روایت رکعت اول است که به این نحو جز شکوک مبطله می باشد. لذا این روایت به دلیل مخالفت با روایات مستفیضه عملی نمی باشد.
 البته باید توجه داشت همیشه روایاتی وجود دارد که با روایات مستفیضه معارضه می کنند مگر در موارد قلیلی که در صورت وجود چنین روایاتی، حمل بر تقیه می شوند.
 چهارم، شک بین دو رکعت و بیشتر قبل از اتمام سجدتین
 الرابع الشك بين الاثنتين و الأزيد قبل إكمال السجدتين
 چهارمین صورت هنگامی است که یک طرف شک دو باشد. مثلا شک بین دو و سه و شک بین دو و چهار یا شک بین دو و سه و چهار. البته اگر شک قبل از اکمال سجدتین باشد موجب ابطال نماز می شود لکن اگر بعد از اکمال سجدتین باشد جزء شکوک صحیحه می باشد.
  لکن در روایات عنوان قبل و بعد از اکمال سجدتین به صورتی که بیان شد نیامده است و این تعبیر فقها می باشد.در اصل، مطلب این است که رکعت اول و دوم، از مما فرض الله هستند و گفته شد شک در آنها راه ندارد. لذا باید بدانیم اتمام رکعت دوم به چیست؟ فرموده اند اکمال رکعت دوم به اتمام سجدتین می باشد. لذا اگر شک قبل از اکمال سجدتین پیش آید ، رکعت دوم تمام نشده و موجب بطلان نماز می گردد. اما اگر بعد از اکمال سجدتین شک کند. رکعت دوم را خوانده و تمام کرده و اشکالی پیش نمی آید. لذا میزان این است که هنوز در رکعت دوم است و یا آنکه در رکعت سوم است.
 حال در اینکه رکعت با چه چیزی به اتمام می رسد سه احتمال وجود دارد.
  اول آنکه رکعت، واحدی از رکوع باشد. یعنی تای آخر رکعه تای وحده ای است که بر «رکع» عارض گردیده و به معنای رکوع واحد می باشد. این معنا در روایات نیز مستعمل است. لکن این کلام خلاف ظاهر است و ظاهر مطلب همان اصطلاح متشرعه می باشد که مجموعه ای از قیام و رکوع و سجدتین است. مثلا گفته می شود نماز ظهر چهار رکعت است یعنی مجموع قیام وقرائت و رکوع و سجود است، نه اینکه فقط چهار رکوع باشد. دلیل دیگر بر عدم اراده واحد از رکوع این است که گفته شده «فیهن القرائه».
 حال بحث در مورد مصطلح متشرعه می باشد که رکعتی که شروع آن با قیام است پایانش به چیست؟ این احتمال وجود دارد که گفته شود تشهد نیز هم جزء رکعت دوم است. چرا که تشهد باید خوانده شود تا به رکعت سوم برسیم. لکن باید گفت این معنا خلاف اصطلاح متشرعه و روایت فضل بن شاذان می باشد. در روایت فضل گفته شده است، تشهد بعد الرکعتین و نه فی الرکعتین یعنی دو رکعت نماز خوانده شده و الآن تشهد خوانده می شود که برای رکعت سوم بلند شویم. لذا باید گفت تشهد جزء رکعت نیست بلکه بعد از رکعت و مقدمه برای ورود به رکعت سوم می باشد. بنا بر این انتهای رکعت دوم سجده است.
 اما بحث بر این مطلب نیز وجود دارد که اکمال سجده دوم به چیست؟ در این مورد شیخ انصاری فرموده اند: اتمام سجده دوم با اکمال ذکر است زیرا بعد از ذکر رفع الراس من السجده است که چیزی عقلی است و جزء سجده نیست. لذا مصطلح متشرعه این است که رکعت عبارت است از قیام و رکوع و سجدتین که با ذکر تمام می شود و رفع الراس مقوم سجده نمی باشد بلکه مقوم آن وضع الجبهه علی الارض می باشد. که در این حالت باید ذکر را گفت و با گفتن ذکر سجده انجام شده است. بنا بر این اکمال سجده دوم به ذکر است.
 لذا اگر مصلی قبل از اتمام ذکر سجده دوم شک کرد، شک وی قبل از اتمام رکعت دوم است و در صورتی که بعد از ذکر سجده شک کند هرچند سر از سجده بلند نکرده، شک وی بعد از رکعت دوم است و موجب بطلان نمی گردد.
 بنا بر این گفته شده است، اتمام رکعت دوم به اتمام سجدتین است و اتمام سجدتین به قرار دادن پیشانی بر مهر و گفتن ذکر به قدر واجب است و نه بیشتر از آن. مقدار ذکر واجب هم سه ذکر صغیر و یا یک ذکر کبیر می باشد یعنی یا سه بار سبحان الله یا یک بار سبحان ربی الاعلی و بحمده گفته شود. اما اگر در ادامه سجده ذکر دیگری گفته شود و در میان آن ذکر شک شود این شک موجب ابطال نخواهد بود زیرا رکعت دوم تمام شده و شک بعد از آن عروض کرده.
 پس اقوا نظر شیخ انصاری است که بعد از او نیز بسیاری از متاخرین منهم سید یزدی به نظر او متمایل گشته اند.
 لکن اگر گفته شود که بر ناسی ذکر فقط وضع جبهه بر ارض لازم است و ذکر مقوم سجده نمی باشد باید گفت: اولا بحث در مورد ناسی و مضطر نمی باشد و ثانیا مصطلح متشرعه ذکر را نیز جزء سجده شمرده اند. لذا باید اکمال سجده را به اتمام ذکر دانست.
 پنجم، شک بین دو و پنج و بیشتر از پنج
 الخامس الشك بين الاثنتين و الخمس أو الأزيد و إن كان بعد الإكمال
 در این صورت دیده می شود که در شک بین رکعت دوم و پنجم تفصیل بین اکمال و عدم اکمال سجدتین وجود ندارد و در هر صورت نماز باطل است. علت این است که علم تفصیلی به بطلان نماز داریم. زیرا اگر شش رکعت خوانده باشد نماز باطل است و در صورتی که دو رکعت خوانده باشد و شک بین دو و سه و چهار باشد باید به مقدار نقص نماز احتیاط بخواند چرا که اگر به آن نیاز باشد نماز را تتمیم می کند و در صورت عدم نیاز خللی به اصل نماز وارد نمی کند. اما اگر دوران بین دو و پنج باشد نمی توان گفت باید نماز احتیاط خواند. لذا فرق این دو صورت این است که در صورت اول یقین وجود دارد که بیش از چهار رکعت خوانده نشده است. لذا بنا را بر اکثر گذاشته و نماز سلام داده ، و نماز احتیاط خوانده می شود. در صورتی که چهار رکعت خوانده باشد نماز صحیح است و اگر کمتر خوانده شود، نماز احتیاط جابر آن خواهد بود. ولی نماز احتیاط را نمی توان به شک بین دو پنج وارد دانست، چرا که اگر پنج رکعت خوانده شده باشد، نماز احتیاط آن را تصحیح نمی کند.
 اما در صورتی که بین دو و پنج شک شود و در حالت ایستاده باشد اگر بخواهد بنشیند و نماز را تمام کند شک او تبدیل به یک و چهار شده و در این صورت پای یک به میان خواهد آمد و موجب بطلان نماز خواهد شد. لذا شک بین دو و پنج و بیشتر در هر صورت موجب بطلان نماز خواهد بود.


[1] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج8، ص227، حدیث10494،ط آل البیت.
[2] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج8، ص228، حدیث10498،ط آل البیت.
[3] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج8، ص193، حدیث10398،ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo