< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/11/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فراموش کردن اجزای غیر مقوم سجده / حکم قضای اجزای فراموش شده /کتاب الصلاة
مساله دوازدهم، فراموش کردن اجزای غیر مقوم سجده
مسألة 12: إذا سها عن الذكر أو بعض ما يعتبر فيها ما عدا وضع الجبهة في سجدة القضاء فالظاهر عدم وجوب إعادتها، و إن كان أحوط[1]
چنانکه بیان شد اگر مصلی سجده ای را در نماز فراموش نمود باید آن را بعد از نماز خود قضا نماید. اما در صورتی که بعضی از اجزاء سجده را فراموش نماید لازم نیست سجده را قضا نماید. مساله دو صورت دارد.
اگر گفته شود: سجده قضا، واجب جدیدی است، بر گردن مصلی سجده جدید و کاملی واجب می باشد و در صورت نقصان بعض اجزاء، لازم است آن را تکرار نماید. چرا که در این صورت کلی در ذمه است و اگر در ضمن فرد ناقص بجا آورده شود، از گردن ساقط نمی شود و باید تدارک شود. مثلاً اگر در نمازی سجده برذمه باشد و مصلی آن را به صورت ناقص اتیان نماید، به مقتضای قاعده باید تکرار شود. مثال دیگر آن است که شخصی مدیون دیگر باشد، اگر دین خود را ادا نماید و معلوم شود آنچه که داده ناقص بوده، باید آن را تدارک نماید. لذا اگر ما قائل به واجب جدید باشیم، تکرار عمل لازم است. یعنی لازم است در این فرض مصلی سجده ی کاملی را دوباره بجا آورد.
اما اگر گفته شود سجده ی قضا، عمل واجب جدیدی مثل کفاره ی نسیان نمی باشد. بلکه آنچه از ادله استفاده می شود، آن است که سجده قضایی نفس سجده فراموش شده است که خداوند سبحان برای ناسی در مکان اتیان آن توسعه داده به صورتی که می توان آن را بعد از نماز بجا آورد. در این صورت باید دید که آنچه از سجده در نماز فوت شده از مقومات سجده اند یا خیر؟ یعنی طبیعت سجده در خارج محقق شده یا خیر؟ در جواب می گوییم : در صورتی که این امور از مقومات سجده باشند، باید سجده مجددا اتیان شود. اما اگر گفته شود: طبیعت سجده متوقف بر این امور نیست بلکه چون سجده عبارت است از «وضع الجبهه علی الارض»، وضع دست ها، زانو ها، انگشتان شصت پا و ذکر از مقومات آن نمی باشند و تنها واجباتی هستند که در سجده واجب شده اند، نه اینکه مقوم آن باشند. در این صورت بوسیله گذاشتن پیشانی بر زمین سجده محقق شده و ماهیت آن تمام شده و تنها واجباتی که در این حال واجب بودند فراموش شد.
در این صورت اتیان واجبات فراموش شده در سجده دیگر فایده ای همراه ندارد. چرا که اتیان آنها تحصیل حاصل خواهد بود. زیرا سجده واجب بواسطه وضع جبهه علی الارض محقق شد و در صورت تکرار سجده، سجده دوم چیزی غیر از سجده واجب در نماز خواهد بود که فایده ای ندارد. لذا می گوییم این امور از واجباتی هستند که در نماز فراموش شده و امکان تحصیل آن ها بعد از نماز وجود نخواهد داشت.
در این حال بخاطر فوات این اجزا امر دائر است بین بطلان نماز و صحت نماز در این فرض. در اینجا حدیث لاتعاد فرض بطلان را رد می کند و می گوید بطلان تنها در صورت فوت ارکان است. حاصل آنکه بنا بر مبنایی که بیان شد این واجبات ساقط خواهند شد و چیزی به گردن مصلی نخواهد بود.
اما در صورت فراموشی قرار دادن پیشانی بر زمین که مقوم سجده است، باید سجده قضا شود. زیرا در این فرض اصلاً سجده اتیان نشده. در صورتی نیز که بعض اجزای واجب غیر از وضع جبهه فراموش شود حکمش بیان شد.
مساله سیزدهم، عدم وجوب اتیان سلام بعد از تشهد قضا
مسألة 13: لا يجب الإتيان بالسلام في التشهّد القضائي
در جایی که تشهد فراموش شود، مشهور مثل سجده قائل به وجوب تشهد شده اند. لکن در این مساله مرحوم سیدنا الاستاد با قول مشهور مخالفت نموده و فرموده در فرض فراموشی تشهد قضای آن لازم نیست[2]. زیرا ادله قاصر از دلالت بر لزوم قضا می باشند.
لذا در این مساله ما بنا بر مبنای مشهور که لزوم قضای تشهد است این سوال را مطرح می کنیم که آیا در صورت قضا شدن تشهد و اتیان قضای آن لازم است بعد از تشهد قضایی اتیان سلام نیز واجب است یا خیر؟ مرحوم سید در پاسخ می فرمایند: لازم نیست بعد از نماز سلام نیز اتیان شود. تشهد نیز تنها تا انتهای اللهم صل علی محمد و آل محمد می باشد.
وجوب سلام بعد از اعاده تشهد و سجده ی رکعت اخیر
و إن كان الأحوط في نسيان التشهّد الأخير إتيانه بقصد القربة من غير نيّة الأداء و القضاء مع الإتيان بالسلام بعده
به نظر ما اگر تشهد منسی از غیر رکعت اخیر باشد، کلام سید صحیح می باشد. چرا که سلام از اجزای تشهد نمی باشد و مفروض فقط وجوب قضای تشهد می باشد و دلیل بر چیزی غیر از قضای تشهد دلالت ندارد. اما اگر تشهد منسی در رکعت اخیر باشد، یعنی مصلی بدون تشهد سلام دهد، سپس قبل از وقوع فعل منافی متوجه نسیان خود شود، باید تشهد را اعاده نماید و بعد از آن سلام دهد. زیرا سلامی که قبل از ادای تشهد اتیان شده در غیر محل خود بوده و مفروض آن است که ترتیب در نماز واجب است. لذا سلام مصلی قبل از اتیان تشهد بوده و در غیر محل خود واقع شده لذا لازم است مصلی بعد از اعاده تشهد سلام را نیز در جای خود بجا آورد. باید توجه داشت در این صورت تشهد، قضا محسوب نمی شود. زیرا مصلی قبل از اتیان فعل منافی و فصل طویل متوجه شده که نماز خود را تمام نکرده و باید با اتیان تشهد و سلام نماز خود را به پایان ببرد.
كما أنّ الأحوط في نسيان السجدة من الركعة الأخيرة أيضاً الإتيان بها بقصد القربة مع الإتيان بالتشهّد و التسليم لاحتمال كون السلام في غير محلّه و وجوب تداركهما بعنوان الجزئية للصلاة و حينئذ فالأحوط سجود السهو أيضاً في الصورتين لأجل السلام في غير محلّه[3]
در این فرع نیز نظر ما با فرمایش مرحوم سید تفاوت دارد.
در مورد سجده منسیه در رکعت اخیر نیز نظر ما همین است که در مورد تشهد بیان شد. زیرا در این فرع نیز مصلی قبل از اتیان منافی و فصل طویل متذکر نسیان خود گشته، بنا بر این اگر وقت ادا باقی باشد محل اتیان نیز باقی است و بر مصلی لازم است سجده و ما بعد آن را اعاده نماید. اعاده اجزای دیگر بعد از سجده نیز از باب حفظ ترتیب واجب در نماز می باشد.
بعد از اعاده اجزای منسیه و ما بعدها و اتمام نماز، بنا بر احتیاط مستحب لازم است سجده سهو نیز برای سلام زائد سهوی که قبل از اتیان اجزای منسیه وارد شده، بجا آورده شود.
عدم فرق بین قضای سجده و تشهدِ رکتین اولتین و اخیرتین
مسألة 14: لا فرق في وجوب قضاء السجدة و كفايته عن إعادة الصلاة بين كونها من الركعتين الأوّلتين و الأخيرتين لكن الأحوط إذا كانت من الأولتين إعادة الصلاة أيضا، كما أن في نسيان سائر الأجزاء الواجبة منهما أيضا الأحوط استحبابا بعد إتمام الصلاة إعادتها، وإن لم يكن ذلك الجزء من الأركان، لاحتمال اختصاص اغتفار السهو عن ما عدا الأركان بالركعتين الأخيرتين كما هو مذهب بعض العلماء، وإن كان الأقوى كما عرفت عدم الفرق. [4]
بنا بر قولی بین دو رکعت اول نماز و دو رکعت آخر آن تفصیل وجود دارد. قائلین این قول مثل شیخ مفید[5] وشیخ طوسی[6] و ابن ابی عقیل[7] می فرمایند: هرچه که دو رکعت اول نماز ترک شود بمنزله رکن بوده و موجب بطلان نماز خواهد شد. در این بطلان سهو یا عمد بودن ترک نیز تفاوتی ندارد. لذا بنا بر این قول دو رکعت اول نماز تمام اجزاء و ابعاضش رکن می باشد که بواسطه اخلال سهوی نیز مبطل نماز خواهد بود.
استناد این دسته از علما به صحیحه زراره می باشد که در آن امام علیه السلام می فرماید: «لا سهو فی الاولتین[8]». قائلین به این قول معنای روایت را مبطل بودن سهو هر چه که باشد اعم از زیاده و نقیصه دانسته اند، چه آن جزء که دچار سهو شده از ارکان نماز و چه غیر رکن باشد.
بنا بر این قول اگر نسیان سجده در دو رکعت اخیر باشد، حکمش همان است که بیان شد. اما در صورتی که در دو رکعت اول باشد نماز باطل خواهد شد.
لکن به نظر ما منظور امام علیه السلام از سهو، شک است، یعنی لا شک فی الاولتین. لذا دلالتی بر نسیان بعض اجزا ندارد. بنا بر همین نظر سابقاً بیان شد که از جمله شکوک مبطله شک در عدد دو رکعت اول نماز است. بنا بر این نسیان بعض اجزای دو رکعت اول حال نسیان اجزای باقی رکعات نماز را دارد.
والسلام


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo