< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/12/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت سجده سهو /موجبات سجده سهو و کیفیت و احکام آن /کتاب الصلاة
مساله هفتم، کیفیت سجده سهو
مسألة 7: كيفيته أن ينوي و يضع جبهته على الأرض أو غيرها ممّا يصحّ السجود عليه[1]
کلام در کیفیت سجده سهو بود. گفتیم برای اتیان سجده سهو مصلی باید نیت کند و بعد از آن پیشانی خود را بر زمین یا آنچه که سجده بر آن صحیح است قرار دهد و در حال سجده بگوید: «بسم الله و بالله و صل الله علی محمد و آل محمد» و یا بگوید: « بسم الله و بالله اللهم صل علی محمد و آل محمد» و گفتیم: از جهتی که در این صیغه اختلاف نسخ وجود دارد و از باب اشتباه حجت و لاحجت نمی توان به یکی از دو ذکر اکتفا نمود؛ چرا که باید امتثال امر مولی محرز گردد. البته در روایات دیگری ذکر «بسم الله و بالله السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته» که در این ذکر اختلافی وجود ندارد و صحت صدور آن از امام، تعبداً محرز است. لذا در حال سجده می توان آن ذکر را بیان نمود.
البته در نسخه کتب کافی و فقیه آمده« السلام علیک ایها النبی و رحمه الله برکاته» بدون اضافه «واو» اما در نسخه کتاب تهذیب صیغه «والسلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته» همراه «واو» در ابتدا وجود دارد. لکن این نکته ای و معروف و واضح است که هرگاه اختلافی بین تهذیب و کافی وجود داشت به دلیل اضبطیت کافی باید به آنچه در کتاب کافی آمده عمل نمود مگر آنجا که نقل کتاب تهذیب بوسیله نقل کتاب فقیه تقویت شده باشد. زیرا مفروض است که کتب فقیه و کافی اضبط از کتاب تهذیب می باشند.
ثمّ يرفع رأسه و يسجد مرّة أُخرى
زیرا آنچه در روایات آمده سجدتین است که صدق آن با تکرار سجده محقق می گردد.
تشهد و سلام دو واجب بعد از اتیان سجدتین
و يقول ما ذكر و يتشهّد و يسلِّم و يكفي في تسليمه: «السلام عليكم».
یعنی در سجده دوم همان ذکر سجده اول را تکرار نماید. بعد از آن بنشیند و ذکر تشهد را بگوید. بعد از آن نیز سلام بدهد؛ یعنی بگوید: «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته» تا از سجده فارغ گردد. همچنین در ذکر سلام کافی است بگوید: «السلام علیکم» و ذکر« و رحمه الله و برکاته» مستحب موکد است؛ چرا که چیزی به سلام اضافه نمی کند و مقدار واجب همان است که بیان شد. البته باید توجه داشت متعارف بین مومنین التزام به این مستحب موکد می باشد.
و أمّا التشهّد فمخيّر بين التشهّد المتعارف و التشهّد الخفيف و هو قوله: «أشهد أنّ لا إلٰه إلّا اللّٰه، أشهد أنّ محمّداً رسول اللّٰه، اللّٰهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد» و الأحوط الاقتصار على الخفيف . كما أنّ في تشهّد الصلاة أيضاً مخيّر بين القسمين، لكن الأحوط هناك التشهّد المتعارف كما مرّ سابقاً

مراد مرحوم سید ماتن از تشهد متعارف ذکر« اشهد ان لا اله الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله» و از تشهد خفیف «اشهد ان لا الله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله» می باشد. بعد از تشهد باید ذکر صلوات یعنی «اللهم صل علی محمد و آل محمد» گفته شود. البته احوط اقتصار به ذکر خفیف می باشد.
در تشهد نماز نیز مصلی مخیر بین بیان هرکدام از دو ذکر خفیف و متعارف می باشد اما در آن جا احتیاط، بیان تشهد متعارف می باشد.
لکن در این بیانِ مرحوم سید یزدی اشکالی وجود دارد. زیرا منبع این اصطلاحی را که ایشان بیان نمودند، یعنی تشهد خفیف «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله» معلوم نیست. چرا که در باب تشهد، مستحبات زیادی وجود دارد و تشهد، منصرف به تشهد متعارف می باشد که تشهد خفیف نیز به همین تشهد اطلاق می شود «اشهد ان لا اله الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله» که در مقابل آن، تشهدِ همراه با مستحبات کثیره است و معمولا در تشهد بیان نمی شوند. بنا بر آنچه بیان شد مرحوم سیدنا الاستاد در بیان تشهد احتیاط نموده و به ذکر تشهد متعارف اقتصار نموده اند.[2] نظر ما نیز همین است یعنی احوط لزومی اقتصار به تشهد متعارف می باشد.
البته باید توجه داشت هرکدام از مبانی سید یزدی یا سید خویی را انتخاب نماییم به هر حال بعد از تشهد باید بر محمد و آل محمد صلوات فرستاد.
بررسی حکم تکبیر سجده سهو
و لا يجب التكبير للسجود و إن كان أحوط
در کتاب مبسوط شیخ طوسی وارد شده که مصلی برای وارد شدن به سجده سهو باید تکبیر بگوید. لکن علما در این مساله با ایشان مخالفت نموده و فرموده اند که تکبیر ورود به سجده سهو مستحب می باشد نه واجب. لکن مرحوم سید خویی هم وجوب و هم استحباب تکبیر را نفی نموده.اما به نظر ما اشکالی در قول به استحباب آن وجود ندارد اما قول به وجوب ممکن نمی باشد.
از جمله روایاتی که بر لزوم تکبیر به آن ها استدلال شده اول: موثقه عمار می باشد: «فإن كان الذي سها هو الإمام كبّر إذا سجد ...»[3] یعنی ابتدا بگوید «الله اکبر» و بعد از آن به سجده رود. لکن اصحاب به این موثقه عمل ننموده اند و آن را حمل بر تقیه نموده نموده اند و یا علمش را به اهل آن واگذار نموده اند، زیرا متضمن چیزی در سجدتین می باشد که با نصوص کثیره منافات دارد.
اما در صورت اخذ روایت نیز باید گفت غرض از تکبیر، اعلام است. یعنی امام برای اعلام به مأمومین به اینکه این سجدتین، سجدتین سهو می باشد، لازم است تکبیر بگوید. اعلام به مامومین در جایی است که امام سهوی نموده و چیزی زائد انجام داده و بعد از آن به مامومین رجوع نموده. عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «سَأَلْتُهُ عَنْ سَجْدَتَيِ السَّهْوِ هَلْ فِيهِمَا تَكْبِيرٌ أَوْ تَسْبِيحٌ- فَقَالَ لَا إِنَّمَا هُمَا سَجْدَتَانِ فَقَطْ- فَإِنْ كَانَ الَّذِي سَهَا هُوَ الْإِمَامَ كَبَّرَ إِذَا سَجَدَ- وَ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ لِيُعْلِمَ مَنْ خَلْفَهُ أَنَّهُ قَدْ سَهَا- وَ لَيْسَ عَلَيْهِ أَنْ يُسَبِّحَ فِيهِمَا- وَ لَا فِيهِمَا تَشَهُّدٌ بَعْدَ السَّجْدَتَيْنِ.»[4] در این روایت علت غرض تکبیر اعلام دانسته اما در صدر روایت امام علیه السلام لزوم تکبیر را نفی نموده لذا تکبیر فی نفسه نه واجب است و نه مستحب و فقط به غرض اعلام واجب شده.
روایت دیگری که بوسیله آن بر لزوم تکبیر استدلال شده موثّقة زيد بن علي که مشتمل بر سهو النبی(صل اللّه عليه و آله و سلم) درنماز ظهر است، می باشد «... فاستقبل القبلة و كبّر و هو جالس، ثمّ سجد سجدتين ...»[5] این روایت نیز از اساس باطل است؛ چرا که مشتمل بر سهو النبی می باشد.
در نهایت می گوییم دلیلی نه بر وجوب و نه بر استحباب تکبیر وجود ندارد. اما بخاطر فتوای شیخ طوسی بوجوب احتیاط و خروج از شبهه خلاف، اشکالی در احتیاط استحبابی وجود ندارد.
لزوم رعایت شروط واجب در سجده و نماز هنگام اتیان سجده سهو
كما أنّ الأحوط مراعاة جميع ما يعتبر في سجود الصلاة فيه من الطهارة من الحدث و الخبث و الستر و الاستقبال و غيرها من الشرائط و الموانع التي للصلاة كالكلام و الضحك في الأثناء و غيرهما فضلًا عمّا يجب في خصوص السجود من الطمأنينة و وضع سائر المساجد و وضع الجبهة على ما يصحّ السجود عليه و الانتصاب مطمئناً بينهما، و إن كان في وجوب ما عدا ما يتوقّف عليه اسم السجود و تعدّده نظر.
در اینجا دو دسته شرط وجود دارد برخی از شروط دخیل در خود سجده اند یعنی به مقتضای ظاهر ادله این شروط دخیل در قوام سجده می باشند مثل وضع جبهه بر آنچه سجده بر آن صحیح می باشد و وجوب وضع سایر مساجد سبعه بر زمین که از روایاتی مثل عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صل الله علیه و آله السُّجُودُ عَلَى سَبْعَةِ أَعْظُمٍ الْجَبْهَةِ وَ الْيَدَيْنِ- وَ الرُّكْبَتَيْنِ وَ الْإِبْهَامَيْنِ مِنَ الرِّجْلَيْنِ- وَ تُرْغِمُ بِأَنْفِكَ إِرْغَاماً أَمَّا الْفَرْضُ فَهَذِهِ السَّبْعَةُ- وَ أَمَّا الْإِرْغَامُ بِالْأَنْفِ فَسُنَّةٌ مِنَ النَّبِيِّ ص.»[6] دانسته می شود.
اما چیزهایی نیز هستند که دخیل در ماهیت سجده نمی باشند و تنها از شرایط نمازند مثل استقبال قبله که از شرایط نماز است و مقوم سجده نمی باشد. مثال دیگر لزوم حفظ طمأنینه و طهارت از حدث و خبث در نماز است. لذا می گوییم شرایط دو دسته اند اول: شرایط نماز و دوم: شرایط دخیل در ماهیت سجده.
مرحوم سید خویی قائل به تفصیل بین دو دسته شرایط شده و فرموده[7]: همه شرایطی که دخیل در ماهیت سجده اند لازم است در سجده سهو نیز رعایت شوند چرا که سجده سهو نیز از مصادیق سجده می باشد. اما لزوم رعایت شرایط نماز بر دو حال است؛ اگر بگوییم که سجده سهو از اعمال نماز است هرچند بعد از نماز اتیان می گردد، لازم است تمامی شرایط نماز در سجده سهو نیز مراعات گردند. اما در صورتی که قائل به استقلال سجده سهو شویم – کما اینکه ما سابقا به بررسی این فرض پرداختیم و گفتیم که سجده سهو واجبی مستقل از نماز است – دلیلی بر اشتراط جمیع شرایط نماز در سجده سهو نداریم؛ چرا که سجده واجب صلاتی نمی باشد.
اما در آخر کلام ما نمی توانیم بر این قول ( عدم اشتراط جمیع شرایط نماز در سجده سهو) باقی بمانیم هر چند این قول بر حسب قاعده صحیح می باشد(زیرا سجده سهو یک بنا بر نظر ما یک واجب مستقل میباشد ). چرا که مستفاد از ظاهر بعضی از روایات معتبر این امکان را به ما نمی دهد که قائل به چنین قولی( قول عدم اشتراط) باشیم. دلیل این است که در بعضی از روایات مثل صحیح حلبی آمده که سجده باید قبل از تکلم اتیان گردد. از این کلام امام علیه السلام این نکته به ذهن می آید که سجده سهو باید قبل از عروض عملی منافی و مانع نماز اتیان گردد، لذا امام علیه السلام سجده را مقید به بعد از نماز و قبل از تکلم نموده اند. در دیگر روایات معتبر آمده که سجده سهو باید بعد از سلام و در حال نشستن اتیان گردد. یعنی نماز گزار باید بر هیئت نماز باقی باشد، چرا که در صورت فراغت از نماز و سلام دادن، مصلی در حال نشستن و رو به قبله است.
لذا به نظر ما از ضمیمه نمودن این روایات به یکدیگر این نکته استفاده می گردد که اقوی این است که سجده سهو هرچند واجبی مستقل است لکن از متعلقات نماز محسوب شده است. یعنی درست است که سجده سهو چیزی مستقل است اما اجنبی و بیگانه با نماز نمی باشد. همچنین در مرتکزات شیعه نیز چنین نیست که مصلی بعد از نماز بتواند از قبله روی برگرداند و هر عملی بخواهد انجام دهد مثلا تکلم کند و بعد از آن سجده سهو را اتیان نماید. بنا بر این می گوییم آنچه از شرایط که در نفس سجده معتبر است لازم است رعایت شود و آنچه که در نماز معتبر است بنا بر احتیاط رعایت آن لازم می باشد. اما در صورتی که مصلی عصیان نمود و با این امر الهی مخالفت کرد و سجده را در غیر حالت نماز بجا آورد، سجده اش صحیح است، زیرا چنانکه بیان شد سجده سهو واجبی مستقل می باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo