< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

93/07/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آيات تحريم ربا/تحريم ربا
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِيم
گفتيم: ربا از جمله محرمات موکد است که حرمت آن در شريعت اسلام شديد و غليظ مي باشد. بر حرمت ربا ادله ثلاثه يعني کتاب و سنت و اجماع و بلکه ادله اربعه يعني ادله ثلالثه به ضميمه عقل، دلاللت دارند، زيرا اگر به عقول خود مراجعه نموده و با دقت به اين حکم توجه کنيم در ميابيم که حکم عقل نيز همين مي باشد. همچنين گفته شده، نه تنها اين حکم مجمع عليه بين علما و فريقين است، از ضروريات دين و بديهي براي هر مسلمان نيز مي باشد. بنا بر اين منکر حرمت آن در سلک منکر ضروريات دين در خواهد آمد و مرتد خواهد شد.
آيات حرمت و رعايت مصلحت تدريج در بيان احکام
آياتي از کتاب الهي چندين آيه دال بر اين حکمند.
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ
اين تعبير ديگري از کسي است که مبتلا به بيماري صرع گشته، و نمي تواند بر پاهاي خويش بايستد، و تا يک قدم بر مي دارد به زمين مي افتد، يعني مانند ساير مردم قدرت ايستادن ندارد. بنا بر اين ربا گيرنده به کسي تشبيه شده که حال جنون و خفت عقل عارض وي گشته و مانند صرعيان قدرت ايستادن ندارد.
ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا
علت ابتلاي اين افراد به اين بلا اين است که اينان در مقابل تشريع اسلامي که ربا را حرام دانسته و بيع را حلال، مي ايستند و بنا بر مبالغه مي گويند: بيع مثل رباست چرا که قصد قياس ربا به بيع را دارند لذا بنا بر مقتضاي قاعده بايد ربا را به بيع قياس نمايند، اما بنا بر مبالغه گفته اند بيع مثل رباست،کانه حليت ربا اوضح از حليت بيع است، نتيجه قياس نيز اين است که همانطور که بيع موجب زيادي مال انسان مي شود، ربا نيز موجب اضافه شده آن خواهد شد، لذا همانطور که بوسيله بيع مي توان منتفع گشت، به وسيله ربا نيز مي توان سود برد و تفاوتي بين بيع و ربا وجود ندارد. لکن قياس ربا با بيع قياسي باطل است.
اما مي دانيم که قياس در مذهب اماميه باطل است و تنها اغلب برادران عامه به آن تمسک مي کنند و احکام خود را بوسيله آن بدست مي آورند. اما در جواب مستحلين ربا خداوند سبحان فرموده:
وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبَا
لذا قرآن کريم التجاء به اين قياس را باطل دانسته و حکم به حرمت ربا نموده است. ان شا الله در انتهاي بحث از حکمت حرمت ربا بحث خواهيم نمود.
در ادامه آيه شريفه مي فرمايد:
فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ
يعني اينکه قانون عطف به ما سبق نمي شود و کسي که اين قانون الهي به او رسيد بايد ترک ربا نمايد، اما آنچه که گذشته، براي اوست.
وَ مَنْ عَادَ فَأُولٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[1]
اما کسي که باقي بر حکم ربا بماند، به خلود در آتش جهنم وعده داده شده و مي دانيد که خلود در نار از لوازم اکبرالکبائر و کبائر موبقه مثل قتل نفس مي باشد.
در آيه بعد خداوند سبحان فرموده:
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَ يُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَ اللَّهُ لاَ يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ[1]
به اين معنا که خداوند آنچه را که بوسيله ربا بدست مي آيد را از صفحه وجود پاک کرده و فنا مي کند و به مرور زمان چيزي باقي نخواهد ماند. بنا بر ذيل اين آيه ربا گيرنده، کَفار است يعني بخداي خود کافر شده، آن هم کافر اثيم که مبالغه است در کفر. در اين آيات خداوند متعال شديد ترين اساليب بيان حرمت را استفاده نموده.
در آيات بعد نيز آمده:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَ لاَ تُظْلَمُونَ
يعني خداوند اعلان جنگ با کساني نموده که در اکل ربا استمرار مي نمايند و آن را ترک نمي کنند. اما اگر توبه نمايند، بايد از زياده و ربا صرف نظر نموده و به اصل مال و راس المال بسنده نمايند.
نکته اي که قابل ذکر است آن است که تشريع تحريم ربا از اموري بود که به تدريج حاصل گشت و خداوند آن را به صورت جزء جزء بيان نمود و قابليت امت و مصالح تربيتي آن را لحاظ نمود و بر اساس آن احکام را بيان نمود. نمونه اين نکته آن است که ابتداي تشريع خداوند شرط اسلام و فلاح را تنها گفتن کلمه توحيد بيان نموده، اما بعد از آن کم کم نماز و خمس و زکات و غير اينها را به صورت جزء جزء واجب نمود. نمونه ديگر، در تحريم بعضي از محرمات است مثل خمر که در ابتدا در آيات مکي که قبل از آيات مدني نازل شده اند مي بينيم که با توجه به کمي قابليت امت اسلامي در آن مرحله در آيات تحريم خمر آمده:
وَ مِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
اين آيات اشاره به اين دارد که خمر چيزي خبيث است و به مصلحت نمي باشد، زيرا قرآن آن را در مقابل رزق حسن قرار داده. بعد از اين آيه در ابتداي هجرت نبي اکرم به مدينه آيه زير نازل شده:
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا
اين آيه به اين نکته اشاره دارد که در خمر و ميسر هم منفعت وجود دارد و هم ضرر، اما ضرر آن غالب است. خداوند سبحان پس از آن بيان را در حرمت خمر شديد تر مي نمايد و مي فرمايد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ[1]
اين اساليب بيان با توجه به قابليت هاي مخاطب مي باشد و به صورتي انجام شده که مخاطب آن را قبول نمايد، اين نوع توجه به قابليت مخاطب در بيان را مصالح تدرج مي نامند. يعني شارع در شرع احکام اسلامي مصلحت تدريجي بيان نمودن احکام را در جعل و بيان آنها لحاظ نموده.
در باب تحريم ربا نيز اين موضوع مشاهده مي شود. مثلا در ابتداي امر در آيات مکي خداوند سبحان مي فرمايد:
وَ مَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلاَ يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ[1]
يعني ربا باعث ازدياد نزد خداوند نمي باشد. خداوند در بيان تدريجي حرمت، در ابتدا به همين مقدار اکتفا نموده و در آياتي که بعد از اين آيه نازل شده فرموده:[1]
در آيه قبل خدا فرموده بود که ربا موجب زيادي نمي شود اما در اين آيه فرموده: خداوند ربا را از صفحه وجود محو مي کند. مشاهده مي کنيد که لسان اين آيه با آيه قبل متفاوت است و شديد تر و غليظ تر مي باشد.
در آيه ديگر آمده:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً[1]
يعني اکل ربا به صورت زيادي و اضعاف ننمايد. اما در آياتي که پس از اين آيه نازل شده خداوند مي فرمايد:
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عَادَ فَأُولٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[1]
لذا مي بينيم با توجه به تاريخ نزول مي بينيم، مصلحت تدرج در آيات تحريم ربا نيز لحاظ شده و در ابتدا اين تحريم به صورت خفيف بوده و به تدريج حرمت به صورت شديدتر و غليظ تر بيان شده.
وصل الله علي محمد و ال محمد.


[1]البقره/سوره2، آيه275
[2]البقره/سوره2، آيه276
[5]البقره/سوره 2، آيه 276
[7]البقره/سوره 2، آيه 275

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo