< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

93/10/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : بانکداری اسلامی/ تعریف جعاله
کلام در جعاله که یکی از راههایی است که بواسطه آن بانک می تواند، پول به مراجعین خود دهد و علاوه بر اصل پول سودی هم برای بانک داشته باشد، است. چرا که بانک پولی بدون ربح به کسی نمی دهد و با تمسک به وسیله هایی مثل مضاربه و جعاله به متقاضیان پول می دهد و در قبال آن سود دریافت می کند.
تعریف جعاله
در کتاب جواهر گفته شده: «الجعالة بتثليث الجيم و إن كان كسرها أشهر كما في المسالك، و هي على ما صرح به غير واحد ... شرعا إنشاء الالتزام بعوض على عمل محلل مقصود»
معنای اصطلاحی جعاله کما اینکه در کتاب جواهر آمده انشاء التزام به عملی مقصود و حلال است در قبال عوض. در جعاله گاهی جاعل انشاء التزام برای شخصی خاص میکند. مانند آنجا که جاعل می گوید: « ایها الاخ ان بنیتُ داری فلک کذا» و گاهی انشاء عمومی می کند مثل آیه شریفه «وَ لِمَنْ جٰاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ».[1]درحقیقت جعاله قرار دادن عوضی در مقابل انجام کاری است که در صورتی که عامل آن کار را انجام دهد و کامل نماید، مستحق دریافت عوض از جاعل خواهد بود.
جعاله از جمله ایقاعات است یعنی در آن قبول عامل لازم نیست و تنها انشاء التزام از طرف جاعل برای جعاله کافی است. لکن به نظر ما این مقدار صریح در مطلب نمی باشد و دارای ابهام است. باید دانسته شود معنای انشاء التزام چیست؟ آیا معنای آن انشاء التزام بالفعل است یعنی دفع مال و یا انشاء اشتغال ذمه می کند علی تقدیر اتمام فعل به عبارت دیگر انشاء امری وضعی می کند یا انشاء امری خارجی.
مراد از التزام فقط دفع مال خارجی نبوده و اشتغال ذمه را نیز شامل می شود، ظاهرا مراد فقها از تعریف جعاله همین باشد، هرچند عبارت صریح نبوده و در آن ابهام وجود دارد. لذا در تعریف بهتر است گفته شود: «الجعاله هی انشاء شغل الذمه بمبلغ کذا علی تقدیر فعل کذا». مهم آن است که ذمه ی جاعل مشغول شود. و بر گردن هر مدیونی است که دین خود را اداء نماید.
اما انشاء اشتغال ذمه همراه با تعلیق است چرا که عمل خارجی امری استقبالی بوده و اشتغال ذمه معلق به حصول خارجی آن است، لکن می گوییم انشاء معلق نیست چرا که آنچه استقبالی است منشاء بوده و انشاء حالی است. به هرجهت این مورد از موارد استثناء است کما اینکه موارد استثنائی از اجماع بر بطلان تعلیق که مرحوم شیخ انصاری فرموده همچون وصیت تملیکی که انشاء تملیک برای دیگری معلق بر موت است وجود دارد و اجماع بر بطلانِ تعلیق، قطعاً شامل این مورد نمی باشد.
ادله جعاله
اما اوضح الدلیل بر جعاله آیه شریفه «وَ لِمَنْ جٰاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ وَ أَنَا بِهِ زَعِیم»[2] اگر التفات بفرمایید، متوجه خواهید شد در آیه فقط انشاء التزام بالفعل نبوده و لام در آیه برای ملکیت است و عامل مالک حمل بعیر خواهد بود و جمله «أَنَا بِهِ زَعِیم» نشان می دهد که مجعول خودِ اشتغال ذمه می باشد.
استدلال بر آیه شریفه متوقف بر اطمینان یا قطع بر عدم نسخ می باشد، چرا که ممکن است احکام شرایع سابقه در شریعت اسلامی منسوخ شده باشند. بنا بر این اگر اطمینان بر عدم نسخ داشته باشیم می توانیم به این آیه استدلال نماییم، اما در غیر این صورت باید به استصحاب احکام شرایع سابقه مراجعه نماییم، این استصحاب یکی از تنبهات مبحث استصحاب است که در درس اصول آن را مطالعه نموده اید.
می دانیم که این حکم در شریعت یوسف علیه السلام وجود داشته لکن شک داریم که هنوز باقی است یا نسخ گردیده، در این حال استصحاب، حکم به جریان آن می کند.
روایاتی نیز بر صحت جعاله دلالت دارند، از جمله این روایات، صحیحه علی بن جعفر می باشد. «عَنْ أَخِيهِ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ جُعْلِ الْآبِقِ وَ الضَّالَّةِ قَالَ لَا بَأْسَ بِهِ»[3] امام علیه السلام در جواب سائل که در مورد جعل در مقابل رد عبد آبق سوال کرده بود، فرمود: اشکالی ندارد. این روایت دال بر صحت جعاله می باشد.
روایت دیگر صحیحه عبد الله بن سنان است. «قَالَ: سَمِعْتُ أَبِي يَسْأَلُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا أَسْمَعُ- فَقَالَ رُبَّمَا أَمَرْنَا الرَّجُلَ- فَيَشْتَرِي لَنَا الْأَرْضَ وَ الدَّارَ وَ الْغُلَامَ وَ الْجَارِيَةَ- وَ نَجْعَلُ لَهُ جُعْلًا قَالَ لَا بَأْسَ»[4] در این روایت نیز امام علیه السلام درمورد شخصی که جعلی در مقابل کاری قرار داده بود فرمودند: اشکالی ندارد.
دلیل دیگر اجماع بلکه ضرورت در قول فقهای فریقین می باشد، بنا بر این قرآن کریم و روایات و اجماع فقها همگی دال بر صحت جعاله می باشد.
جعاله در بانکداری اسلامی
تطبیق مبحث جعاله بر محل کلام ما یعنی بانکداری به این صورت است که، شخص مراجع به بانک جاعل و بانک عامل خواهد بود توضیح مطلب اینگونه است، شخصی که مثلا قصد بنای خانه دارد به بانک مراجعه نموده و می گوید:در صورتی که خانه ی مرا بنا کنی مبلغ صد میلیون تومان را در ضمن دفعات و اقساط ماهانه در طی دو سال به شما (بانک) خواهم داد. بانک نیز خانه را بنا می کند. بنا بر این بانک عامل و شخص مراجعه کننده که منشئ التزام در مقابل عوض است جاعل خواهد بود.
در بعض عقود مباشرت شرط است اما در بعض دیگر این شرط وجود ندارد. در ما نحن فیه نیز شرط مباشرت وجود ندارد و عامل می تواند بالتسبیب عمل را انجام دهد. لذا بانک بالمباشره خانه را بنا نمی کند بلکه با بنا و معماری قرارداد می بندد و پولی کمتر از مقداری که از جاعل دریافت کرده بود را به صورت نقدی به وی می دهد تا او خانه را بنا نماید. نتیجه آنکه بانک صد میلیون در ضمن اقساط و دفعات از جاعل(مراجع) دریافت می کند تا خانه را برای او بسازد و عمل را بالتسبیب طی قرار دادی با مبلغ کمتر مثلا هفتاد یا هشتاد میلیون لکن نقداً با معمار و پیمانکاری انجام می دهد. به این صورت در ضمن این جعاله سود و ربحی به بانک خواهد رسید.
به بیان دیگر همانگونه که شخص با مراجعه به پیمانکار و پرداخت وجه او را ملزم به ساخت بنا میکند و پیمانکار نیز بالتسبیب و با استفاده از تعدادی کارگر و بنا خانه را اقامه می کند، بانک نیز با واسطه خانه را برای شخص مراجعه کننده بنا می کند و در قبال عمل خود پول دریافت می کند. وصلی الله علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo