< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

94/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تقسیمات شرکت/شرکت/ بانکداری اسلامی.
بحث در اقسام شرکت بود و گفتیم: یک شرکت حقیقی داریم و یک شرکت حکمی. شرکت حکمی یعنی واقعا شرکت نیست بلکه فقط احکامش را شارع وضع کرده است . مانند جایی که امتزاج واقعی نیست مثل گندم که دانه هایش بعد از اختلاط با هم ترکیب نمی شوند.
گاهی بعد از امتزاج دو چیز با هم، آن دو تبدیل به موجود واحدی شوند مانند دو ظرف آب که مولکول هایش با هم ترکیب می شوند و یک ظرف واحد تشکیل می شود گاهی نیز عرفا دو چیز یکی می شوند ولی به دقت عقلیه اینطور نیست همچون آرد که در اختلاط دو کیسه آرد با یکدیگر واقعا دانه های آرد باهم ترکیب نمی شوند و لی چون ذره های آرد بسیار ریز هستند عرفا گفته می شود: دو کیسه یکی شدند. بنابراین وحدت عرفی نیز موجب شرکت می شود.
اشکال به تعبیر شرکت ظاهریه
مطلب دیگری اضافه کنیم که از کلمات صاحب جواهر استفاده شده و به تبع ایشان سید یزدی نیز در عروه متعرض آن شده. ایشان از شرکت حکمیه تعبیر به شرکت ظاهریه کرده و شرکت حقیقیه را گفتند شرکت واقعیه .
سید حکیم در مستمسک و سیدنا الاستاد در تقریرات درسشان به این تعبیر شرکت ظاهریه اشکال کرده اند.
اشکال مرحوم سید حکیم
محقق حکیم به این بیان ایرادی اثباتی گرفته و فرموده اند: این تعبیر در روایات و در کلمات فقها نیست. لذا اعتباری هم ندارد.
اشکال محقق خویی
محقق خویی ایرادی علمی تر گرفته و فرموده: وقتی شرکت ظاهریه است معنایش این است که به حسب حکم ظاهری حکم به شرکت می شود و در حکم ظاهری همیشه باید حکم محتمل الاصابه به واقع باشد، در حالی که در اینجا احتمال اصابت حکم ظاهری با واقع وجود ندارد. زیرا روی هر دانه که دست می گذاریم یا در حقیقت متعلق به طرف اول است یا مال متعلق به دیگری. در نتیجه اگر منظور از شرکت ظاهری، حکم ظاهری است در اینجا صحیح نیست زیرا این حکم احتمال اصابت به واقع ندارد و بالاتر از آن این حکم، قطعا مخالف واقع است.
توجیه استاد
ممکن است ما با توجیهی کلام ایشان را تصحیح کنیم به این صورت که بگوییم: «ظاهری» به معنای حکم ظاهری نبوده بلکه به معنای نظر غیر دقیق و بدوی است.
تقسیم بر اساس منشأ شرکت
الف ) اختیاری
1-با انشاء عقد شرکت (اشترکنا) یا (تشارکنا) شراکت را ایجاد می کنند . یکی ایجاب را می گوید و دیگری قبول را.
2-می توانند با صیغه صلح شرکت را ایجاد کنند به این صورت که هرکدام مقداری پول مثلا یک میلیون تومان می آورند و یکی از ایشان می گوید: صلح کردم نصف مشاع مال خودم (معوض) را به نصف مشاع مال شما (عوض) به این صورت هرکدام مالک نیمی از کل مال به صورت مشاع می شوند.
3-راه دیگر نظیر ایقاع است، به این صورت که یک کسی مالی دارد مثلا خانه ای و به شخص دیگری می گوید: (شَرَّکتُکَ فی مالی) به صورت تبرعی، در اینجا مانند هبه نیازی به قبول هم نیست و شرکت با ایقاع بوجود می آید.
4-راه دیگر شرکت غیر انشائی است مانند اینکه هردو توافق کنند که اموال خود را باهم مخلوط کنند.
5-همچنین اگر دونفر یک فعل مملکی را باهم انجام دهند مانند احیاء موات یا حیازت مباحات در این فرض نیز هردو علی سبیل الاشاعه با هم مالک می شوند.
ب ) غیراختیاری
1-شکل اول مثلا اگر شخصی که شراکتی با شخص دیگر داشته از دنیا برود و اموالش به ورثه برسد، ورثه شریک آن شخص دیگر می شوند .
2-شکل دوم امتزاج غیر عمدی اموال هم جنس است مثلا دو صاع گندم توسط شخص ثالث یا باد یا برخورد حیوانی با آنها با هم مخلوط شوند.
کلی در معین
شرکت متعارف شرکت به شکل اشاعه و کسر مشاع است. مثلا ثلث، ربع، خمس. یک صورت دیگر تقسیم را صاحب عروه به تبع صاحب جواهر مطرح کرده و فرموده اند: نحوه دیگر شرکت به شکل کلی در معین است. مثلا بایعی که خرمن گندمی دارد و یک صاع آن را به شکل کلی در معین می فروشد مشتری را به قدر یک صاع شریک خود می کند.
اشکال در خمس و زکات
مرحوم صاحب عروه یک قسم دیگری را به اقسام شرکت اضافه می کنند که از نظر حکم متفاوت است. مثال آن در باب زکات و خمس است. در زکات همه فقرا شریکند ولی در عین حال یکی از فقرا می تواند همه مال را ببرد و مصرف کند. خمس هم همینطور است. سهم سادات فقیر متعلق به همه سادات فقیر است حال آنکه یک سید می تواند همه مال را به شرط احتیاج بردارد که این حکم احکام با شراکت منافات دارد.
مرحوم سید خویی می فرماید: این بیانی مسامحی است یعنی افراد سادات و فقرا به اشخاصهم مالک نیستند بلکه این ملکیت متعلق به عنوان کلی فقیر و سادات است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo