< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

95/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قواعد فقهیه / قاعده حرمت اعانه علی الاثم

خلاصه استدلال محقق ایروانی

در جلسه گذشته استدلالی از محقق ایروانی نقل کردیم. استدلال ایشان در ارتباط با این مطلب بود که هر فردی انگور بفروشد برای تخمیر، در حد خودش اعانه علی الاثم کرده و این توجیه که گفته شود: اگر از از من نخرد، از دیگری خواهد خرید، پذیرفته نیست؛ چرا که این نهی استغراق دارد. به بیان دیگر از انگور هر فروشنده ای شراب جداگانه به عمل می آید و شارع همه آنها را حرام کرده. نهی از شراب بر سبیل عام استغراقی شامل همه شده. پس بر همه واجب است که از فروش انگور اجتناب کنند. تا آن شرابی که مخصوص همان انگور است بوجود نیاید. در نتیجه حرمت اعانت برای هر فرد وجود دارد. و چون من حرمت مخصوص خودم را دارم و دیگران هم حرمت خودشان، اینکه بگوییم: اگر من نفروشم دیگری می فروشد، باعث عدم صدق اعانت و حرمت نمی شود.

جواب محقق خویی

وفيه: ان النهي انما ينحل الى افراد الطبيعة لان معنى النهي عن الشئ عبارة عن الزجر عنه لما فيه من المفسدة الالزامية، فإذا توجه النهي الى طبيعة ما وكان كل واحد من افرادها مشتملا على المفسدة الالزامية فلا محالة ينحل ذلك النهي الى نواهي عديدة حسب تعدد الافراد، وأما في مثل المقام فان منشأ النهي فيه هو ان لا يتحقق الاثم في الخارج، فالغرض منه انما هو الوصول الى ذلك، فإذا علم صدور الاثم في الخارج ولو مع ترك الاعانة من شخص خاص فلا موجب لحرمتها. وهذا كما إذا نهى المولى عبيده عن الدخول عليه في ساعة عينها لفراغه، فان غرضه يفوت إذا دخل عليه واحد منهم فترتفع المبغوضية عن دخول غيره.

محقق خویی می فرماید: هرچند عام استغراقی انحلالی است، اما این مطلب در مانحن فیه صادق نیست؛ چرا که در بحث ما هدف مشخص است و ما نمی توانیم آن را با سایر موارد قیاس کنیم. هدف از حرمتِ اعانت، عدم تحقق شراب سازی در خارج است. اما حال که می دانیم (اگر ما انگور نفروشیم، دیگران می فروشند و) این امر قطعاً محقق می شود، عدم فروش ما مفید نخواهد بود.

بنابراین اگر ما نتوانیم مانع حرام شویم، حرمت اعانت، ساقط می شود. این مساله همچون آنجاست که مولا می گوید: کسی وارد اتاق نشود تا من بخوابم. حال اگر شخصی داخل اتاق شود و مولا نتواند بخوابد، چون غرض مولا محقق نمی شود، دیگر منعی برای ورود دیگران وجود ندارد.

لذا در مثل این موارد که غرض مولا با ترک جمیع حاصل می شود، اگر یک نفر امتثال حکم ننمود، این حکم از دیگران ساقط می شود. مانحن فیه هم از همین قبیل است. وقتی غرض مولا این است که هیچ کس شراب درست نکند و شراب نخورد، اگر می دانیم که قطعا این غرض حاصل نمی شود، حرمت اعانت نیز ساقط می شود.

بررسی روایات دال بر جواز

ما در جلسه گذشته بعد از بیان استدلال محقق خویی، آن را نپذیرفته و گفتیم: نظر ما همان نظر محقق ایروانیست. اما مشکل ما اینجا نیست. مشکل در روایاتی است که دال بر صحت بیع عنب به کسی است که می خواهد شراب بسازد. البته این روایات معارض کوچکی هم دارند که مربوط حرمت بیع الخشب با سازنده بت یا صلیب است.

شیخ در مکاسب و صاحب جواهر متعرض این روایات شده اند.

روایت اول

عن ابی بصیر قال سألت اباعبدالله علیه السلام عن ثمن العصیر قبل ان یغلی لمن یبتاعه لیطبخه او یجعله خمرا قال اذا بعته قبل ان یکون خمرا و هو حلال فلا بأس البته سند این روایت دچار ضعفی است.

روایت دوم

وخبر محمد الحلبي سألت أبا عبد الله عليه‌السلام عن بيع عصير العنب ممن يجعله خمرا قال : لا بأس به ، يبيعه حلالا ويجعله ذلك حراما فأبعده الله عز وجل واستخفه .[1]

روایت سوم

وصحيح ابن أذينة [٥] « كتبت إلى أبي عبد الله عليه‌السلام أسأله عن رجل له كرم ، أيبيع العنب ممن يعلم أنه يجعله خمرا أو مسكرا؟ فقال : إنما باعه حلالا في الإبان الذي يحل شربه أو أكله‌ فلا بأس ببيعه.[2]

روایت چهارم

وخبر رفاعة عن الصادق عليه‌السلام أنه سأل عن بيع العصير ممن يخمره فقال: حلال، ألسنا نبيع تمرنا ممن يجعله شرابا خبيثا؟[3]

حضرت امام به این روایت تاخته و فرموده اند: این روایت بدلیل عدم رعایت شئون امام خلاف اصول مذهب است. اگر چه این کار حلال است، لکن حسب چیزی که در علم کلام بیان شده، پیغمبر اکرم و ائمه از اعمال نفرت انگیزی که در اذهان عمومی قابل هضم نیست، مصونند.

روایت پنجم

وخبر يزيد بن خليفة الحارثي عن الصادق عليه‌السلام قال سأله رجل وأنا حاضر ، قال : إن لي الكرم فأبيعه عنبا قال : فإنه يشتريه من يجعله خمرا قال : بعه إذا كان عصيرا قال : انه يشتريه مني عصيرا فيجعله خمرا في قريتي قال : بعته حلالا فجعله حراما فأبعده الله تعالى. ثم سکت هنیئتا ثم قال لاتذرن ثمنه علیه حتی یصیره خمرا فتکون تأخذ ثمن الخمر[4] یعنی نسیه نفروش که پول را وقتی می دهد که شراب ساخته.

صاحب جواهر روایات دیگری نقل فرموده که خود دلالت آن ها را بر مطلوب تمام و سند آنها را قوی می داند. همچنین قائل است که روایت مخالف، قابل معارضه با این دسته روایات نیست.

بررسی این روایات باشد برای جلسه آینده.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo