< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

97/07/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طهارت از خبث/شرایط طواف/طواف/اعمال عمره تمتع

بسم الله الرحمن الرحيم

علم به نجاست، بعد از اتمام طواف

مسألة ۲۹۸: إذا لم يعلم بنجاسة بدنه أو ثيابه ثمّ علم بها بعد الفراغ من الطّواف صحّ طوافه، فلا حاجة إلى إعادته (شرطیت طهارت در طواف ذکری است. پس اگر شخصی عالماً و عامداً طهارت نداشته باشد، طوافش باطل می‌شود. اما ندانستن یا فراموشی موجب بطلان طواف نیست.) و كذلك تصح صلاة الطّواف إذا لم يعلم بالنجاسة إلى أن فرغ منها[1] (نمازِ طواف هم همین‌طور است. اما تفاوت آن با طواف مثل سایر نمازها در این است که نجاست مجهوله در آن معفو است ولی نجاست منسیه نماز را باطل می‌کند. این درحالی است که وجود نجاست در طواف، چه مجهوله و چه منسیه، مبطل طواف نیست.)

روایات مساله1. موثقه یونس بن یعقوب

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (شیخ صدوق(ره)) بِإِسْنَادِهِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَأَيْتُ فِي ثَوْبِي شَيْئاً مِنْ دَمٍ وَ أَنَا أَطُوفُ قَالَ فَاعْرِفِ الْمَوْضِعَ ثُمَّ اخْرُجْ فَاغْسِلْهُ ثُمَّ عُدْ فَابْنِ عَلَى طَوَافِكَ.[2]

می‌فرماید: در حال طواف بودم که مقداری خون در لباسم دیدم. حضرت(ع) فرمود: پس از این‌که محل خود در طواف را علامت‌گذاری کردی، بیرون برو و لباست را تطهیر کن. سپس بیا و ادامه طوافت را انجام بده؛ یعنی هرچه که با نجاست مجهوله انجام شده، صحیح است. یونس بن یعقوب یکی از اجله و سند روایت صحیح است.

هرچند که این روایت در مورد اواسط طواف است؛ لکن حتی اگر بعد از طواف نیز متوجه نجاست شود، باید نسبت به ماقبل حکم به صحت نماید. روایات دیگری وجود دارد که محقق خویی(ره) آن را ذکر ننموده است.

نکته این‌که شرط ذکری، حالت نسیان را هم شامل می‌شود. ذکر یعنی یادآوری و فراموش نشدن. لذا تسری آن به جهل مقداری مشکل‌تر از نسیان است؛ چراکه ذکر در مقابل نسیان و علم در مقابل جهل است. علمِ در مقابل نسیان نیز همان ذکر است.

دو روایت از یونس بن یعقوب وارد شده که مضمون هر دو یکی است. سومین روایت، مرسله بزنطی است که دلالت آن نسبت به بعد از طواف واضح‌تر است.

2. مرسله بزنطی

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ رَجُلٌ فِي ثَوْبِهِ دَمٌ مِمَّا لَا تَجُوزُ الصَّلَاةُ فِي مِثْلِهِ فَطَافَ فِي ثَوْبِهِ فَقَالَ أَجْزَأَهُ الطَّوَافُ ثُمَّ يَنْزِعُهُ وَ يُصَلِّي فِي ثَوْبٍ طَاهِرٍ.[3]

در این روایت آمده که شخصی کل طواف را انجام داده و بعد متوجه شد که احرام یا لباسش نجس است. حضرت(ع) به او فرمود: اشکال ندارد، ولی نماز را در لباس طاهر بخوان. فرض این است که بعد از طواف و قبل از نماز فهمیده، لذا باید برای نماز تطهیر کند.

مطلبی در ارسال روایت بزنطی

محقق خویی(ره) به دلیل ارسال راویت، نمی تواند به آن استناد کند. ولی این امر برای ما بی اشکال است؛ زیرا احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، جزء همان سه نفر مشایخ ثقات است که شیخ(ره) در عده در مورد ایشان فرمود: "الذين عرفوا بأنهم لا يروون ولا يرسلون إلا عمن يوثق به"[4] ؛ شيخ(ره) شهادت علنی داده که هر وقت این سه بزرگوار از شخصی روایت یا ارسال کنند، آن شخص ثقه است. این شهادت شیخ(ره) برای ما کافی است. محقق خویی(ره) به دلایلی (غیر قابل تکراری در اینجا)، اهمیتی برای این مطلب قائل نیست.

اصحاب اجماع سه گروه شش نفری هستند؛ الستة الاولی و الستة الوسطی و الستة الاخری که مجموعا 18 نفر می‌شوند. بحثی هست که منشاش این است که در "اجمعت العصابة"[5] که کشی(ره) فرموده، مناقشه هست که به آن کاری نداریم؛ همچنین محقق خویی(ره) هم مناقشه کرده‌است؛ این مناقشات تا حدودی واردند. اما مطلبی که ما در روایت بزنطی ذکر کردیم امر دیگریست و مستند آن، کلام کشی نیست؛ مستند ما کلام شیخ(ره) در عده است که فرمود: "الذين عرفوا بأنهم لا يروون ولا يرسلون إلا عمن يوثق به". ایشان برای کلام خود به صفوان بن یحیی و محمد بن ابی عمیر و احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطی مثال می زند. این‌ها مشایخ ثقاتند و البته جزء اصحاب اجماع نیز هستند. ما توثیق ایشان را به جهت کلام کشی(ره) نمی‌دانیم. استناد ما به کلام شیخ(ره) است. به هر حال اختلاف نظر وجود دارد و آقای خویی(ره) این مطلب را نپذیرفته‌است. در هر صورت از نظر ما روایت معتبر است.

فراموشی نجاست بدن یا لباس و یادآوری آن بعد از طواف

مسألة ۲۹۹: إذا نسي نجاسة بدنه أو ثيابه ثمّ تذكرها بعد طوافه صحّ طوافه على الأظهر، و إن كانت إعادته أحوط، و إن تذكرها بعد صلاة الطّواف أعادها.[6]

آن‌چه تا این‌جا خواندیم راجع به جهل بود؛ یعنی درباره کسی که از اول نمی‌داند. حال بحث ما درباره نسیان است. ماهیت نسیان، جهل مسبوق به علم است؛ یعنی چیزی که قبلا می‌دانسته، ولی بعد از یاد رفته و شخص به آن جاهل شده‌است.

محقق خویی در این مساله می‌فرماید: طواف کسی به جهت فراموشی، با نجاست طواف می‌کند نیز صحیح است؛ چرا که ادله مطلقی نداریم. روایاتی که خواندیم هم، صورت جهل را ذکر کرده‌اند و بالاخره نسیان هم از شقوق جهل است. جهل گاهی مسبوق به علم نیست و گاهی مسبوق به علم است. بنابراین، روایات مذکور، شامل نسیان هم هستند.

همچنین در صورت شک نیز با عدم وجود اطلاق، اصالة البرائه جاری می‌کنیم. نمی‌دانیم آیا طهارت در حال نسیان شرطیت دارد یا نه. پس در شرطیت آن شک داریم و محل مجرای اصالة البرائه است. عموماتی هم دال بر لزوم طهارت در همه احوال، چه عالم، چه جاهل و چه ناسی وجود ندارد.

البته اعاده طواف، احوط استحبابی است و منشاش حدیث نبوی معروفیست که از طریق اهل سنت وارد شده‌است. می‌فرماید:"الطواف بالبیت صلاة". می‌دانیم که نجاست منسیه در نماز مضر است. اگر این تنظیر را قبول کنیم، باید طواف را ملحق به نماز بدانیم. اما چون روایت مرسله است و از طریق اهل سنت نقل شده، سندش ضعیف بوده و اعتبار ندارد. به همین خاطر، احتیاط مستحبی فرموده است. اما اگر دلیل قوت داشت، می‌شد که طبق آن فتوا داد. ولی به خاطر عدم وجود چنین روایتی احتیاط مستحبی می‌کنیم.

حال اگر شخصی نجاست را فراموش کرد، سپس هم طواف به جا آورد و هم نماز خواند و بعد از نماز فهمید، طوافش صحیح بوده ولی باید نماز را اعاده نماید؛ زیرا دلایل متعدد داریم که نجاست منسیه مضر به نماز است.

مساله 300 را هم خوانده‌ایم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo