< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری

91/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بررسی فروع مختلف در بحث اصالت تأخر حادث / تنبیهات استصحاب / استصحاب
 مقدمه:
 بعضی از اعلام، فروعی را در بحث اصالت تأخر حادث مطرح کرده که ما نیز به عنوان تمرین آنها را بیان می کنیم تا بتوانیم رَدُّ الفُرُوعِ إلی الأصُول را همانطوری که امام رضا(ع) فرموده اند انجام دهیم. چراکه ایشان می فرمایند «عَلَینا أن نُلقِیَ الأصول و عَلَیکُم أن تُفَرِّعُوا». یعنی بر ماست که اصول مطالب را بگوئیم و تفریع فروع با شما است و این معنای اجتهاد است که انسان هم اصول را بداند و هم بتواند اصول را بر فروع، تطبیق دهد.
 فرع اول؛ وقوع غَسل و نجاست به دم، پس از نجاست اولیه به دم:
 این فرع مربوط به جایی است که می دانیم دو قضیه برای لباسی که در ابتدا متنجس به دم بوده، اتفاق افتاده است. یکی اصابت نجاست دومی مثل خون و دیگری غَسل آن لباس است. لکن نمی دانیم اصابت خون، مقدم و غسل، آخر بوده و درنتیجه آن لباس، طاهر شده است یا اینکه، غَسل، متوسط بین نجاست اولیه و نجاست ثانویه بوده و الان آن لباس، نجس می باشد. شک ما اینجا، در تقدم و تأخر نجاست دوم و غَسل است که نتیجهﻯ آن، شک در نجاست یا طهارت آن لباس می باشد.
 مقتضای قاعده در این فرع، استصحاب طهارت می باشد. به دلیل اینکه ما قطع به وقوع تطهیر داریم و در هنگام تطهیر، قطعاً طهارتی حاصل شده و نجاست اولیه از بین رفته است. لکن نمی دانیم نجاست دوم، پس از غَسل واقع شده و آن طهارت، از بین رفته یا اینکه نجاست دوم، قبل از غَسل واقع شده و آن طهارت، مستمر و باقی است. لذا در اینجا استصحاب بقاء طهارت مانعی ندارد. چراکه قطع به وقوع طهارت در هنگام غَسل و شک در حادث شدن نجاست ثانویه پس از غَسل داریم. در مقابل این استصحاب، اگر بخواهیم استصحاب نجاست را جاری کنیم، از آنجا که پس از نجاست اولیه در لباس، احتمال دارد ابتدا نجاست ثانویه حاصل شده باشد که تحصیل حاصل و کالعدم می باشد و غَسلی که پس از آن می آید، موجب طهارت لباس می شود، یقین به نجاست از بین می رود. همچنین احتمال دارد پس از نجاست اولیه، ابتدا غَسل حاصل شده و بعد از آن، نجاست دوم واقع شده باشد که بازهم یقین به نجاست وجود ندارد و صرف احتمال است. لذا از آنجا که دو احتمال وجود دارد و نجاست لباس بعد از غَسل، محتمل است، استصحاب نجاست جاری نمی باشد. چراکه در اینجا یقین به نجاست لباس بعد از طهارت نداریم و نجاست بعد از طهارت، صرف احتمال است. برخلاف طهارت که به واسطهﻯ وقوع غَسل، یقین به حصول طهارت در همان زمان غَسل، به وجود می آید که این طهارت یا نسبت به نجاست اولیه می باشد یا نسبت به هر دو نجاست (در صورتی که نجاست دوم، پشت سر نجاست اول باشد). بنابراین وقوع تطهیر به واسطهﻯ غَسل، متیقن و وقوع نجاستی بعد از آن، مشکوک است. در اینصورت اصالت الطهاره یا استصحاب بقاء طهارت سابقه، جاری می شود.
 فرع دوم؛ وقوع غَسل و تنجس به بول، پس از نجاست اولیه به دم:
 این فرع همانند فرع اول است با این تفاوت که نجاست اولیه در لباس، به وسیلهﻯ دم ایجاد شده و پس از آن، نجاستی به وسیلهﻯ بول و یک غَسل اتفاق افتاده که نمی دانیم غَسل، مقدم بر تنجس به بول بوده یا تنجس به بول مقدم بوده است. دراینجا قطعاً استصحاب نجاست جاری می شود. به دلیل اینکه اگر تنجس به بول، بعد از غَسل بوده، آن لباس الان نجس است و اگر قبل از غَسل بوده، آن نجاست اولیه، مشدد و تبدیل به نجاستی شده که نیاز به دو غَسل دارد. درحالی که فرض ما در این فرع، وقوع یک غَسل می باشد. پس بازهم آن لباس، نجس است. بنابراین در اینجا قطع به نجاست لباس در حدّی که لباس، نیاز به یک بار غَسل داشته باشد، داریم و برای اثبات این مقدار از نجاست، احتیاجی به استصحاب نجاست نیز نداریم. لکن نجاست این لباس، دائر بین این است که یک غَسل نیاز داشته باشد یا دو غَسل. چراکه اگر بول، متأخر باشد، دو غَسل نیاز دارد و اگر بول، متقدم باشد، یک غَسل آن اتفاق افتاده و نیاز به یک غَسل دیگر دارد. پس این لباس بنا بر هر دو تقدیر، نجس است اما نمی توان گفت این مورد از موارد دوران بین أقلّ و اکثر می باشد که انحلال پیدا می کند. یعنی مقدار أقلّ آن که غَسل واحد است، معلوم بالتفصیل می باشد و مازاد آن، مشکوک به شک بدوی و مجرای برائت می شود و درنتیجه، یک غَسل کفایت می کند. بلکه در این فرع، احتیاطاً باید دو غَسل دیگر صورت بگیرد. به دلیل اینکه در اینجا، استصحاب کلی نجاست وجود دارد و قاعدهﻯ دوران بین أقلّ و اکثر، محکوم این استصحاب می باشد. چون می دانیم این لباس، قطعاً نجس است و نیاز به تطهیر دارد لکن نمی دانیم نجاست آن، فردی از افراد نجاست است که با یک غَسل، پاک می شود یا فردی است که با دو غَسل پاک می شود. در اینجا، استصحاب فرد قطعاً جاری نیست لکن استصحاب کلی نجاست معلوم، از مقولهﻯ استصحاب کلی قسم دوم که مردد بین فرد طویل العمر که احتیاج به دو غَسل دارد و فرد قصیر العمر که احتیاج به یک غَسل دارد، است، جاری می باشد. پس از آنجا که با یک بار غَسل کردن، هنوز در بقاء نجاست کلی شک داریم، تا زمان وقوع غَسل دوم، استصحاب کلی نجاست جاری می باشد و باید دو غَسل را انجام دهیم تا یقین به طهارت پیدا کنیم.
  والسلام

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo