< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری

92/01/31

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: قاعده قرعه/ ملحقات استصحاب
 شکی در این نیست که در شریعت، قاعده ای به نام قاعده قرعه داریم ، روایات متعدد که با لسانهای مختلف آمده گویای این مطلب اند . مثلا فرموده اند القرعه لکل امر مشکل ، یا القرعه لکل امر مشتبه (منقول است که مجهول هم در برخی روایات آمده) این ادله به چه معنا هستند ؟ آیا هر کجا که ما شک کردیم می توانیم به قرعه رجوع کنیم ؟ پس تکلیف سایر ادله و اصول عملیه چه می شود ؟
 شیخ انصاری رحمه الله می فرمایند عمومِ دلیلِ قرعه ضعیف است ، (ادله قرعه ضعیف نیستند ولی عموم لفظی آنها و اینکه شامل هر مورد مشتبهی بشوند ضعیف است) اینگونه نیست که عموم ادله قرعه بتوانند شامل هر مورد مشتبهی بشوند زیرا در موارد مشتبه و مشکوک همیشه اصحاب به اصول عملیه عمل کرده اند نه قرعه ، لذا اینکه میزانِ حجیتِ این عموم لفظی چه اندازه است و اینکه مراد از مشتبه و مشکل چیست برای ما مجهول است . برای همین ما نمی توانیم به این عموم عمل کنیم مگر آنکه به واسطه عمل اصحاب ضعف آن منجبر بشود . لذا اگر شک در طهارت یکی از دو کاسه کردیم با اینکه یک موردِ مشتبه است و ظاهرا مجرای قرعه است ولی اصل قرعه را جاری نمی کنیم زیرا اصحاب اینگونه عمل نکرده و قرعه را در این موارد جاری نکرده اند ، همینطور درجهل نسبت به جهت قبله.
 محقق خوئی فرموده اند با دقت در ظاهر دلیل قرعه روشن می شود که ما نیازی به این بحث نداریم که دایره عموم دلیل قرعه چه اندازه است . زیرا در دلیل قرعه که آمده" القرعه لکل امر مشتبه "مراد ، ما اشتبه حکمه واقعا و ظاهرا است ، یا مراد از مشکل ، ما اشکل حکمه واقعا و ظاهرا است . با این بیان روشن می شود که راههایی که شارع برای مکلف وضع کرده برای تعیین حکم ظاهری مانند استصحاب و اصول عملیه شرعیه و قواعد مختلفه همه مقدم بر قرعه می شوند زیرا بعد از جریان اینها دیگر حکم از مقوله ما اشتبه حکمه نیست ، زیرا حکم ظاهری معین است ، مثلا بنابر استصحاب باید بنا را بر حالت سابقه بگذارد لذا با این تفسیر سیدنا الاستاد -که ما هم موافقیم- این موارد از موضوع قاعده قرعه خارج می شوند و همه اصول شرعیه و امارات هم بر قرعه مقدم می شوند و نیازی هم به این تفاصیل شیخ اعظم نیست ،
 چه مواردی می ماند برای قاعده قرعه ؟ با این تفسیر فقط مواردی می ماند که اولا فقط از شبهات موضوعیه باشد . و ثانیا مواردی که هیچ اصل شرعی حکم ظاهری را هم برای ما معین نکند و حکمش مشخص نباشد ، لذا مواردی را هم که می بینیم اصحاب به قرعه عمل نکرده اند نوعا مواردی است که حکم آن چه واقعی و چه ظاهری از یک طریقی روشن شده است .
 مواردی که با وجود حکم ظاهری به قرعه عمل شده است
 مورد اول : قطیعه الغنم
 موضوع حکم، گله ی گوسفندی است مثلا که علم پیدا کرده ایم که یکی از این گله موطوئه است ، مطابق اصاله الاحتیاط باید از تمام گله پرهیز کنیم ، زیرا استفاده از موطوئه (اکل) حرام است و شبهه هم محصوره است و برای احراز امتثالِ ترک در شبهه محصوره باید از همه اطراف اجتناب کرد لذا از همه گله باید پرهیز نمود. لکن در روایت آمده گله را دو نصف کن و قرعه بزن، یک نیمه را به عنوان حلال خارج کن و باقی مانده را باز هم نصف کن و قرعه بزن ، باز هم نصفی را به عنوان حلال خارج کن و باز هم باقی مانده را نصف کن و قرعه بزن تا اینکه به یک گوسفند برسی ، از آن اجتناب کن و استفاده از باقی اشکالی ندارد . این مثال را محقق خوئی فرموده اند برای موردی که حکم ظاهری معلوم است در عین حالی که به قرعه عمل شده است .
 و فیه ...
 به نظر ما اینجا اشکالی وارد است زیرا وجوب احتیاط در اینجا حکم ظاهری محسوب نمی شود بلکه حکم عقل است به احتیاط برای احراز واقع ، از آن طرف محقق خوئی فرموده بودند اگر مشتبه واقعا و یا ظاهرا حکم شرعی اش روشن شد دیگر مجرای قرعه نیست ، این در حالیست که اصول عقلیه حکم شرعی برای ما درست نمی کنند ، لذا اینجا که اصاله الاحتیاط جاری می شود این احتیاط عقلی است به معنای تنجز عقاب و منافاتی با مشتبه بودن حکم واقعی و ظاهری مورد ندارد . لذا مطابق حرف خود ایشان قرعه باید جاری باشد و مورد هم از موارد جریان اصل قرعه هست .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo