< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد موسوی جزایری - مقدمات و مباحث الفاظ

93/03/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مرور اشکال قسم ثالث و رابع
تسلیت عرض می کنیم ایام شهادت جانسوز امام کاظم علیه الصلاه و السلام را، همچنین مبعث پیامبر اکرم اسلام صلّی الله علیه و آله را تبریک عرض می کنیم که البته حق مطلب هم همین بود که امروز روز 27 رجب را به نام روز علم نامگذاری کنند، از باب آیاتی که بر پیامبر اکرم اسلام نازل شد، «إقرأ باسم ربّک الذی خلق، خلق الانسان من علق، إقرأ و ربّک الاکرم الذی علّم بالقلم».
بحث ما در مورد اقسام اربعه بود و گفتیم : قسم رابع را آخوند رد می کند به این دلیل که تصور خاص وجه و عنوانی برای عام نخواهد بود.
بعد آقایان اشکال کرده اند که در قسم ثالث هم همینطور است زیرا عام بما هو عام زمانی که تصور می شود فقط حکایت از ما بإزاء خودش می کند، خصوصیات فردیه لا تُعدّ و لا تُحصی است و طبیعت، مودّی به آن خصوصیات نمی شود.
محقق خوئی اینگونه جواب داده اند که ما یک عناوین اجمالی انتزاعی داریم که هم عام اند و هم منتزَع از خود خصوصیات هستند، چون منتزع از خصوصیات هستند لذا می توانند از خصوصیات حکایت بکنند، مثلا در وضع مِن برای ابتدائیّت ما به مفهوم ابتدا اکتفا نمی کنیم بلکه می گوییم وضع می کنیم برای کلّ ما هو من مصادیق الابتداء، این عنوان مشتمل بر مصادیق است و حکایت از خصوصیات می کند در عین حالی که وضع عام موضوع له خاص هم هست.
یادم می آید که در تقریرات آقای فاضل چنین اشکالی بود که این عنوان انتزاعی هم به درد نمی خورد زیرا خصوصیات بی نهایت و لا تعدُّ و لا تُحصی هستند و قابل ضبط نیستند زیرا واضع می خواهد تا روز قیامت وضع بکند، لذا این عنوانِ انتزاعی هم اجمالی است و مشکل را حل نمی کند.
و الصحیح فی الجواب
مطلبی که ما می خواهیم اضافه بکنیم این است که به نظر ما خصوصیات فردیّه هیچ دخالتی در موضوع له ندارند، برای توضیح مطلب مقدمتا مطلبی را یاد آوری می کنیم که در فلسفه ما بحثی داریم که ما در خارج یک طبیعت داریم و یک وجود، مشخِّص اصلی نفس الوجود است و خصوصیات فردیه و عوارض فردیه اینها مقارنات آن وجودند، منشأ تشخِّص زید آیا طول و عرض و وزن زید است؟ نه، خود نفس وجود است و این عوارض مقارنات و ملابسات اند، این مقدمه را کنار بگذارید. واضع وقتی می خواهد لفظ مِن را وضع بکند، برای مفهوم الابتداء که وضع نمی کند، بلکه برای مصادیق وضع می کند، وقتی مِن را استعمال می کنیم حکایت از یک مصداق خاص از ابتدائیّت می کنیم نه مفهوم الابتداء.
مُتصوَّر حال الوضع قطعا یک مفهوم عام است لذا وضع عام است، موضوع له مصادیق اند، لکن مصادیق در حد وجود المفهوم فی الخارج، ملابسات و مقارنات از دوالّ اخری استفاده می شوند نه از لفظ مِن، مثلا وقتی مستعمِل می گوید «اکلت الخبز من اوّله» یا «نُمت من اول الیل» یکی از این عوارض و خصوصیات متعلّق مِن است، ممکن است اکل باشد یا نوم باشد یا قرائت باشد یا سیر باشد، خود متعلق یکی از خوصیات است، در مثال سرت من البصره الی الکوفه ممکن است سیر سواره یا پیاده باشد، ممکن است روز یا شب باشد، این مشخصات و مقارنات همه دوال جداگانه دارند و از لفظ من فهمیده نمی شوند، بلکه لفظ من وضع شده است از برای وجودی از ابتدائیّت در مقابل مفهوم، لذا اگر آن دوال استفاده نشود خود من دلالتی ندارد و این قیود فهمیده نمی شوند.
لذا در موارد وضع عام موضوع له خاص که آقایان گفته اند خصوصیات فردیه بی نهایت اند حرف ما این است که این خصوصیات از دایره لفظ من خارج اند، واضع مفهوم ابتداء را تصور می کند بعد لفظ را وضع می کند برای همان مفهوم مقیّد به اینکه متلبّس به وجودی بشود، حالا آیا برای واضع فرقی می کند که این من با چه قیودی محقق شود؟ خیر برایش فرقی نمیکند.
پس اولا خصوصیات فردیّه مقوّم موضوع له نیستند زیرا حریم موضوع له مفهوم ابتدائیت است که متلبس به به وجود شده است، ثانیا آن مشخصات از دوال دیگر استفاده می شوند نه از لفظ مِن و لفظ من لا بشرط است نسبت به این مقارنات. همانطور که اگر گفتیم اکرم رجلا دلالتی بر کیفیت قد و وزن رجل ندارد ولو اینکه در کنار این رجولیت قطعا وجود دارند ولی ربطی به لفظ رجل ندارد.
لذا این را می خواهیم بگوییم که این خصوصیات و مقارنات از حریم موضوع له خارج اند و لفظ مِن موضوع است برای دلالت بر مفهوم ابتدائیت که متلبس به لباس وجود شده است چه در خارج و چه در ذهن. و اصل آن نزاع و اشکال هم به نظر ما بی اساس است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo