< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

93/11/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : مقدمات/ حقیقت شرعیّه
حقیقت شرعیه
ما در شریعت یک سری الفاظ و کلماتی داریم که قبل از شرع معانی لغویّه ای داشته اند، وقتی شریعت شروع شد اینها هم در لابلای سایر کلمات استعمال شدند با این تفاوت که معانیشان را کم کم از دست داده و تبدیل به اصطلاحات شرعی شدند، پس در این لغات دو معنی مُحتمل است، یکی معنای قبل از نقل و دیگری معنای پس از نقل، اگر در مقام استعمال، ما قرینه ای داشته باشیم که بفهمیم مراد متکلّم(شارع) معنای مستحدث است، یا معنای لغوی اولیّه است، فبها، مثلا خداوند می فرمایند «ان الله و ملائکته یصلّون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما» آیا در اینجا احتمال می دهید که به معنای نماز باشد؟ خیر زیرا قرینه داریم.
انما الکلام در جایی است که ما متوجه نشویم مراد متکلّم معنای اولی است یا مستحدث قرینه ای هم در کار نباشد، مثلا مولی امر فرموده «صلّوا» و ما نفهمیدیم مراد مولی آیا نماز است یا دعا، وجه تردید چیست؟ این است که لفظ «صلاه» موضوع برای دعا بوده لکن در شریعت حقیقت در افعال مخصوصه شده، یا لفظ «صوم» که به معنای مطلق الامساک بوده لکن حقیقت در امساک مخصوص از ابتدای نهار تا ابتدای لیل گردیده، یا لفظ «حج» حقیقت در «قصد» بود لکن اصطلاح در «المناسک المخصوصه» شد.
سوال اصلی در این مسئله این است که آیا این نقل و وضع جدید برای معنای جدید در زمان خود صاحب شرع-یعنی رسول الله صلّی الله علیه و آله- به حد حقیقت رسیده بود یا اینکه در زمان ایشان استعمال مجازی بوده و بعدها به واسطه کثرت استعمال در زمان متشرّعه به حد و درجه حقیقت رسیده است؟ پس شکی در تحقق اصل نقل نداریم بلکه تردید این است که این نقل آیا حقیقت شرعیّه بوده یا حقیقت متشرعیّه، یعنی آیا در زمان رسول الله محقق شد یا در زمان بعد از رسول اکرم؟ اگر قائل شدیم به حقیقت شرعیّه و پذیرفتیم که این نقل در زمان رسول الله اتفاق افتاده باید همه الفاظ را عند الشک بر معنای جدید حمل بکنیم، اما اگر گفتیم این نقل در زمان متشرّعه صورت گرفته نه در زمان پیامبر اکرم، در این صورت اگر در یک روایتی شک کردیم که منظور رسول اکرم چه بوده آیا منظورشان معنای لغوی و اولی بوده یا معنای مستحدث، این شک از موارد شک میان حقیقت و مجاز می شود که اولویت با معنای حقیقی اولی است.
توجیه صاحب کفایه در نحوه تحقق حقیقت شرعیه
صاحب کفایه می فرمایند تحقق حقائق شرعیه به چه صورت است؟ اگر منظورتان این است که رسول اکرم آمده فرموده «انی وضعتُ هذا اللفظ لهذا المعنی» مثلا فرموده «انی وضعتُ لفظ الصلاه للافعال المخصوصه» یا به هر طریق دیگری تصریح کرده باشند این مُستبعد است زیرا در هیچ کجای تاریخ نیامده که چنین اتفاقی حتی در یک مورد رُخ داده باشد.
لکن یک صورت و اُسلوب دیگری برای بیان این مراد وجود دارد و آن اینکه استعمال بکند لفظ را در معنای جدید کما یستعملُه فی معنی الحقیقی بلا قرینه، به این داعی که با این استعمال لفظ در این معنی به مردم بفهماند که این لفظ حقیقت در این معنی می باشد، استعمال در معنای جدید بلا قرینه به هدف فهماندن به مردم، صاحب کفایه می فرمایند این مُحتمل است، مثلا بفرماید «صلّوا کما رأیتُمونی اصلّی» کلمه «صلاه» را استعمال کرده در ارکان مخصوصه قرینه ای هم به کار نبرده، این عمل ثمره وضع را دارد بدون اینکه تصریح به وضع بکند، می فرماید این احتمال بسیار قوی است و اگر کسی مدعی بشود که حقائق شرعیه از این قبیل بوده اند گزافه گویی نکرده است.
همین طور هم هست یعنی رسول اکرم اسلام کلمه «صلاه» را استعمال می نمودند برای افعال مخصوصه به داعی وضع مردم هم این را فهمیده اند، یقینا لفظ «صلاه» حقیقت در افعال مخصوصه بوده چون مردم مرتب از ابتدای اسلام این کلمه را استعمال می نمودند، همیشه می گفتند صلاه و مرادشان نیز یکی بوده، کَثُرَ و شاعَ استعماله فی لسان النبیّ بحیث صار عند عدم القرینه منصرفا الی هذا المعنی در حالی که در تاریخ هم هیچ موردی مشاهده نمی شود که بگوید مثلا پیامبر اکرم فلان لفظ را وضع کرده برای فلان معنی، لذا همین فرمایش ایشان بسیار خوب است راهی و وجهی بهتر از این هم نداریم. شاید زکات هم از همین مقوله باشد زیرا زکات در لغت به معنای «نمو» است که پیامبر این لغت را وضع کرده برای این نوع مالیات مخصوصه. والسلام علیکم و رحمه الله

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo