< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

97/01/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجتماع امر و نهی/مقدمه اول معنای واحد

اجتماع امر و نهی

آخوند می فرماید: «اختلفوا فی جواز اجتماع الامر و النهی علی اقوال ثالثها جوازه عقلا و امتناعه عرفاً»

مراد از جواز در این عبارت امکان است. قول اول امکان اجتماع امر و نهی، قول دوم عدم امکان و قول سوم تفصیل میان عقل و عرف است؛ یعنی اجتماع امر و نهی عقلا جایز ،اما عرفا ممتنع است؛ زیرا عرف چنین چیزی را تحمل نمی کند.

مقدمه اول

مراد از واحد این است که چیزی تحت دو عنوان قرار گرفته و هر دو بر آن صادق باشند. از بابت یک عنوان مامور به و از بابت عنوان دیگر منهی عنه باشد و تصادفاً این دو عنوان در یک عمل جمع شوند؛ مثل نماز در دار غصبی که از بابت غصبیت حرام و از بابت صلاتیّت واجب است. باید امکان چنین چیزی را بررسی کرد.

سپس می گوید: لازم نیست این واحد جزئی حقیقی و واحد شخصی باشد، بلکه همین که عنوان واحد باشد کفایت می‌کند؛ حتی اگر عنوانی کلی و دارای دو حیثیت باشد. مثلا عنوان «الصلاه فی الدار المغصوبه» یک عنوان کلی و قابل صدق بر کثیرین است؛ اما با این حال جامع میان دو حیثیت امر و نهی نیز هست. پس مراد ایشان این است که واحد فرقی نمی‌کند، جزئی شخصی باشد یا عنوان کلی؛ مهم این است که مَجمَع برای دو عنوان امر و نهی قرار بگیرد.[1]

و فیه

ما اشکال گرفتیم که این واحد حتما باید کلی باشد و امکان ندارد که واحد شخصی باشد؛ زیرا موجودیت واحد شخصی، به‌وجود خارجیست؛ الشیئ ما لم یتشخص لم یوجد و ما لم یجد لم یتشخص. اگر فرض کردیم که این واحد وجود خارجی دارد، دیگر صلاحیت تعلق امر و نهی را نخواهد داشت؛ زیرا امر و نهی به موجود خارجی تعلق نگرفته، متعلق آن طبیعت و قبل از وجود خارجیست. تعلق امر به وجود خارجی، مستلزم تحصیل حاصل است؛ زیرا فرض این است که پیش از مامور به شدن، موجود بوده است. تعلق نهی به وجود خارجی نیز مستلزم اجتماع نقیضین است؛ زیرا مولا عدم چیزی را طلب کرده که خود موجود است. پس لامحاله متعلق امر و نهی باید کلی باشد.

ادامه فرمایش محقق خراسانی

سپس صاحب کفایه می فرماید: کسی توهم نکند که مراد از واحد، عنوانی واحد است که دو شقّه و دو صنف دارد که یک صنفش حرام و صنف دیگرش حلال یا واجب باشد؛ یعنی مراد عنوانی مانند عنوان سجود که عنوان کلی بوده اما دو صنف دارد، -سجود لله(واجب) و سجود للصنم(حرام)- نیست. پس سجود متعلق امر و نهی قرار گرفته نگرفته است. عنوان کلی سجود هیچ حکمی ندارد و تا تحت صنف خودش قرار نگیرد، واجب یا حرام نمی شود. اگر سجود لله باشد واجب است و اگر سجود للصنم باشد، حرام است. این‌ها دو فرد جدا از یکدیگرند. اما عنوان کلی سجود هیچ حکمی ندارد. بحث ما در آن واحدی است که صرف المفهوم نبوده و خودش مَجمَع دو عنوان قرار گرفته است.

اعتراض محقق نائینی به محقق خراسانی

ایشان در برابر محقق خراسانی قیام کرده و می گوید: ظاهراً شما نزاع را کبروی می‌دانید ولی این غلط است؛ زیرا کبری از بدیهیات بوده و اختلافی در آن نیست. بحث و اختلاف میان علما صغروی است.

کبری چیست؟ کبری نفس امکان اجتماع امر و نهی در شیء واحد است؛ یعنی شیء واحد هم مامور به باشد و هم منهی عنه. محقق نائینی می گوید: واضح است که چنین چیزی امکان نداشته و کسی قائل به امکان آن نیست. لذا قطعا محل بحث کبری نیست.

صغری چیست؟ صغری این است که اساساً نماز در دار غصبی، واحد است یا متعدد؟ اگر واحد باشد امتناعش قطعیست و هیچ اختلافی در آن نبوده؛ از بدیهیات است. اما اگر در واقع متعدد باشد، اشکالی ندارد.

پس روح بحث اجتماع امر و نهی، به صغری باز می گردد. یعنی این‌که این عملی که به ظاهر واحد و مَجمَع دو عنوان است آیا بالتحلیل نیز واحد می شود یا متعدد. قائلین به امتناع می گویند: این واقعا واحد است و اجتماع امر و نهی در واحد امکان ندارد. اما کلام قائلین به امکان این است که این در واقع واحد نبوده و متعدد است. با این تعدد نیز اجتماع امر و نهی ممکن شده و اشکالی ندارد.

وجه بداهت کبری چیست؟ ممکن است کسی تصور کند که منشأ بداهت کبری، امتناع اجتماع ضدین است؛ چرا که امر و نهی ضدین بوده و اجتماعِ این دو، اجتماع ضدین. لذا از باب استحاله اجتماع ضدین می‌گوییم: امتناع اجتماع امر و نهی از بدیهیات است. زیرا در دنیا کسی نمی‌گوید: اجتماع ضدین محال نیست.

اما محقق نائینی می فرماید: منشأ در واقع این نیست؛ زیرا استحاله اجتماع ضدین در تکوینیات است، نه در اعتباریات. استحاله از این جهت است که امر و نهی تابع محبوبیت و مبغوضیت مولایند. اگر مولا اراده هزل و تمسخر داشته باشد، مورد از بحث خارج است و اگر اراده مولا اراده جدیه باشد، امکان ندارد که در آنِ واحد، هم اراده فعل کند و هم اراده ترک. امکان صدور اراده امر و نهی به شیء واحد از مولا وجود نداشته و در این حال اراده فقط به یکی از این دو تعلق می‌گیرد.

پس منشأ استحاله امتناع اجتماع ضدین نیست، بلکه منشاء این است که هر دو احتیاج به اراده جدی دارند و اراده جدیه در آن واحد به هر دو تعلق نمی‌گیرد.[2]


[2] اجود التقریرات، الشیخ محمد حسین النائینی، ج2، ص125.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo