< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

97/08/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجتماع امر ونهی/عبادات مکروهه؛

اشکال استحباب ترک

آخوند فرمود: ممکن است اشکال شود که ترک امر عدمی بوده و معنا ندارد که چنین امری داری مصلحت باشد؛ زیرا عدم، علّت وجود چیزی نیست؛ باطل محض است؛ اصلا چیزی نیست تا منشأ اثر شود.

لذا ایشان برای استحباب ترک، توجیهاتی ارائه کردند.[1]

توجیه اشکال به انطباق ترک بر عنوان وجودی

یک توجیه این است که ترک از بابت انطباق بر یک عنوان وجودی مستحب می‌شود؛ مانند عنوان مخالفت با بنی امیّه. بنی امیّهلعنهم الله خیلی برای صوم عاشورا -به عنوان شُکر- تبلیغ می‌کردند و چون مخالفت با دشمنان خدا امری راجح و از وظایف ما است، عنوان مخالفت با دشمنان خدا، بر ترک صوم یوم عاشورا منطبق می‌شود. لذا استحباب الترک در واقع به خاطر انطباق بر این عنوان وجودیست.

توجیه اشکال به تلازم ترک با عنوان وجودی

وجه دیگر فرض عدم انطباق ترک با عنوان وجودی و ملازمه آن‌دو باهم است. در این صورت وحدتی در کار نبوده و تعدد داریم. ترک یک چیز است و ملازم آن چیزی دیگر. لکن این دو با هم ملازمه دارند و از هم جدا نمی‌شوند. با تحقق یکی، دیگری هم حتما محقق می‌شود؛ اما این‌ها دو وجودند.

ترک امر عدمیست و نمی‌تواند محکوم به استحباب باشد. اما اگر عنوان ملازم آن راجح باشد، مشکل حل می‌شود؛ مانند امر به استحباب استدبار جُدی. استدبار جُدی فی نفسه مطلوبیتی ندارد. اما با توجه به ملازمه آن با استقبال قبله، می‌تواند متعلق امر قرار گیرد.

مثلا استدبار قبله ملازم است با عدم استدبار جُدی. همان‌طور که استدبار جُدی نیز ملازم با عدم استدبار قبله است. عدم و وجود این دو نیز نقیضین بوده و ملازمه دارند. پس هرکدام که نباشد، دومی هست.

آخوند سپس می‌فرماید: انطباق بهتر از ملازمه است؛ زیرا در تلازم استناد استحباب مجازی است. استحباب حقیقتاً برای ملازم بوده و ثانیاً و بالعرض به ملازم دیگر نسبت داده می‌شود. اما در انطباق، استناد استحباب حقیقی است. وقتی می‌گویند: «اکرم الشعرا»، زید به خاطر انطباق عنوان شاعریت، اکرام می‌شود. این انطباق حقیقی است. پس بهتر است عنوان مطابق پیدا کنیم، تا استناد استحباب مجازی نگردد.

اشکال استحاله انطباق

اما این نکته وجود دارد که انطباق دو عنوان، معنای وحدت کلی دارد و این در حالیست که در ما نحن فیه یک عنوان وجودیست و دیگری عدمی. می‌دانیم انطباق عنوان وجودی بر عدمی هم ممکن نیست. مخالفت بنی امیه یا هر عنوان دیگری، یک عنوان وجودیست. این عنوان چگونه می تواند منطبق بر ترک صومی شود که عنوان عدمیست؟.

جواب اول

اگر مراد از تَرک، عدم ازلی یا عدم محض که هیچ جنبه وجودی ندارند، باشد، ایراد وارد است. لکن ما نحن فیه این‌گونه نیست. محل بحث «الترک الصادر عن الاراده و الاختیار» است؛ یعنی انسانی که به اختیار خود روزه نگرفته. عدم الصیام صادر شده، عدم محض نبوده و جنبه وجودی دارد.

می‌گویند: اراده و اختیار به معنای تساوی فعل و ترک است. پس هم فعل اختیاری است و هم ترک. اگر یکی باشد و دیگری نباشد، دیگر اختیار در کار نیست؛ إلجاء و جبر است. زمانی در مورد یک فعل اختیار معنا پیدا می‌کند که ترک آن هم اختیاری باشد. اگر ترک اختیاری نباشد، فعل جبری خواهد بود. پس بحث ما در چنین ترکی است؛ نه عدم محض. ترک مختار از بابت اراده و اختیار، جنبه وجودی داشته و واجد مصلحت است. بنابراین مصلحت چنان‌که ممکن است در اراده ترک باشد، در عنوان وجودی منطبق بر آن نیز می‌تواند وجود داشته باشد. این جواب اصلی اشکال است.

جواب دوم

پاسخ دیگر این است که عنوان مخالفت بر ذات‌الترک صادق نیست. بلکه ترک مقارن با تبلیغات دشمن بوده و با عنوان مخالفت انطباق دارد. پس لازم است که ترک ضمیمه اصرار و تبلیغات باشد تا عنوان مخالفت بر آن صادق باشد. پس این ترک، ترکِ به تنهایی نیست؛ بلکه مخلوط با وجود است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo