< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

97/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجتماع امر ونهی/عبادات مکروهه؛

مقدمه

محقق خراسانی درباره صوم یوم عاشورا گفت: هم فعل صوم و هم ترک آن مستحب است. اما استحباب ترک اقواست.[1]

محقق نائینی اشکال کرده و گفت: فعل و ترک نقیضینند و بازگشت این تناقض هم به مقام جعل است. لذا مولا نمی‌تواند هم به انجام فعلی و هم به ترک آن امر کند. اما اگر مراد، امر تخییری باشد، تحصیل حاصل است؛ زیرا مکلف در هر حال یا فاعل است و یا تارک. لذا مولا قهرا باید اقوی المصلحتین را در نظر گرفته و به همان امر کند. در ما نحن فیه هم مصلحت ترک اقوی است و باید به همان امر شود.[2]

محقق خوئی جواب این اشکال داده و گفتند: امر تخییری بأحدهما در صورتی لغو است که منحصر بوده و شق ثالثی در کار نباشد. اما اگر شق ثالث داشتیم، محذور لغویت پیش نمی‌آید؛ زیرا ممکن است که مکلف دو مستحب را رها کرده و شق ثالث را بگیرد. در ما نحن فیه، ثالث این بود که امساک را بدون قصد تقرب انجام دهد. دو مستحب هم یکی امساک با قصد تقرب بود و دیگری اعلان مخالفت با ترک امساک.[3]

بررسی شق ثالث

آیا شق ثالثی وجود دارد یا نه؟ اعلان مخالفت با بنی امیه با ترک صومی محقق می‌شود که در آن اعلان مخالفت با بنی امیه باشد. محقق خوئی شق ثالث را خوب بیان کرد.

اما بیان شق ثالث با توجه به اطلاق ادله چگونه است؟ یک دلیل دلالت بر استحباب روزه دارد و دلیل دوم دلالت بر کراهت آن(که آخوند این رابه معنای استحباب ترک گرفت). ترک صوم هم اطلاق داشته و شامل همه شقوق است. پس با نظر به اطلاق ادله حق با محقق نائینی است. اما با نظر به حکمت ادله، باید حق را به محقق خوئی داد؛ زیرا حکمت کراهت صوم اعلان مخالفت با بنی امیه است و اگر کسی امساک بدون قصد قربت کند، مردم متوجه روزه دار نبودن او نخواهند شد. زمانی ترک صوم مخالفت با بنی امیه محسوب می‌شود که شخص علناً فاعلِ مفترات باشد. لذا با نظر به حکمت و فلسفه حُکم، می‌گوییم: حق با محقق خوئی است. اگر کسی با قرینه قرار دادن این حکمت، اطلاق کراهت صوم را خراب کرده و دو شق را سه تا کند، می‌تواند کلام محقق خوئی را بپذیرد.

خلاصه راه حل محقق نائینی برای عبادات مکروهه

گفتیم: راه حل ایشان تعدد در متعلق است. متعلق استحباب یک چیز است و متعلق کراهت چیزی دیگر. متعلق استحباب فعل الصوم است و متعلق کراهت نفس التعبّد بهذا العمل. ایشان ما نحن فیه را به عبادات استیجاری تشبیه کرد. وقتی انسان اجیر شد تا عملی استحبابی را از جانب غیر به‌جا آورود، این عمل هم واجب است و هم مستحب. اشکالی هم ندارد؛ زیرا وجوب و استحباب دو متعلق دارند.

ایراد محقق خوئی به کلام محقق نائینی

محقق خوئی هم در مقیس علیه (باب اجاره) و هم در مقیس (صوم یوم عاشورا) اشکال می‌کند.

در اشکال به مقیس علیه -یعنی اجاره- می‌فرماید: ما در این‌جا چهار امر داریم که هر چهار مورد باید بررسی شوند.

امر اول، امر به منوبٌ عنه است. حج بر گردن مکلف واجب بوده و با عروض بیماری، حج از او فوت شد. نمازی به گردن داشت و با فوت، واجب هم فوت شد. در این فرض دیگر امری وجود ندارد، زیرا با فوت او، امر هم ساقط گشته‌است.

امر دوم، امر متوجه به نائب است. بر نائب است که اصالتاً اعمال خود را اعم از نماز و حج انجام دهد؛ چه واجب و چه مستحب. این امر ربطی به دیگری ندارد.

امر سوم، امر استحبابی به نیابت از غیر است؛ یعنی مستحب است انسان نیابتاً از طرف متوفای مومن، اعمالی را انجام دهد. این امر استحباب نیابت از طرف برادر مومن است.

امر چهارم، امر وجوبیِ وفای به اجاره است. وقتی کسی برای اتیان عمل نیابتی اجیر شد، امر «اوفوا بالعقود» گردن گیر او شده و وفای به اجاره بر اجیر واجب می‌شود.

تنها دو امر اخیر دخیل در بحث ما هستند؛ یکی امر استحبابی و دیگری امر وجوبی.

اما جمع این دو امر چگونه است؟ محقق خوئی در این‌جا با تردید -البته تردید هم لازم نیست- می فرماید: در حقیقت ما در این‌جا تنها یک امر داریم و آن امر آخر است. امر سوم ظهور در اتیان تبرّعی دارد؛ یعنی مستحب است که انسان تبرّعاً از طرف برادر مومن خود اعمالی را انجام دهد. حال که اجیر پول گرفته، دیگر مشمول امر سوم نیست. لذا عمل اجیر یک حکم بیش‌تر ندارد و آن امر چهارم است. با این بیان بحث از موضوع اجتماع حکمین متضادین خارج می‌شود.

همچنین محقق خوئی در مورد صوم یوم عاشورا می‌فرماید: کلام محقق نائینی محل مناقشه است؛ زیرا اولا استحباب صومِ با قصد قربت و کراهتِ حیثیت تعبّد، خلاف ظاهر است؛ زیرا ظاهر این است که مکروه، همان صوم است.

ثانیاً؛ سلّمنا که حیثیت تعبد مکروه باشد. باز در همین حیثیت تعبد، هم کراهت وجود دارد و هم استحباب. اصل نزاع بر صوم یوم عاشورا نیست. نزاع بر سر اجتماع حکمین متضادین است؛ چه صوم باشد و چه تعبّد به صوم. در این‌جا هم تعبّد از این جهت که جزئی از اجزاء صوم است، استحباب ضمنی دارد. در حالی که از طرف دیگر متعلق کراهت واقع شده‌است. پس همین تعبّد، هم کراهت دارد و هم استحباب ضمنی. -البته باید متذکر شویم که ضمنی به معنای غیری نیست، ضمنی یعنی خودش استحباب دارد؛ اما بشرط اجتماع با سایر اجزاء.- فعاد الاشکال.[4]

نتیجه اشکالات

حرف‌های ما هم در ضمن همین کلمات است. راه حل آخوند را رد کردیم؛ چون ایرادات محقق نائینی وارد بود. راه حل محقق نائینی را هم نپذیرفتیم و موافق اشکالات محقق خوئی شدیم. پس تکلیف صوم یوم عاشورا چه می شود؟ برگشتیم به اشکال اول؛ یعنی غیر معقول بودن کراهت. این‌که بگوییم: هم مستحب است و هم مکروه غلط است.

راه حل حضرت امام

حضرت امام خمینی در کتاب مناهج[5] می‌فرماید: «هذا لو قلنا بصحّة الصوم يوم عاشوراء كما نسب إلى المشهور، و إلاّ فللإشكال فيها مجال بالنظر إلى الأخبار»؛ زیرا اخبار روزه این روز را نهی کرده‌اند. «و نسب إلى المشهور في الجمع بين الأخبار بأنّ الصوم حزنا مستحبّ، و شكرا مكروه» یعنی اگر از سَر حُزن روزه بگیرد مستحب است، اما روزه برای شُکر، کراهت دارد. «و فيه ما فيه» امام می‌فرماید: این خیلی حرف نا مربوطی است. کسی که بر شهادت اباعبدالله علیه‌السلام شُکر به جای آورد، کافر و عمل او از اکبر کبائر است.

«و جمع جمعٌ بينها باستحباب الصوم الناقص، أي صورة الصوم إلى العصر، و بطلان التامّ‌، و للكلام فيه محلّ آخر» این مطلب را از جامع المقاصد[6] نقل کرده‌اند، یعنی صوم ناقص بگیرد. به این شکل که تا آن ساعاتی که مطابق با حوادث کربلاست از خوردن و آشامیدن امساک کند. اما حدود دو ساعت قبل از غروب آفتاب که حوادث کربلا فرو کش می‌کند، افطار نماید. افطار هم باید با چیز مختصری باشد.

پس جامع المقاصد این‌گونه جمع کرده که مستحب صوم ناقص بوده و صوم تمام مکروه است. در این صورت مستحب و مکروه دو چیز هستند.

نظر مختار در قسم اول صوم یوم عاشورا

به نظر ما با بیان جامع المقاصد نیز اشکال حل نمی‌شود. کاری با استحباب صوم ناقص نداریم. در مورد همین روزه مکروه سوال می‌کنیم که چنین روزه‌ای صحیح و مکروه است یا باطل و مکروه؟ شما می‌گویید: صحیح است و مکروه. لکن صحّت نیاز به امر دارد و این امر قطعاً وجوبی نیست. در صورت جمع امر استحبابی با کراهت هم، عاد المحذور. زیرا ممکن نیست که یک شیء هم راجح باشد هم مرجوح.

به نظر ما صوم یوم عاشورا باطل است و هیچ راه حلی هم ندارد، زیرا روزه مکروه، امر ندارد و باطل است، این زحمتی که کشیده و امساک کرده، هرچند حرمت ندارد، اما کراهت داشته و روزه هم باطل است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo