< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

97/09/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :‌ اجتماع ‌امر و نهی/تنبیهات اجتماع امر و‌نهی/تنبیه‌اول؛

مسئله نسیان الغاصب

چند مطلب متفرقه از بحث اجتماع امر و نهی باقی مانده است.

در جلسه گذشته گفتیم: اضطرار موجب سقوط نهی شده و نتیجه آن عدم وجود مزاحم و صحت عبادت است. حال این نکته را اضافه می‌کنیم که هر چیزی موجب سقوط حکم از فعلیت باشد، ملحق به به اضطرار می‌شود؛ مانند نسیان، غفلت و جهل مرکب. بنابراین مشهور صحت نمازی است که در دار مغصوبه با حال نسیان، غفلت و یا جهلِ‌مرکب نسبت به غصب اقامه شود.

البته نسیان الغاصب از این حکم استثناء شده است؛ یعنی اگر کسی پس از غصب، تعدی خود را فراموش کرد، نسیانش موجب سقوط فعلیت حرمت نشده و تمامی تصرفات او غاصبانه خواهند بود. در این مورد استظهاری هم از آیه شریفه « فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ»[1] شده‌است. می‌فرمایند: در تصرف اضطراری، سد رمق[2] به حد اضطرار جایز است. اما اضطرار انسان «باغی» - که از اول شوق داشته و طالب آن عمل است- و «عادی» -که از مقدار اضطرار تجاوز و زیاده روی کرده- موجب سقوط حرمت نمی‌شود.

در ما نحن فیه هم نسیان الغاصب از مقوله «باغی» و «عادی» است. غاصب عامداً مرتکب غصب شده و لکن بعداً، تعدی خود را فراموش کرده است. چنین نسیانی موجب رفع حرمت نیست.

شبهۀ بطلان العباده بالمفسده

گفته شده: کسی که با اضطرار، نسیان یا علل دیگر نماز بخواند، عمل حرامی مرتکب نشده. لکن چنین نمازی باطل است؛ زیرا عدم حرمت به معنای عدم عقاب بوده ولی صحت نماز درجه بالاتری دارد. عبادت یلزم ان یکون محبوباً و مقرّباً عند المولی. اما این عمل محبوبیّت و مقرّبیت ندارد؛ زیرا هرچند این اضطرار حرمت را بر می دارد؛ اما مفسده همچنان باقیست. مفسده امری تکوینیست که اضطرار آن را رفع نمی‌کند. اگر کسی مضطر، ناسی و یا غافل باشد و شرب خمر کند، هرچند مرتکب معصیت نشده، ولی مفسده اسکار دامن‌گیر او خواهد شد. در ما نحن فیه نیز مقرّبیت فرع محبوبیّت است. این نماز نیز چون مشتمل بر مفسده است، محبوبیت نداشته و مقرِّبیتی هم نخواهد داشت.

گاهی به امتنان در حدیث رفع «رفع ما اضطروا الیه» برای رفع مفسده تمسک کرده‌اند. لکن باید دید که این امتنان چه اقتضائی دارد. خداوند متعال با امتنان می‌فرماید: می‌بخشم و عقاب نمی‌کنم. اما این موجب رفع مفسده نیست. مفسده از امور تکوینیه بوده و رفع تشریعی دخالتی آن ندارد. لذا علی القاعده نماز باطل است.

و فیه

این مفسده یا مُلزمه است و یا مُلزمه نیست. اگر مُلزمه باشد، رفع و سقوط از فعلیت و این حرف‌ها دیگر راه نخواهند داشت؛ چون عمل مشتمل بر مفسده مُلزمه بوده و حتی حلال هم نمی‌شود؛ حتی حدیث رفع هم حرمتش را بر نمی‌دارد. اما اگر بگوییم: مفسده مُلزمه نیست، دیگر منافاتی با صحّت عبادت نخواهد داشت؛ مانند این‌که مکلف در جایی نماز بخواند که آسیبی غیر مُعتدٌّبه متوجه او باشد. لذا اگر مکان نماز سرد باشد و مکلف سرما بخورد، یا زیر آفتاب تابستان نماز بخواند و گرمازده شود، نمازش باطل نمی‌شود. این حد از مفسده، غیر مُلزمه است. تصادفا مصلای اهواز تا مدتی سقف نداشت و در گرمای اهواز زیر آفتاب نماز جمعه می‌خواندیم. در آن حال خیلی ها هم آسیب دیده و گرما زده می شدند. آیا می‌توان گفت که آن نمازها همه باطلند؟ پاسخ منفی است.


[2] اکتفا به اقل – حفظ جان.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo