< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

89/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : بررسي استحقاق عقاب بر قصد معصيت

بحث ما در استحقاق عقاب بر معصيت بود؛ عرض شد براي قصد دو معنا ذكر كرده اند : 1ـ فعل النفس 2ـ صفة النفس؛ فعل نفس عبارت بود از اراده و مرحوم شيخ ره فرمود اراده تحت نهي قرار نمي گيرد چون غير اختياري است؛ جواب داديم به اينكه اختياريت اراده بالذات است ، البته جواب دومي هم مي توان داد به اين صورت كه بگوييم اراده اگر چه حدوثش بدون اختيار است اما بقائش قطعاً با اختيار است؛ زيرا شخص مي تواند بعد از حدوث جبري اراده ، در مورد بقائش فكر و تأمل كند و احياناً از آن منصرف شود به طوري كه شوق موكدش از بين برود ؛ اين امري ممكن است و در معناي دوم آن را بيشتر توضيح مي دهيم .

بررسي معناي دوم

معناي دوم عبارت است از اعتقاد به نفع يعني شخص معتقد شود كه فلان معصيت كار خوبي است؛ اساساً كساني كه كارهاي حرام را انجام مي دهند حتما به خوبي آن عقيده دارند و الا انجام نمي دادند ؛ البته ملاك خوبي ها به سبب اختلاف در شهوات نفساني فرق مي كند .

حال سؤال اين است كه آيا ممكن است اين اعتقاد زير سؤال برود به اين صورت كه به او گفته شود چرا اين اعتقاد را پيدا كردي؟ در اينجا چون فرض اين است كه معتقَد اين شخص معصيت و مبغوض مولاست بحث استحقاق عقاب بر اعتقاد مطرح مي شود؛ شيخنا الاعظم ره مي فرمايد به جهت يكي از دو امر ممكن است بگوييم اين اعتقاد، مورد عقاب است : 1‌ـ عقاب بر اصل اعتقاد؛ مولا مي گويد چرا معتقد شدي؟ ممكن است او جواب بدهد به اينكه اين اعتقاد در اختيار من نيست و من نسبت به اين اعتقاد ناچار بودم؛ بنابراين چگونه بر امر غير اختياري عقاب شوم و اين ظلم است؛ در پاسخ اين شخص مي گوييم در اينجا مي توان با تفكر، به قبح و خلاف بودن معصيت اعتقاد پيدا كرد و اين يك امر اختياري است و لكن شيخنا ره مي فرمايد از آنجا كه غالباً اعتقاد به حسن معصيت، همراه با شهوات و نفس اماره است لذا آنها نمي گذارند انسان اختيار داشته باشد.

2ـ عقاب بر سوء سريره؛ فرق اين شخص در مقابل فرد مؤمن اين است كه وي در مقابل خدا سوء سريرت داشته و نفس اماره را قرار داده است؛ در اين فرض نيز مرحوم شيخ ره مي فرمايد سوء سريرت و حسن آن به دست ما نيست و به ما ارتباطي ندارد بلكه به دست قدرت الهي است

و لذا در عبارت ايشان اين چنين آمده است :

«و كيف كان فعلى الثاني (يعني اعتقاد به نفع) لا ينبغي الإشكال في الحكم بعدم استحقاق العقاب فيما إذا قصد الفعل و اعتقد النفع فيه و لا سبيل إليه إلا بوجهين أحدهما أن يعاقب على تحصيل ذلك الاعتقاد بالنظر أو بما يوجبه من أعمال الحواس الظاهرة الموجب للعلم و الثاني أن يقال إنه لا إشكال في سوء سريرة من قصد العصيان و خبث طينته و من الجائز أن يعاقب من كان على تلك الحالة الخبيثة و الملكة الرذيلة و إن لم يفعل فعلا محرما و الأول غير مطرد لجواز حصول الاعتقاد بواسطة مقدمات خارجة عن القدرة بل و لا يبعد دعوى أنه الغالب في العلم الحاصل بمنافع الأفعال و الثاني مما لا يلتزم به العدلية لاقتصار العقاب عندهم على مخالفة الأمر الممتنع تعلقه بغير ما هو من مقولة الأفعال... مطارح‌الأنظار 97»

بعد ايشان در آخر كلامش مي فرمايد : من هر چه اسقصاء كردم و كلام را به درازا كشيدم ولي يك وجه موجهي پيدا نكردم كه ما را از قاعده كلي نهي غيري (يعني بي اثر بودن آن نسبت به عقاب و عصيان) بيرون آورد؛

عبارت ايشان دراين باره از اين قرار است :

« و كيف كان فنحن و إن استقصينا التأمل فما وقفنا على وجه وجيه به يحكم بخروج القصد عن قاعدة عدم إيراث المقدمة ذما و لا عقابا»

بنابراين، شيخنا الاعظم ره در دومين معناي قصد معصيت نيز استحقاق عقاب را مثل معناي اول قبول نمي كند.

پاسخ حضرت استاد دام ظلّه

اين پاسخ را با يك مقدمه توضيحي از قول صاحب كفايه ره در شرح رسائل بيان مي كنيم (البته ما به نقل از حاشيه مرحوم مشكيني آن را نقل مي كنيم)

مقدمه:

مرحوم آخوند ره مي فرمايد : انسان عملي را كه مي خواهد انجام بدهد مي بايست هفت مرحله سپري شود تا آن عمل محقق شود كه اين مراحل، بعضي هايش اختياري و بعضي غير اختياري است؛ درآن مراحل اختياري مي توان صحبت از عقاب كرد.

بيان مراحل هفتگانه فعل :

1ـ تصور شيء؛ 2ـ تصديق به فايده؛ 3ـ رغبت و ميل كوچك؛ 4ـ جزم؛ جزم عبارت است از آن حالتي كه در نفس انسان به وجود مي آيد تا دفع موانع كند يعني انسان به واسطه آن حالت در مقام دفع موانع قرار مي گيرد. 5ـ عزم؛ عزم مرتبه ميلي است كه قبل از شوق موكد است. 6ـ اراده؛ 7ـ حركت عضلات.

بنابراين، قبل از اراده پنج حالت وجود دارد؛ از ميان آنها عزم و جزم اختياري است؛ زيرا شما مي تواني با تأمل در عواقب كار از عزم و جزمت برگردي.

پس از بيان اين مقدمه ، حال مي رويم سراغ فرمايش مرحوم شيخ ره؛ ايشان فرمود آدمي را كه قصد معصيت مي كند نمي شود عقاب كرد چون قصد غير اختياري است ما در پاسخ از اين كلام دو جواب مي دهيم :

1ـ جواب نقضي : فرمايش مرحوم شيخ ره را به كفر نقض مي كنيم؛ زيرا كفاري كه مشرك به خدا هستند و اعتقاد به معاد و رسالت و غيره ندارند بر همين اعتقادشان عقاب خواهند شد.

2ـ جواب حلّي : اعتقاد به كفر و قصد حرام و امثال آن ، بقاءً اختياري و مقدور است؛ شاهدش استدلالات آيات قرآن كريم بر توحيد است؛ مشخص است كه مخاطب اين استدلالات، مشركين و كافرين است و از اينجا معلوم مي شود كه برگشت از اعتقاد سوء در اختيار آنهاست.

نتيجه : فرمايش مرحوم شيخ ره نقضاً و حلاً قابل قبول نيست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo