< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

89/08/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : بررسی اشکالات ترتب

اشکال دوم

 قال فی الکفایه «قلت ما هو ملاک استحالة طلب الضدین فی عرض واحد آت فی طلبهما کذلک فانه و ان لم یکن فی مرتبة طلب الأهم اجتماع طلبهما الا انه فی مرتبة الأمر بغیره اجتماعهما بداهة فعلیة الأمر بالأهم فی هذه المرتبة و عدم سقوطه بعد بمجرد المعصیة فیما بعد ما لم یعص او العزم علیها مع فعلیة الأمر بغیره ایضا لتحقق ما هو شرط فعلیته فرضا»[1]

 محصل کلام ایشان در بیان اشکال اینکه طلب مهم گرچه در مرتبه طلب أهم نیست ولی طلب أهم در مرتبه طلب مهم ثابت است بنابراین دو طلب در عرض یکدیگر قرار خواهند گرفت و در نتیجه طلب ضدین خواهد بود مانند موارد اطلاق هر دو خطاب البته مراد از (مرتبه) شمول اطلاق خطاب است یعنی اطلاق امر به أهم شامل زمان امر به مهم خواهد بود.

پاسخ:

 قائل به أمر ترتبی منکر جمع دو خطاب در آن واحد نیست بلکه سعی او در اثبات جمع دو خطاب است ولی دو خطاب مترتب، نه مطلق، و دقت در این باید نمود که چگونگی جمع دو خطاب را درک نمود، و آن عبارت است از ترتب احدالخطابین بر عصیان دیگری و اجتماع چنین دو خطابی قابل قبول و بدون محذور است.

و به تعبیر دیگر مفاد اطلاق امر به أهم جمع بین مهم و أهم نیست بلکه مفاد آن عبارت است از طلب اهم مقارنا مع المهم مانند طلب قیام از جالس در حالت جلوس لا مع الجلوس، زیرا مفاد اطلاق رفض القیود است نه جمع القیود، بنابراین عقل دلالت می‌کند بر ترک مهم مزاحم تا بتواند اهم را انجام دهد و چنانچه امر به أهم عصیان شدآمر مکلف را أمر می‌کند به اتیان مهم. بنابراین جمع میان دو طلب به صورت طولی است و کاملا معقول و مورد قبول است خلاصه مفاد امر ترتبی جمع طلبین است در طول یکدیگر نه طلب جمع بین ضدین.

[1] - کفایة الاصول، ص 134.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo