< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

90/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : مقدمات بحث نهي در عبادات

مقدمه سوم

مقدمه: عنواني كه در كتابها آمده است اين چنين است: النهي عن العبادة او المعامله هل يقتضي الفساد ام لا؟ حال مي گوئيم: كلمه نهي سه خصوصيت دارد: مولويت- تحريمي- نفسي در مقابل ارشادي، تنزيهي و غيري و حال اينكه در نهي ارشادي و تنزيهي و غيري نيز فساد عبادت و معامله موجود است.

به عبارت ديگر ملاك بحث در موارد ديگر نيز هست اگر چه عنوان بحث آنها را شامل نمي شود و لذا نهي ارشادي، تنزيهي و غيري را در مقدمات بحث مي كنند؛ حال بحث ما در مقدمه سوم درباره نهي ارشادي است:

نهي ارشادي

 اگر مولا به صورت امر ارشادي شرط كرد مثل اركع و اسجد و شخص آن را ترك كرد و يا به صورت نهي وضعي يعني ارشادي مطلبي را بگويد دلالت بر فساد مي كند.

مقدمه چهارم

نهي تنزيهي

 نهي تنزيهي يعني مولا مولوياً نهي مي كند و لكن همراه با ترخيص در ترك؛ اين نهي بر دو قسم است: 1- بالاجماع و الضرورة همراه با ترخيص است. جمع ترخيص با نهي در تعبير مشهور به اقلّ ثواباً تفسير شده است يا اينكه بگوئيم تنزيهي ارشاد است به اينكه افراد ديگر داراي ثواب بيشتر است.

 اين نهي دلالت بر فساد ندارد.

2- نهي همراه با جواز و ترخيص نيست، تعقل اين معنا به اين صورت است كه كمترين مبغوضيت و مرجوحيت در عمل هست و لذا نهي به او تعلق گرفته است و در اين صورت دلالت بر فساد عبادت دارد.

و اما نهي غيري

 نهي غيري نيز بر دو قسم است:

گاه خطاب مستقل دارد مثل لاتلبس الحریر فی الصلاة ؛‌ البته باید توجه داشت که گاه نهي غيري به چيزي است كه موجب حرمت نيست مثل لا تصلّ في اجزاء مالا يؤكل لحمه که در اين صورت اگر چه دلالت بر بطلان دارد ولي دال بر حرمت نيست و لذا مورد بحث ما فعلاً‌ نیست بلکه بحث ما در نهی غیری تحریمی به خطاب مستقل است که این چنین نهیی دال بر فساد است.

گاه به دلالت التزامي ثابت می شود و خطاب مستقل ندارد. ( يعني از مقوله معناست زيرا لفظي ندارد كه دال بر او باشد همچنانکه صاحب كفايه فرموده است) مثل امر به ازاله كه مقتضي نهي از عبادت است. در اين صورت آيا دال بر فساد هست يا نه؟ مرحوم آخوند ره می فرماید آری ولی مرحوم نائینی ره می فرماید خیر موجب فساد نیست البته مانع از آمدن امر هست که در تحقیق می گوید ما امر ترتبی در اینجا درست می کنیم .

مقدمه پنجم

مقصود از عبادات

توهم: عبادت عملي است كه انسان با او قصد تقرب به خدا می کند، حال آيا ممكن است خداوند از عبادت نهي كند. چنين چيزي ممكن نيست.

پاسخ: مراد از عبادت در اينجا دو مطلب است:

عمل ذاتاً عبادت باشد مثل ركوع و سجود خدا مي تواند بگويد لا تسجد للشمس و القمر اينكه امر آن عمل عبادي باشد یعنی به طوري است كه اگر بخواهد امر به او تعلق بگیرد امرش عبادی است و نمی توان بدون قصد تقرب آن را انجام داد مثل صوم پس عبادت يا ذاتاً عبادي است يا امر آن عمل عبادي است.

مقصود از معاملات

 تمام عقود و ايقاعات در اینجا محل بحث است. ولي نكته ظريفي است كه معاملاتِ به معناي اعم دیگری نیز داریم که او مورد بحث نیست و آن اینکه به معنائی باشد كه مثلاً شستن لباس نجس با آب غصبی را نيز شامل بشود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo